خلاصه داستان قسمت ۲۶ سریال ترکی وحشی yabani + پخش آنلاین

در این مطلب از پایگاه خبری صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۲۶ سریال ترکی وحشی را مشاهده میکنید. همراه ما باشید. سریال ترکی وحشی، یکی از جدیدترین مجموعه‌های تلویزیونی سینمای ترکیهاست که اخیرا شروع به پخش کرده است. این سریال ترکی از یک فیلم‌نامه درام بهره می‌برد. فیلم‌نامه‌ای که حاصل قلم هیلال یلدیز (Hilal Yildiz)، سراپ گازل (Serap Gazel)، نازلی سونلو (Nazli Sunlu) و چیسم کاتیلماز (Çisem Katilmaz) به همراهی ملک سون (Melek Seven) است.

بازیگران این سریال عبارتنداز؛  هالیت اوزگور ساری (Halit Özgür Sarı) در نقش یامان سویسالان (Yaman Soysalan)، سیما بارلاس (Simay Barlas) در نقش رویا (Rüya)، دولونای سویسرت (Dolunay Soysert) در نقش نسلیهان سویسالان (Neslihan Soysalan)، عثمان آلکاش (Osman Alkaş) در نقش اِشرف علی سویسالان (Eşref Ali Soysalan)، یوردائر اوکور (Yurdaer Okur) در نقش سرخان سویسالان (Serhan Soysalan)، برتان اصلانی (Bertan Asllani) در نقش آلاز سویسالان (Alaz Soysalan)، سرای اوزکان (Seray Özkan) در نقش کاگلا سویسالان (Çağla Soysalan)، آلینا آل (Aleyna Al) در نقش ایس سویسالان (Ece Soysalan)، روژبین اردن (Rojbin Erden) بازیگر نقش عاصی در سریال وحشی (Asi)، سزر آریچای (Sezer Arıçay) در نقش جسور (Cesur)، رامز ملاموسا (Ramiz Mullamusa) در نقش عمت (Umut)، شبنم حسنی‌صوفی (Şebnem Hassanisoughi) در نقش شبنم سوالپ (Şebnem Sualp)، سلیم جان یالچین (Selim Can Yalçın) در نقش ایلکر سوالپ (İlker Sualp)، بارتو دیلمن (Bartu Dilmen) در نقش روزگار (Rüzgar)، تایانچ آییدین (Tayanç Ayaydın) در نقش گون آیدین (Güven Aydın)، آشکین شینول (Aşkın Şenol) در نقش سلیم (Salim)، ایشیگل اونسال (Ayşegül Ünsal) در نقش فریده (Feride)، گورآی گورکم (Güray Görkem) از بازیگران سریال وحشی در نقش عثمان (Osman)، بیرگول اولوسوی (gül Ulusoy) در نقش یارداگل (Yurdagül).

برای پخش آنلاین این سریال اینجا کلیک کنید.

خلاصه داستان قسمت ۲۶ سریال ترکی وحشی

نسلیهان با دوستش که تراپیسته درد و دل میکنه و از دوران کودکی چاعلا میگه که همیشه میخورد زمین فکر میکردم مشکل تعادل داره بردیمش آزمایش اما چیزی نبود یه بارم افتاد تو استخر خیلی ترسیدم ولی خداروشکر چیزیش نشد فکر میکنی این حال الان چاعلا به خاطر بی توجهی منه؟ سپس باهم کمی حرف میزنن. نسلیهان میره به اتاق چاعلا و نوازشش میکنه سپس میره تو اتاق آلاز و میبینه نیست که بهش زنگ میزنه اما میبینه روی پیغامگیر گذاشته همان موقع آلاز به اتاقش میره که نسلیهان بهش میگه برنداشتی میخواستم بهت پیام بدم آلاز بهش میگه الان یامان رفته بازداشتگاه بازم توجه به اجه و تسلی دادن چاعلا برعهده منه؟ دوباره داغون میشی؟

نسلیهان میگه آره داغون میشم ولی دیگه رو شماها تأثیر نمیزاره بهت قول میدم عزیزم بالاخره روزگار به هوش میاد و میفهمیم چی به چیه! آلاز استرس میگیره با شنیدن این حرف. رویا به خانه رفته با گریه که مادرش بهش میگه به خاطر اون عوضی گریه میکنی؟ ندیدی چه بلایی سر چاعلا آورده بود؟ رویا میگه من به خاطر یامان ناراحتم شبنم میگه اونم مثل وحشیا به روزگار حمله کرد ندیدی چه بلایی سر روزگار آورده بود؟ من باید برم امروز دادگاه داره یامان نسلیهانو نباید تنها بزارم وقتی میره سمت خونه سویسالان رئیس خدمه بهش میگه شبنم خانم گوشواره تونو پیدا کردم هنوز قفلشو درست نکردی؟ شبنم خوشحال میشه و میگه کجا افتاده بود؟ او میگه همونجایی که گمش کرده بودی و همان موقع نسلیهان و سرهان و اشرف خان از خونه بیرون میان و میرن سمت ماشین.

