خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی بی رحم (مهاجم) + عکس

در این مطلب از پایگاه خبری صفحه اقتصاد شما شاهد خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی بی رحم (مهاجم) و به زبان انگلیسی Gaddar می باشید. همراه ما باشید.

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی بی رحم (مهاجم) + عکس
صفحه اقتصاد -

در این مطلب از پایگاه خبری صفحه اقتصاد شما شاهد خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی بی رحم (مهاجم) و به زبان انگلیسی Gaddar می باشید. همراه ما باشید. این سریال که محصول شبکه NOW ترکیه (فاکس قدیم) است، به کارگردانی سینان اوزتورک و نویسندگی هورر ابی‌اوغلو ساخته شده است. سریال ترکی مهاجم (بی‌رحم) به واسطه داستان جذاب و پرماجرا، کارگردانی قوی و بازی درخشان بازیگرانش، به یکی از پرمخاطب‌ترین سریال‌های سال 2024 تبدیل شده است. سریال ترکی مهاجم (بی‌رحم) داستانی پرماجرا و هیجان‌انگیز دارد و به‌دلیل صحنه‌های اکشن جذاب و بازی‌های خوب بازیگران، مورد استقبال مخاطبان قرار گرفته است. چاغاتای اولوسوی و سمیه آیدوعان، هنرپیشه‌های نام آشنایی که در این سریال ترکی به ایفای نقش پرداخته‌اند و به موفقیت این سریال کمک کرده‌اند.

خلاصه داستان سریال ترکی بی رحم (مهاجم)

سربازی از جنگ بر می گردد و می بیند نامزدش گم شده، خانواده اش از هم پاشیده اند و محله اش آلوده به جرم و جنایت شده است. با این وضع، او برای محافظت از عزیزان خود مجبور می شود آدمکش حرفه ای شود.


 

 

قسمت ۲۲ سریال ترکی بی رحم

قسمت ۲۲ سریال بی رحم 

گورکان دوعان را زیر نظر داره و او را تعقیب می‌کنه او می‌بینه که دوعان پیش مدیر و گرگ میره و با همدیگه در حال صحبت کردنن. گورکان از دور از آنها عکس می‌گیره دوعان به مدیر و گرگ از وضعیت روحیش میگه که حسابی به هم ریخته گرگ بهش میگه آهان این دختر همون دختریه که گفتی باهاش حالت خوب بود بعد از مدت‌ها حس خوبی داشتی؟…. برای خواندن ادامه این داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۱ سریال ترکی بی رحم gaddar

قسمت ۲۱ سریال بی رحم 

تو مراسم مدیر به دوعان علامت میده تا بره پیشش سپس ازش می‌پرسه که تو اینجا چیکار می‌کنی کنار دختری که پدرشو کشتی؟ او میگه تو اینجا چیکار می‌کنی واسه چی اینجایی؟ سپس جواب میده که بعد از مدت‌ها با یه نفر آشنا شدم و حالم باهاش خوب بود خوشحال بودم که امروز فهمیدم پدرشو من کشتم باز از دماغم در اومد! مدیر میگه پس با اون دختر آشنایی می‌شناسیش خیلی خوبه حتماً میان سراغ این دختر تا لپ تاپ پدرشو گیر بیارن…. برای خواندن ادامه این داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۰ سریال ترکی بی رحم

قسمت ۲۰ سریال بی رحم 

دوعان و گرگ قاچاقچی اعضاء را تعقیب میکنن و میبینن میره تو یه پمپ بنزین دوعان پشت سرش میره و تو سرویس بهداشتی گیرش میندازه و ازش میپرسه بدترین گناهت چیه؟ او میگه من ارگان های داخلی بدن آدم های بی ارزشو برمیدارم میدم به ادم های با ارزش اگه این گناهه همینه. دوعان میگه بی ارزش و با ارزشو تو تعیین میکنی؟ او میگه آره دیگه مشخصه دوعان میگه پس از نظر منم تو بی ارزشی و تو سرش شلیک میکنه و میره. مسعود با یامور رفتن کوفته بخورن اونجا باهم حرف میزنن …. برای خواندن ادامه این داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۹ سریال ترکی بی رحم gaddar

