خلاصه داستان سریال جان سخت قسمت اول تا آخر از فیلمنت

سریال ایرانی جان سخت به نویسندگی و کارگردانی مصطفی تقی‌زاده و تهیه‌کنندگی سعید خانی منتشر شده در سال ۱۴۰۳ می باشد در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد به خلاصه داستان سریال جان سخت قسمت اول تا آخر پرداخته ایم.

خلاصه داستان سریال جان سخت قسمت اول تا آخر از فیلمنت
صفحه اقتصاد -

سریال «جان سخت» تازه‌ ترین محصول اختصاصی پلتفرم فیلم‌نت به نویسندگی و کارگردانی مصطفی تقی‌زاده و تهیه‌کنندگی سعید خانی از جمعه ۷ دی ۱۴۰۳ هر هفته ساعت ۸ صبح منتشر خواهد شد‌. در این سریال فرهاد اصلانی، مهرداد صدیقیان، امیرحسین هاشمی، مجتبی پیرزاده، الناز حبیبی، ماهور الوند، مجید یوسفی،نسرین مقانلو، مسعود کرامتی و... ایفای نقش کرده‌اند. 

خلاصه داستان سریال جان سخت

سریال جان سخت قصه دوستانی را روایت می‌کند که برای کنار هم ماندن از هیچ تلاشی دریغ نمی کنند. بحرانی در پیش است که روزهای خوب را تغییر می دهد …

خلاصه قسمت پنجم سریال جان سخت

 

خلاصه قسمت ۵ جان سخت را در اینجا بخوانید. 

خلاصه قسمت چهارم سریال جان سخت

حامد توی اسلحه خونه پادگان گیر افتاد، فتاحی پنجره اتاقک رو باز میکنه و میگه به من میگی بیا بیرون کار واجب دارم اومدی اسلحه بدزدی؟ من دیدم حالت بده گفتم بیام ببینمت. نمیدونستم منو میپیچونی. حامد میگه فتاحی بخدا من نمیخواستم دورت بزنم. فتاحی میگه چطوری اومدی؟ حامد میگه از دیوار پشتی پریدم تو. فتاحی میگه اگه میبردی پدرم رو در میوردن. حامد میگه قاتل داداشم غیبش زده میخواستم...

ادامه داستان سریال جان سخت قسمت چهارم را در اینجا بخوانید. 

سریال جان سخت

خلاصه قسمت سوم سریال جان سخت

نگار میاد به اشکان میگه بره جلوی فرزاد رو بگیره داره میره خونشون، چون فرزاد فکر میکنه رفیقای وحید میرن خونه پدرشو و خانواده اش رو اذیت کنن. اشکان میره به فرزاد میگه این دیوونه بازیا چیه؟ فرزاد میگه بهتره برم خودم بهشون بگم چی شده. اشکان میگه الان صلاح نیست بری. فرزاد میگه نرم که بریزن سرشون. حمید میگه اینکارو که میکنی بیشتر به ضرر خودته بیا کمی فکر کن اگه خواستی بری خودم میبرمت. فرزاد میگه من فکرهامو کردم، شما خودتون رو بذارید جای من هر لحظه ممکنه یکی بره در خونمون...

ادامه داستان سریال جان سخت قسمت سوم را در اینجا بخوانید. 

سریال جان سخت

خلاصه قسمت دوم سریال جان سخت

با تصادف وحید، فرزاد از صحنه تصادف فرار میکنه، وحید رو با آمبولانس به بیمارستان منتقل می کنن همراه با امیر و محسن، تو مسیر ترافیک میشه و محسن پیاده میشه با راننده ها بحث میکنه و آینه بغلهای ماشین ها رو میشکونه تا راه رو باز کنن. 

حامد برادر وحید تو پادگان بعد از رژه زنگ میزنه به نامزدش الهام که اونم سر کلاس تو دانشگاه بود، باهاش قرار میذاره بعدازظهر برن بیرون بستنی بخورن، جناب سروان میاد و ازش میخواد گوشیش رو بده چون تو پادگان گوشی داشتن ممنوعه، مجبور میشه گوشی رو بده و اما جناب سروان میگه

ادامه خلاصه داستان را در اینجا بخوانید. 

سریال جان سخت

خلاصه قسمت اول سریال جان سخت

سریال با دویدن فرزاد در دل کویر آغاز شد که با ترس انگار از چیزی فرار میکنه.

اتوبوس تور کویر به مقصد میرسه و مسافرها پیاده میشن همه دختر و پسر جوون. وحید به امیر و ناصر میگه واقعا نمیدونستید اینها میخوان بیان؟ امیر جواب میده نه، ولشون کن یه جور رفتارکن که انگار نه انگار.

اونورتر اشکان به دوستاش میگه وحید و رفیقاش منتظرن بپیچند به پامون، شاهین میگه نه دیگه اینجا جاش نیست هرکاری کردن شما...

ادامه داستان قسمت اول را در اینجا بخوانید. 

جان سخت

تیزر سریال جان سخت

پوستر سریال جان سخت

سریال جان سخت

پیشنهاد سردبیر

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار ویژه

آخرین اخبار