خلاصه داستان سریال جان سخت قسمت ۲ + دانلود قسمت دوم سریال جان سخت
در این مطلب از پایگاه خبری صفحه اقتصاد خلاصه ای از قسمت دوم سریال جان سخت که در روز جمعه ۱۴ دی منتشر شده است را برایتان آورده ایم که خواهید خواند.
سریال جان سخت در ژانر اجتماعی در سال ۱۴۰۳ از شبکه خانگی و پلتفرم فیلم نت منتشر می شود، در این سریال بازیگرانی چون فرهاد اصلانی، مهرداد صدیقیان، امیرحسین هاشمی، مجتبی پیرزاده، الناز حبیبی، ماهور الوند، مجید یوسفی،نسرین مقانلو، مسعود کرامتی و... حضور دارند. خلاصه داستان قسمت دوم سریال جان سخت را در ادامه این مطلب می خوانیم.
خلاصه قسمت دوم سریال جان سخت
با تصادف وحید، فرزاد از صحنه تصادف فرار میکنه، وحید رو با آمبولانس به بیمارستان منتقل می کنن همراه با امیر و محسن، تو مسیر ترافیک میشه و محسن پیاده میشه با راننده ها بحث میکنه و آینه بغلهای ماشین ها رو میشکونه تا راه رو باز کنن.
حامد برادر وحید تو پادگان بعد از رژه زنگ میزنه به نامزدش الهام که اونم سر کلاس تو دانشگاه بود، باهاش قرار میذاره بعدازظهر برن بیرون بستنی بخورن، جناب سروان میاد و ازش میخواد گوشیش رو بده چون تو پادگان گوشی داشتن ممنوعه، مجبور میشه گوشی رو بده و اما جناب سروان میگه بره تا نامه بازداشتش رو بنویسه، حامد قسم جون وحید رو می خوره که دفعه آخرشه جناب سروان راضی میشه که فقط نگهبانی بده، گوشی که دست جناب سروان بود امیر به حامد از بیمارستان زنگ میزنه اما اون میگه این همیشه پول دستی می خواد ازم ولش کنید.
محسن به امیر میگه حامد دیوونه وحیده اگه بفهمه حالش بد میشه، من به باباش خبر دادم وحید تصادف کرده خیلی ترسید داره میاد اینجا.
فرزاد زیر یه پل نشسته بود، نگار مدام بهش زنگ میزنه اما جواب نمیده.
امیر به محسن میگه من میمونم بیمارستان تو برو دم خونه فرزاد آمار بگیر اومد خبر بده، احتمال هم داره بره از تهران بیرون، از جریان دعوای فرزاد هم به آقا ناصر چیزی نگو چون بپیچه تو محل خودش رو گم و گور می کنه.
بچه ها از تور کویر برمیگردن پاتوق بدون فرزاد، پدر اشکان میپرسه فرزاد کو؟ بچه ها جواب میدن جایی کار داشت میاد، کمی بعد اشکان به فرزاد پیام میزنه که خودتو برسون پاتوق.
حامد که ۱۶ روز دیگه سربازیش تموم میشه میره پستش رو تحویل بگیره، به همخدمتیش میگه گوشیت رو بده یه زنگ بزنم، حامد زنگ میزنه به الهام که بگه چی شده نتونسته بیاد سر قرار اونم میگه داره میره خونه مهتاب.
فرزاد یه سواری می گیره تو جاده، میره پیش بچه ها پاتوق. اشکان و حمید هم میرن آمار بگیرن ببینن وحید حالش چطوره که متوجه میشن تو کماست و همه خانواده اش هم تو بیمارستانن.
فرزاد میرسه پاتوق و بچه ها بهش میگن که وحید تو بیمارستانه و حالش خوبه، فرزاد باور نمی کنه، نگار میگه چرا میترسی مگه تو بهش زدی، اشکان میگه نه ولی دو روز دیگه تو محل پر بشه فرزاد وحید رو هل داده چی؟ تازه اگه امین الان امیر و محسن کل محل رو پرنکرده باشند. حمید به فرزاد میگه بهتره یه مدت بره شهرستان تا آبها از آسیاب بیفته و وحید مرخص بشه اما اشکان با این نظر موافقت نمیکنه.
محسن کشیک میده جلوی خونه فرزاد تا خبری شد به امیر بگه.
بابای اشکان به حالت های بچه ها مشکوک میشه و ازش می پرسه چی شده، اما اشکان بهش حقیقت رو نمیگه.
حمید میره هانیه رو برسونه تا سر راه خواهرش حنا رو از خونه عموش برداره ببره خونه خودش، مجبور میشه بگه فردا برمیگرده پاتوق.
فرزاد زنگ میزنه به پدرش میگه امشب هم کویر می مونن تا نگران نشن.
مامان و خواهر وحید برمی گردن خونه نزدیکای صبح با صدای بارون و رعد و برق دلشوره میگیره و دوباره به دخترش میگه برگردن بیمارستان، هوا ابری شده و بارون میباره، وحید حالش بدتر میشه، دکترها میخوان احیاش کنن اما جواب نمیده و متاسفانه تموم میکنه.
دم صبح امیر به گوشی اشکان پیامک میده که مادرتون رو به عزاتون میشونم. اشکان با ترس پیام رو به حمید نشون میده بهش میگه با شاهین برن آمار بگیرن ببینن چه خبر شده.
فرزاد بیدار میشه می پرسه وحید چیزیش شده اما اشکان بهش دروغ میگه که نه بابای حمید حالش بد شده.
افسر نگهبان حامد رو احضار میکنه اونم که تازه خوابیده بوده عصبانی میشه میره دفترش، جناب سروان گوشی و دفترچه اش رو میده میگه بره خونه، حامد خوشحال میشه که تشویقی دادید؟ جناب سروان میگه آقایی به اسم امیر زنگ زده پادگان حال مادرت بهم خورده وسایلت رو بردار برو خونه. حامد سریع حرکت میکنه با یه ماشین سمت تهران راهی میشه.
حمید و شاهین میرن بیمارستان می فهمن وحید تموم کرده، یکدفعه یه سنگ بزرگ میفته تو ماشین و شیشه میشکنه، امیر و محسن دنبال ماشینشون میکنن و فحش میدن، اونها هم فرار میکنن.
حامد زنگ میزنه به امیر میگه چی شده مادرم خوبه چرا کسی جواب تلفن منو نمیده من دارم میام تهران. آدرس بیمارستان رو میگیره اما امیر میگه بیا خونه.
حمید و شاهین با ترس میرسن پاتوق، همه چیز رو تعریف میکنن، نگار گریه میکنه و بقیه هم شوکه میشن. بابای اشکان از شاهین می پرسه به من بگو چی شده باید راستش رو بگی من رفیقتونم. شاهین جواب نمیده، مجبور میشه از حمید بپرسه، حمید همه چیز رو تعریف کنه.
جلوی خونه وحید پارچه سیاه میزنن و بنر یکدفعه حامد میرسه میگه مادرم مرده؟ کسی جواب نمیده شوکه میشه میره داخل مادرشو می بینه، خواهرش با داد و شیون میگه حامد وحید مرد، میبینه پدرش کمرش خم شده و مادرش داغونه. محسن حامد رو بغل میکنه و نمیذاره بره جلو، حامد فقط داد میزنه. کمی بعد نشون میده حامد رفته زیر زمین تو اتاقش در رو بسته، نوید (دومادشون) میره دنبالش میگه زشته بیا بیرون کلی مامون اومده اما حامد جواب نمیده، از امیر میخواد بره پیش حامد یه وقت کار دست خودش نده. امیر میره بهش میگه در رو باز کن میخوام چیز مهمی بهت بگم درباره وحید. میره داخل میگه چیزی که می خوام بهت بگم کسی نمیدونه فقط من و محسن میدونیم، وحید با فرزاد دعواش شد اون هلش داد زیر ماشین وگرنه وحید تو جاده نبود. حامد مگه کدوم فرزاد ؟ امیر میگه داداش الهام، دوربین گردنبند حامد رو که تو گردنشه نشون میده که پلاک اسم الهام هست...
دانلود سریال جان سخت قسمت ۲
https://filmnet.ir/contents/scYXbem/Die-Hard-S۰۱-E۰۱
نظر شما