قسمت ۱۹ سریال بی رحم 

یامور هرچی به انور زنگ می‌زنه می‌بینه جواب نمیده و حسابی نگرانش شده آیدان پیشش میره و ازش می‌پرسه چی شد خبری ازش نگرفتی؟ یامور میگه نه تلفنشو جواب نمیده می‌ترسم پدرش بلایی سرش آورده باشه آیدان بهش میگه اونا هر چیزی ازشون برمیاد می‌دونی که آدمای عادی نیستند! بهتره به حرف برادرت گوش کنی و ازش فاصله بگیری آدمای خطرناکین یامور میگه شماها انور را نمی‌شناسین اون ذات خیلی خوبی داره مثل پدرش نیست! آیدان میگه تو همین مدت کم تونستی بشناسیش؟؟…. برای خواندن ادامه این داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۸ سریال ترکی بی رحم gaddar

قسمت ۱۸ سریال بی رحم 

انور و دوعان حسابی به هم ریختند و دوعان سرش داد می‌زنه و میگه این دیگه چه موجودیه؟ الان باید چیکار کنیم؟ انور میگه نمی‌دونم سپس دوعان به مدیر زنگ می‌زنه و بهش مشخصات ماشینو میده و ازش کمک می‌خواد مدیر بهش میگه الان میگم پیگیری کنن. آنها تو جاده می‌افتند که دوعان به انور میگه چیکارش کردی این مرتیکه رو که اینجوری هار شده؟…. برای خواندن ادامه این داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۷ سریال ترکی بی رحم gaddar

قسمت ۱۷ سریال بی رحم 

مادر آیدان رفته پیش شنگول و بهش میگه که باید به خودت برسی با دوعان پیش وقت بگذرونی تو زن خوشگلی هستی چرا انقدر ظاهرت آشفته ست؟! سپس سعی میکنه با حرفاش بهش بفهمونه که باید دوعان را به سمت خودش بکشه چون میتونه واسه امید پدری فوق العاده باشه سپس بهش میگه بیا بریم آرایشگاه یکم به خودت برس. بعد از اونجا شنگول با دوعان قرار میزاره تو غذا خوری محله تا به بهونه حرف زدن با هم غذا هم بخورن. دوعان باهاش حرف میزنه و میگه امید بهم گفته غذا نمیخوری اینجوری امید ناراحت و بهم میریزه اون بهم بریزه من بهم میریزم امید مثل پسر خودمه یادگار صمد واسه منه!…. برای خواندن ادامه این داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۶ سریال ترکی بی رحم gadda

قسمت ۱۶ سریال بی رحم 

داوود به طرف خانه‌اش میره که مدام حرف‌های پدر انور را تو ذهنش مرور می‌کنه و اون صحنه شلیک آدمش به دست خودش از جلو چشماش کنار نمیره. وقتی به خانه میره یامور و روزگار با دیدن چهره پدرشان حسابی می‌ترسند و ازش می‌پرسند که چی شده؟ داوود بهشون میگه پدر اون انور آدم سالمی نیست به آدم خودش دستور داد به دست شلیک کنه سپس به یامور میگه تو توی چه منجلابی افتادی؟ فکر اون انورو از ذهنت بیرون کن پدرش آدم کشه و با لذت این کارو می‌کنه باید ذوقو تو چشمش می‌دیدی! …. برای خواندن ادامه این داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۵ سریال ترکی بی رحم gadda

قسمت ۱۵ سریال بی رحم 

دوعان فردای آن روز میره لب ساحل. گورکان تا صبح بیدار مونده و به فیلم دوعان حین کشتن طغرل نگاه میکنه سپس از جاش بلند میشه و از خانه بیرون میزنه. او به اداره پلیس میره و به آیدان زنگ میزنه، دوعان با مدیر قرار گذاشته و بهش میگه تو که انقدر ادعات میشه کارت درسته الان فیلمم دسته پلیسه و به خاطر تو تحت تعقیبم! مدیر میگه چی میگی؟ دوعان میگه کشتن طغرل انگار کار انور بوده از قصد اومده بهتون گفته که من برم بکشمش الانم فیلمم دستشه و داد به پلیس! …. برای خواندن ادامه این داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۴ سریال ترکی بی رحم gaddar

قسمت ۱۴ سریال بی رحم 

داوود به دوعان میگه برو بهش بگو بیاد باهاش حرف بزنم. دوعان میره پیش یامور و میگه بیا بابا گفت بری پیشش. او وقتی پیش پدرش میره کنارش میشینه و با گریه میگه باباجون نگاهم نمیکنی؟ سپس سروع میکنه به معذرت خواهی کردن ازش و میگه ببخشید نمیتونستم بیام میدونم نباید فرار میکردم منو ببخش باباجون همان موقع بچه اش تکون میخوره که به مادرش میگه بالاخره تکون خورد مامان!…. برای خواندن ادامه این داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۳ سریال ترکی بی رحم gaddar