هومن تو پرونده پزشکی روزگار چیزی میفهمه و میره سریع سمت قاضی پرونده یامان. جسور و آسی به خانه نسلیهان تا باهاش حرف بزنن. جسور میره پیش چاعلا و کنار تختش میشینه و میگه آدم دلش نمیخواد بهت دست بزنه چجوری اون عوضی تونست این بلارو سرت بیاره آخه! همان موقع صدایی میشنوه و میفهمه آلاز داره میاد اونجا و سریع تو اتاق لباس پنهان میشه. آلاز میزه کنارش دراز میکشه و میگه حالا که هنوز خوابی بزار باهات کمی حرف بزنم وحشیو دستگیر کردن حدودا ۱۵ سالی نمیتونه نزدیک ما باشه خوبه با یه تیر دو نشون زدم به حساب جفتشون رسیدم هیچکی حق نداره این بلارو سرت بیاره! و میبوستش و میره جسور صداشو شنیده و جا خورده. او میره تو حیاط خونه و با آسی درمیون میزاره و میگه همچین چیزی شنیدم کار این آلاز عوضی بوده!

آسی میگه شاید اشتباه میکنی! جسور میگه پس این حرفا منظورش چی بوده هان؟ آلاز از خونه بیرون میاد که اونا میرن سمتش آلاز میگه اومدین جای یامان بگیرین؟ باید بگم سخته ها! اونا به زور چاقو میبرنشون سمت استخر و میگه باید حرف بزنیم. یامان پیش دادستان رفته و او بهش میگه تا دادگاه آزادی ولی هرروز باید بری به کلانتری خودتو معرفی کنی و ممنوع الخروج هم هستی یامان خوشحال میشه و بیرون میره که با دیدن هومن بغلش میکنه و ازش تشکر میکنه نسلیهان و بقیه همان موقع میرسن اونجا و با دیدن یامان بغلش میکنن و میگن چجوری آزاد شدی؟ چیشد؟ یامان دکتر هومن را نشون میده و میگه کار دکتر بود نسلیهان ازش تشکر میکنه و میگه خوب چجوری؟ هومن بهش میگه که طبق پرونده پزشکی روزگار بر اثر ضربه خیلی محکم این اتفاق واسش افتاده که یامان نمیتونه کرده باشه نسلیهان میگه پس یعنی کار یکی دیگه باید باشه.

یامان به طرف خونه حرکت میکنه. آسی با چاقو داره آلاز تهدید میکنه و میگه که اعتراف کنه به کارش رویا همان موقع از راه میرسه و میگه اینجا چخبره؟ اون چاقورو بنداز اونور! آسی میگه این عوضی اون بلارو سر  روزگار آورده و انداخته گردن یامان! رویا جل میخوره ولی بهشون میگه برین به خانواده اش بگین برین به پلیس بگین به جای اینکارا سپس با عصبانیت میگه از زندگی یامان دور بشین ولش کنین دیگه شماها باعث این بلاها سر یامان میشین! سپس به نگهبان ها میگه اونارو بیرون کنن که یامان از راه میرسه و آسی و جسور را بغل میکنن و با نگهبان ها دعوا میکنه و میگه دفعه آخرتون باشه خواهر و برادر منو بیرون میکنین سپس رو به رویا میگه اگه تو اینجوری فکر میکنی خودت ازم فاصله بگیر!

رویا و آلاز از اونجا میرن که رویا تو خونه خودش گریه میکنه و از آلاز میخواد تنهاش بزاره. سرهان و نسلیهان با شبنم و هومن رفتن به رستوران تا باهم غذا بخورن تو رستوران سرهان دست نسلیهان میگیره که شبنم حرص میخوره که از چشمان هومن دور نمیمونه. اونجا نسلیهان غذایی سفارش میده که هومن میگه توش سس خردل داره! نسلیهان میگه خودم میدونم چه غذایی سفارش میدم هومن میگه ولی تو به سس خردل حساسیت داری! البته اگه مثل چیزهای دیگه اینم تغییر نکرده باشه! سرهان بهم میریزه که شبنم خوشحال میشه...

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی وحشی