خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال هشت پا از شبکه ۱ سیما
در این مطلب از پایگاه خبری صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال هشت پا را مطالعه میکنید.
در این مطلب از پایگاه خبری صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال هشت پا را مطالعه میکنید. سریال هشت پا سریالی ۲۰ قسمتی است که هر شب به جای سریال طوبی رأس ساعت ۲۲:۱۵ بر روی آنتن شبکه یک سیما می رود و پخش خود را از ۱۸ مهر ماه آغاز کرده است. داستان هشتپا درباره یک پلیس جوان است که درگیر یک پرونده قتل مشکوک میشود. اما پرونده قتل مشکوک آغاز ماجراهای عجیب و غریبی است که در خلال پیگیری این پرونده برای پلیس جوان رقم میخورد. نکته جالب این سریال حضور سعید چنگیزیان در نقش یک پلیس است که در طول این سالها بازی نکرده و محمد صادقی که بعد از مدتها به تلویزیون برگشته است.
قسمت ۱۱ سریال هشت پا
خانم شیمیست وقتی میخواد فرار کنه توسط آزیتا مدنی دوباره گیر میوفته و برمیگرده به همون سوله. آزیتا بهش میگه از این بعد برای این باید کار کنی و شیشه درست کنی. مسعود میگه چقدر میتونی در روز درست کنی؟ شیمیست میگه بستگی به مواد اولیه اش داره مسعود میگه خوب بگو هرچقدر که میخوای ما جور میکنیم شیمیست با کلافگی میگه این کیه دیگه که دنبال خودت راه انداختی!؟... برای خواندن ادامه این سریال روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۱۰ سریال هشت پا
کسری شروع میکنه به بازجویی کردن از نگهبان رستوران که دستگیر کردن کسرس بهش میگه که میدونی الان چیکار کردی؟ و ته راهش چیه؟ اون میگه آره ته تهش ۱۰، ۱۵ سال زندانه کسری میگه خوبه فکر همه جاشم کردی یعنی الان بری تو ۵۵ سالگی میای بیرون او بهش میگه ۱۵ سال که نمیمونم عفو میخورم ته تهش ۷ سال. گسری میگه حتماً پول زیادی بابت این سالها بهت پیشنهاد دادن او بهش میگه این کارها رو برای پول انجام نمیدیم که .... برای خواندن ادامه این سریال روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۹ سریال هشت پا
خانم شیمیست سوله جدیدی که پیدا کرده را داره آماده سازیش میکنه تا آشپزخانه و لابراتور را راه بندازه. مأمورها میرن داخل گاراژ و از دایی عطا میپرسن که اون ماشینی که ته گاراژ روش چادر کشیدی واسه کیه؟ او میگه نمیدونم نمیشناختمش اومد گذاشت و رفت آشنا نبود یکی از بچه های گاراژ از اونجا میره که یکی از مأمورها میره دنبالش تا ببینه کجا میره. اون پسر رفته پیش ذوقی و بهش میگه که پلیسا اومدن.... برای خواندن ادامه این سریال روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۸ سریال هشت پا
به نصرت خبر میدن و او میره به آگاهی و منتظر میمونه تا سعیدو ببینه. سعید وقتی به حال خودش میاد میبرنش به آگاهی که وقتی نصرت میبینتش میره پیشش و میگه چرا با من اینکارو کردی؟ من باید تو این وضعیت میدیدمت؟ سپس ازش میپرسه مامان جان به من راستشو بگو تو به اون سرباز چاقو زدی؟ سعید میگه نه به جون شما نه نصرت میگه وقتی جون منو قسم میخوره یعنی این کارو نکرده.... برای خواندن ادامه این سریال روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۷ سریال هشت پا
ذوقی با سعید به منطقه فردی به نام فری میرن که تو کار مواده. ذوقی که فری را میشناخت باهاش حرف میزنه و او مقداری مواد میده و خودشو میسازه او به ذوقی میگه تو دردسر خاصی که نیفتادین اومدین اینجا! ذوقی میگه نه آقا فری چه دردسری سپس وقتی ذوقی و سعید تنها میشن سعید کلافه است و مدام فکر میکنه که چه جوری باید از این هچل بیرون بیاد ذوقی براش تعریف میکنه که یه نفرو دوست داشت... برای خواندن ادامه این سریال روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۶ سریال هشت پا
جناب سرهنگ و کسرا به قبرستان ماشینها میرن کسرا به مجتبی میگه وقتی یه نفر سابقهای نداره یعنی خطرناکتره یعنی دستپاچه میشه و دست به هر کاری میتونه بزنه باید بیشتر مراعات میکردی. جناب سرهنگ مجتبی را به خاطر سهلانگاریش سرزنش میکنه و میگه ببین به خاطر مسابقه گذاشتنت با کسرا ماجرارو به بیرون کشوندی به جای این کارها و مقایسه کردن خودت با بقیه از کارهاش درس بگیر و !... برای خواندن ادامه این سریال روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۵ سریال هشت پا
بهادری وقتی به قبرستون ماشینها میره ذوقی را صدا میزنه و وقتی پیشش میره میپرسه چی شده آقا؟ بهادری بهش میگه اون پسری که با خودت آوردیش اینجا قاتله مرتکب قتل شده نمیخوام واسه من دردسر درست کنین هرچی سریعتر از اینجا میرین بیرون ذوقی ازش میخواد تا کوتاه بیاد و بهشون اجازه بده اونجا بمونن تا یه جاییو پیدا کنن و ادامه میده که در ضمن اون پسر آزارش به یک موش هم نمیرسه چه برسه به قتل!... برای خواندن ادامه این سریال روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۴ سریال هشت پا
ماموران پلیس میرن به دم در خانه آزیتا تا خبری ازش گیر بیارن اما وقتی میرسن میبینن هرچی زنگ میزنن کسی درو باز نمیکنه یکیشون از بالای در میبینه که ماشینش تو حیاطه و از طرفی در بازه او سریعا به جناب سرگرد زنگ میزنه و وضعیتو میگه سپس ازش میپرسه که چیکار کنیم؟ جناب سرگرد بهش میگه با احتیاط وارد خونه بشین و کار لازمو انجام بدین آنها وارد خونه میشن... برای خواندن ادامه این سریال روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۳ سریال هشت پا
آزیتا زن دوم مراد جانسپار تو خونهاش تنهاست که بعد از زدن مواد دوباره توهم میزنه او خودشو میبینه که تو آینه با سر و صورت خونی از خودش کمک میخواد و از تمام راه پلهها خون راه افتاده. آزیتا تو آینه به خودش میگه خودتو نجات بده تو میتونی. کسری کارآگاه جنایی در خانه مادرش چند تا عکس بهش نشون میده تا.... برای خواندن ادامه این سریال روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۲ سریال هشت پا
سعید با خانواده اش رفته به پزشکی قانونی اونجا یه مرد پولدار میره سمت مادر و خواهرش و باهاشون حرف میزنه که سعید میاد و از سمانه میپرسه اون کی بود؟ او میگه نمیدونم نصرت بهش میگه دوست بابات اومده کاراشو بکنه گواهی میخواد.... برای خواندن ادامه این سریال روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۱ سریال هشت پا
مراد جانسپار مردی به شدت پولدار و خلافکار هستش که رفته پیش یک سری از افرادش برای سرکشی. زن دوم مراد جانسپار تو ماشین آخرین سیستم نشسته و به مقدار زیاد شیشه کشیده و توهم میزنه که مراد به افرادش داره میگه که زنشو بکشن.... برای خواندن ادامه این سریال روی تیتر کلیک کنید.
نظر شما