خلاصه داستان قسمت ۱۲ سریال ترکی بی رحم gaddar + ویدئو

در این مطلب از پایگاه خبری صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۱۲ سریال ترکی بی رحم gaddar را برای دوستداران این سریال گذاشته ایم. همراه ما باشید.

خلاصه داستان قسمت ۱۲ سریال ترکی بی رحم gaddar + ویدئو
صفحه اقتصاد -

در این مطلب از پایگاه خبری صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۱۲ سریال ترکی بی رحم gaddar را برای دوستداران این سریال گذاشته ایم. همراه ما باشید. تهیه کنندگی سریال Gaddar برعهده Ay Yapım، کارگردانی آن برعهده سینان اوزتورک (Sinan Öztürk) می باشد. هورر ابه‌اوغلو (Hürer Ebeoğlu) فیلمنامه نویس سریال بی رحم می باشد که از شبکه فاکس پخش می شود بازیگران این سریال عبارتنداز؛ اردال اوزیاغجیلار، لاچین جیلان، هاکان سالینمیش، موگه بایرام اوغلو، دنیز اوزرمان، نسلیهان یلدان و…. .

برای دیدن این قسمت به صورت آنلاین اینجا کلیک کنید.

قسمت ۱۲ سریال ترکی بی رحم gaddar

آیدان با ناراحتی از اونجا میره و خودشو سرزنش میکنه و میگه حتی جواب تلفنمو نمیده بعد من بدو بدو اومدم اینجا تا بهش بگم بیا از اینجا بریم خاک تو سر من! تو مسیر آدم های انور جلوشو میگیره و میگه باید بریم جایی. آیدان وقتی میره پیش انور میبینه مامانشم اونجاست که بهش میگه تو اینجا چیکار میکنی؟ مادرش میگه بیا بشین آقا منفر باهامون کار داره میخواد به عنوان بازیگر کار کنی آیدان با کلافگی میشینه و منفر بهش پیشنهاد میده که میدونم دیدار اولمون زیاد خوب نبود ولی بالاخره ازت یه کاری میخوام بکنی در ازاش هرچی بخوای بهت میدم خونه، ماشین، ویلا، زمین، پول، کار، چک سفید امضاء یا هرچیز دیگه ای! مادر آیدان خوشحال میشه و میگه کارتون چیه اونوقت؟ او به آیدان میگه یجورهایی جاسوسی هرچیزی که از دوعان میفهمیو بهم بیای بگی دوست دختر و پسرا چیزی از هم قایم نمیکنن که آیدان کمی فکر میکنه و بهش میگه دسته چکت همراهته؟

انور میگه دسته چک که دیگه قدیمیه و بهش گوشیشو میده تا پولو انتقال بده آیدان میگیره و تو یادداشت واسش مینویسه برو به جهنم انور جا میخوره و آیدان میگه من کارم تموم شده دیگه از اینجا میرم مادرش از انور میپرسه چی نوشته بود مگه؟ انور میگه برو به جهنم مادر آیدان جا میخوره و ازش معذرت خواهی میکنه و میگه من باهاش حرف میزنم. وقتی از اونجا بیرون میرن آیدان به مادرش میگه دنبال من نیا میخوام تنها باشم و میره. دوعان رفته پیش کسی که پدرش بهش بدهکاره و بهش میگه از این به بعد طلبتو باید از من بگیری سپس بهش میگه قسط ببند واسم او میگه به اندازه کافی واسه پدرت صبر کردم دیگه نمیتونم! دوعان میگه گفتم طرفت منم واسه من قسط ببند او بهش میگه داری تهدید میکنی؟ دوعان با خنده میگه تهدید من اینجوری نیست سپس بهش تیغی نشون میده و میگه این چند ساخته به نظرت؟

اون میگه حدودا ۳ سانتی هست دوعان میگه خوبه اینو بکنم تو چشمات در عرض ۳ ثانیه کور میشی من اگه میخواستم تهدید کنم اینو میگفتم بهت فهمیدی؟ پس الان میگم بهت اگه یه تار مو از پدرم و خانواده ام کم بشه بری سراغشون با همین تیغ میام تو و با این آدماتو کور میکنم و به حسابتون میرسم و میره. به از رفتنش او حرص میخوره و میگه مرتیکه الدنگ اومده منو تهدید میکنه! انور به ضیاء زنگ زده و میگه همه کارارو کردی؟ دوربینارو کاشتی تو خونه اش؟ ضیاء میگه بله آقا شبم میاد تو خونه کارشو تموم میکنه ما هم فیلمارو میدیم به پلیس و کار تموم میشه انور میگه از کجا معلوم تو خونه کارشو تموم کنه؟ ضیاء میگه امن ترین جا همینجاست من بودم تو خونه کارشو تموم میکردم.

سپس بیرون از خونه منتظر دوعان میمونه. دوعان به کلاب سوژه رفته که گرگ آدم مدیر به اونجا میره. دوعان با دیدنش میگه تو اینجا چیکار میکنی؟ او میگه از اینجا رد میشدم دوعان میپرسه اسمت گرگه یا لقبته؟ او میگه جفتش سپس درباره سوژه بهش میگه که مرتیکه خیلی عوضیه این هتل مال خودشه و کار اصلیش فروش دخترهاست دوعان میگه تو چرا انقدر باهاش مشکل داری؟ او میگه من کلا با همه آدمای عوضی مشکل دارم بابامم عوضی بود با اونم مشکل داشتم. همان موقع یه دخترو با تهدید با یه مرد راهی اتاق های هتل میکنه که دوعان میره دخترو نجات میده و به حساب اون مرد میرسه. سپس به طرف خانه اون مرتیکه راهی میشه. مادر آیدان و فکریه هرچی به آیدان زنگ میرنن جواب نمیده دوعان میخواد بره داخل خونه که مادر آیدان بهش زنگ میزنه و میگه که نمیدونم آیدان کجاست جواب تلفنمو نمیده و نگرانشم دوعان به آیدان زنگ میزنه و میره پیشش.

او باهاش حرف میزنه و آیدان از احساسش بهش میگه اما دوعان بهش میگه نمیشه دست از سرم بردار برو پی زنگیت یه سری چیزا از بین رفته و اونی که ازم میشناسی نیستم آیدان سعی میکنه باهاش حرف بزنه و آرومش کنه که در آخر دوعان بهش میگه منم میخوام باهات باشم میخوام دوباره باهم باشیم ولی نمیشه دیگه نشدنیه! آیدان با گریه به خانه برمیگرده و حسابی تو خودشه و گریه میکنه که مادرش سعی میکنه مجابش کنه که بره با انور همکاری کنه آیدان عصبی میشه و میگه اون کارو نمیکنم! ولی دنبال کار میگردم مادرش قبول میکنه....

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی بی رحم (مهاجم) + عکس

پیشنهاد سردبیر

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار ویژه

اخبار مرتبط سایر رسانه‌ها
    اخبار از پلیکان
    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت صفحه اقتصاد هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان
      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت صفحه اقتصاد هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد