خلاصه داستان قسمت ۲۹ و ۳۰ سریال ترکی وحشی yabani + پخش آنلاین
در این مطلب از پایگاه خبری صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۲۹ و ۳۰ سریال ترکی وحشی را مشاهده میکنید. همراه ما باشید.
در این مطلب از پایگاه خبری صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۲۹ و ۳۰ سریال ترکی وحشی را مشاهده میکنید. همراه ما باشید. سریال ترکی وحشی، یکی از جدیدترین مجموعههای تلویزیونی سینمای ترکیهاست که اخیرا شروع به پخش کرده است. این سریال ترکی از یک فیلمنامه درام بهره میبرد. فیلمنامهای که حاصل قلم هیلال یلدیز (Hilal Yildiz)، سراپ گازل (Serap Gazel)، نازلی سونلو (Nazli Sunlu) و چیسم کاتیلماز (Çisem Katilmaz) به همراهی ملک سون (Melek Seven) است.
بازیگران این سریال عبارتنداز؛ هالیت اوزگور ساری (Halit Özgür Sarı) در نقش یامان سویسالان (Yaman Soysalan)، سیما بارلاس (Simay Barlas) در نقش رویا (Rüya)، دولونای سویسرت (Dolunay Soysert) در نقش نسلیهان سویسالان (Neslihan Soysalan)، عثمان آلکاش (Osman Alkaş) در نقش اِشرف علی سویسالان (Eşref Ali Soysalan)، یوردائر اوکور (Yurdaer Okur) در نقش سرخان سویسالان (Serhan Soysalan)، برتان اصلانی (Bertan Asllani) در نقش آلاز سویسالان (Alaz Soysalan)، سرای اوزکان (Seray Özkan) در نقش کاگلا سویسالان (Çağla Soysalan)، آلینا آل (Aleyna Al) در نقش ایس سویسالان (Ece Soysalan)، روژبین اردن (Rojbin Erden) بازیگر نقش عاصی در سریال وحشی (Asi)، سزر آریچای (Sezer Arıçay) در نقش جسور (Cesur)، رامز ملاموسا (Ramiz Mullamusa) در نقش عمت (Umut)، شبنم حسنیصوفی (Şebnem Hassanisoughi) در نقش شبنم سوالپ (Şebnem Sualp)، سلیم جان یالچین (Selim Can Yalçın) در نقش ایلکر سوالپ (İlker Sualp)، بارتو دیلمن (Bartu Dilmen) در نقش روزگار (Rüzgar)، تایانچ آییدین (Tayanç Ayaydın) در نقش گون آیدین (Güven Aydın)، آشکین شینول (Aşkın Şenol) در نقش سلیم (Salim)، ایشیگل اونسال (Ayşegül Ünsal) در نقش فریده (Feride)، گورآی گورکم (Güray Görkem) از بازیگران سریال وحشی در نقش عثمان (Osman)، بیرگول اولوسوی (gül Ulusoy) در نقش یارداگل (Yurdagül).
برای پخش آنلاین این سریال اینجا کلیک کنید.
خلاصه داستان قسمت ۲۹ و ۳۰ سریال ترکی وحشی
یامان به اتاق امید رفته که میبینه با جسور در حال صحبت کردنه یامان میگه میدونی این پرونده چیه تو دستم؟ امید ازش میپرسه که چیه؟ یامان میگه پرونده عمل توئه امید خوشحال میشه و میگه پس چرا امضاش نمیکنی؟! سریع امضاش کن دیگه یامان میگه امضا میکنم ولی باید قبلش حرف بزنیم من به دکتر خیلی اعتماد دارم خیلی کارش درسته اما میترسم چون ریسک داره میدونی که! اگه بلایی سرت بیاد من چیکار کنم؟! امید بهش میگه اگه یه امید خیلی کوچیکم وجود داشته باشه تا من بتونم روی پاهام وایسم میخوام امتحانش کنم یامان میگه باشه پس امضاش میکنم سپس اجازه عمل را امضا میکنه.
جسور به امید میگه چقدر تو برای روپا شدن اصرار داری! از الان بدون که خیلی اذیتت میکنم مدام بهت میگم امید برو اینو بخر امید این کارو بکن پاشو وایسا سپس سه تایی همدیگرو بغل میکنن. رویا و چاعلا سوار ماشین شدن که چاعلا به رویا میگه تو واقعاً داری رانندگی میکنیا! آفرین اما برای زندگی کردن باید کمی گاز بدی سپس بهش میگه امروز قراره کلی خوش بگذرونیم چاعلا پنهانی گوشی رویا را رو حالت پرواز میزاره و برای یامان و آلاز پیامی میفرسته که رویا پیش منه امروز بهتون میفهمونم که از دست دادن کسی که دوسش دارین یعنی چی و براشون میفرسته.
یامان رفته پیش اجه تو اتاقش اجه بهش میگه چقدر خوب شد که تو ما رو پیدا کردی و برگشتی پیشمون آنها با هم در حال حرف زدنند که یامان براش پیام چاعلا میاد حسابی جا میخوره و سریعاً از اتاق اجه و بیمارستان بیرون میاد و هرچی به رویا زنگ میزنه میبینه در دسترس نیست. از طرفی آسی رفته به خانه پیش آلاز و بهش میگه اومدم بهت بگم که من مثل یامان نیستم بلایی سرت میارم که خودتم نفهمی چی شده از ما دور بمون و بعد از زدن حرفاش از اونجا میره که آلاز با دیدن پیام چاعلا جا میخوره و سریعا از خانه بیرون میزنه. اشرف خان به همراه وکلا و وحیده خانم به بیمارستان اومدن که شبنم با دیدن وحیده بهش میگه انگاری این لنگه گوشواره مال من نبوده واسه من تو کیفم افتاده بوده وحیده بهش میگه مال تو نیست؟! باشه موردی نیست کم مونده صاحب اصلیش پیدا بشه و از اونجا میره که شبنم استرس میگیره.
یامان و آلاز به طرف مکانی رفتن که چاعلا از اونجا استوری گذاشته بود آنها با هم میرسن و با همدیگه به طرف اونجا راه میافتند. وقتی میرسن به خواننده خیابونی عکس آنها را نشون میده و میپرسه که اونا رو دیده یا نه آنها میگن آره همین چند دقیقه پیش از اینجا رفتن آلاز میبینه که چاعلا یه استوری دیگه گذاشته و تو سینما هستند آنها به طرف سینما میرن که وقتی میرسند میبینند تو سینما نیستند یامان استوریشو چک میکنه که میبینه کنار دریا قسمت صدف فروشی رفتند و با همدیگه به طرف آنجا راه میافتند وقتی میرسند میبینند پلیس اونجاست و مردم درباره چاقو خوردن یه دختر حرف میزنند آنها حسابی میترسند اما وقتی جلو میرن میبینن رویا نیست و خیالشون راحت میشه.
شبنم به سرهان میگه وقتی نتیجه کالبدشکافی بیاد چی میشه؟ سرهان میگه با یه نفر قرار گذاشتم برو پیشش تا من خودمو برسونم شبنم سر قرار با اون مرد رفته. او ازش میپرسه که پس کی سرهان میاد؟ شبنم میگه حتما تو ترافیک مونده یکم دیگه میرسه اما بعد از چند دقیقه اون مرد کلافه میشه و میگه بیشتر از این نمیتونم صبر کنم و منتظر بمونم و میخواد بره که شبنم جلوشو میگیره. آسی پیش جسور رفته و بهش میگه اون دختر دنبال اون دیوونه است چرا کنار نمیکشی؟ جسور میگه نمیتونم تو چرا خودت از احساست به یامان نمیگی؟ چون میترسی از جوابی که میخوای بشنوی! اما من برعکس توام نمیترسم و پا پس نمیکشم و از اونجا میره که آسی گریه میکنه و با خودش میگه درست میگی میترسم از اینکه کلاً از دستش بدم.
مادر و پدر روزگار اومدم بیمارستان و از بلایی که سر پسرشون اومده ناراحت شدن. اشرف با دیدنشون عصبی میشه و باهاشون دعوا میکنه که هومن از راه میرسه و آنها را از هم جدا میکنه. چاعلا استوری جدیدی گذاشته که کنار پرتگاه هستند و از پشت سر رویا را هول میده و در آخر فیلم نوشته پایان آنها شوکه میشن و یامان به آلاز میگه واقعا همچین کاری کرده؟ این دختر دیوونه شده! سپس به همان لوکیشن میرن که میبینند رویا و چاعلا اونجا نیستند اما همون موقع تعداد زیادی مرد به طرف آنها میان و بهشون میگن که چاعلا خانوم سلام رسوندن و همشون با چوب میافتن به جونشون. اجه تو بیمارستان حالش بد میشه که دکتر بعد از معاینه کردنش به سرهان میگه دیگه این قلب کشش نداره و باید پیوند هرچه زودتر انجام بشه. سرهان یکی از دکترها رو اخراج میکنه و به یه نفر زنگ میزنه و میگه به یه نفر احتیاج دارم که خلاف انجام بده یه نفر نباید از عمل جون سالم به در ببره. به سرهان خبر میدن که جفت پسرهاتونو تو آمبولانس هستند و در حال اومدن به بیمارستانن سرهان جا میخوره و از استرس میره دم در اما وقتی آنها را میبینه که در حال خندیدن هستند شوکه میشه....
چاعلا با دیدن فیلم کتک خوردن اونا حسابی میخنده سپس فیلم کتک خوردنشونو برای روزگار میفرسته و میگه میدونم دوست نداری حتی صدامو بشنوی اما بهت قول میدم با دیدن پیام من نظرت عوض بشه سپس فیلمو براش میفرسته و میپرسه بخشیدی؟ روزگار میگه بخشیدم چاعلا خوشحال میشه و با دیدن عکس سونوگرافی خودش میگه ما خانواده خیلی خوشبختی میشیم. وکیل پیش اشرف میره و بهش میگه نتیجه کالبد شکافی اومد و موفق شدم که پرونده را دوباره به جریان بندازم اشرف نتیجه کالبدشکافی را باز میکنه و با خواندن متن داخلش به شدت عصبانی میشه و وحیده از شدت تعجب لنگه گوشواره از دستش میافته.
رویا به خانه رفته که همون موقع مادرش با یه چمدون بیرون میاد که رویا تعجب میکنه و میگه کجا میری مامان؟ شبنم میگه من برای چند روز باید از اینجا برم رویا دلیلشو میپرسه که شبنم میگه یه سفر کاریه سپس در آغوشش میگیره و میگه که چقدر دوستش داره سپس سوار ماشین میشه و میره. همون موقع خبر آوردن یامان به بیمارستان را به رویا میدن که او سریعاً به طرف بیمارستان میره. نسلیهان به خانه قدیمی هومن رفته که وقتی او وارد خانه میشه با دیدن نسلیهان داخل خانه جا میخوره و میگه تو اینجا چیکار میکنی؟ نسلیهان بهش میگه اومدم یه سوال بپرسم برام خیلی مهمه پدرم باعث شد که تو بزاری و بری؟ اون کاری کرد؟ هومن سرشو پایین میندازه و حرفی نمیزنه.
نظر شما