قسمت ۱۳ سریال بی رحم 

دوعان صاحب اون کلاب طغرل را زیر نظر داره و وقتی میبینه میره سراغ همان دختری که به زور فرستاده بودتش میره دنبالش. طغرل که فهمیده اون دختر حامله ست کتکش میزنه و به آدم هاش میگه ببرینش از شر اون بچه اش خلاص بشین بیاد دوباره سر کارش بعد از رفتنش دوعان به اونجا میره و بعد از کتک زدن اونا دخترو نجات میده و از اونجا بیرون میبره. سپس به خانه طغرل میره و اونو میخواد بکشه که او بهش یه ساک پر پول پیشنهاد میده تا نکشتش اما دوعان بعد از گرفتن پول میکشتش و میره…. برای خواندن ادامه این داستان روی تیتر کلیک کنید.

سریال بی رحم

قسمت ۱۲ سریال بی رحم 

آیدان با ناراحتی از اونجا میره و خودشو سرزنش میکنه و میگه حتی جواب تلفنمو نمیده بعد من بدو بدو اومدم اینجا تا بهش بگم بیا از اینجا بریم خاک تو سر من! تو مسیر آدم های انور جلوشو میگیره و میگه باید بریم جایی. آیدان وقتی میره پیش انور میبینه مامانشم اونجاست که بهش میگه تو اینجا چیکار میکنی؟ …. برای خواندن ادامه این داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۱ سریال ترکی بی رحم gaddar

قسمت ۱۱ سریال بی رحم 

مادر آیدان وقتی میشنوه ازش که فاطما مادر دوعان چه حرفایی بهش زده عصبانی میشه و میره خونه فاطما و شروع میکنه باهاش دعوا کردن و از دخترش دفاع کردن دوعان جا خورده و سعی میکنه مادرشو آروم کنه از طرفی آیدان مدام به مادرش میگه که بس کن…. برای خواندن ادامه این داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۰ سریال ترکی مهاجم gaddar

قسمت ۱۰ سریال بی رحم 

یامور به مادرش زنگ میزنه که او ازش میپرسه چیزی شده یامور که این موقع صبح زنگ زدی؟ یامور با گریه میگه داداش منو پیدا کرده مامان،  فاطما استرس میگیره و میگه الان حالش خوبه؟ اتفاقی که نیوفتاده؟ یامور میگه نه حالشون خوبه ولی خیلی ترسیدم داشتن همو میکشتن سپس ازش میخواد باهاش حرف بزنه تا به پدرش چیزی نگه و به منفر هم کاری نداشته باشه…. برای خواندن ادامه این داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۹ سریال ترکی مهاجم gaddar

قسمت ۹ سریال بی رحم 

دوعان تو حیاط بیمارستان نشسته و به حرفایی که امید و پدرش بهش زدن فکر میکنه که امید گفته بود چرا مراقب پدرم نبودی؟ پدرش هم بهش گفته بود نمیخوام یه قاتل سر سفره ام بشینه! بهم میریزه آیدان میره پیشش و میگه خداروشکر جواب توموگرافی اومد مشکلی نیست فردا مرخص میشه …. برای خواندن ادامه این داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۸ سریال ترکی بی رحم

قسمت ۸ سریال بی رحم 

دوعان تو اتاقش رفته که یاد  خاطره ای با صمد میوفته که بهش گفته بود اگه واسم اتفاقی افتاد مراقب امید باش واسش پدری کن دوعان بهش میگه توهم زدی داداش؟ بگیر بخواب باهمدیگه صحیح و سالم از اینجا بیرون میریم خیالت تخت بخواب بزار منم بخوابم…. برای خواندن ادامه این داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۷ سریال ترکی بی رحم

قسمت ۷ سریال بی رحم 

امید دلتنگ پدرشه و از دوعان گلگی میکنه که چرا باباشو تنها گذاشته بود دوعان باهاش حرف میزنه و آرومش میکنه سپس قول میده که دیگه تنهاش نزاره و پیشش باشه٫ دوعان بعد از کمی حرف زدن با امید میره سراغ ظفر که میبینه دستاشو باز کرده و تو اتاق نیست یکدفعه از پشت سر میاد و بهش حمله میکنه…. برای خواندن ادامه این داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۶ سریال ترکی بی رحم gaddar

قسمت ۶ سریال بی رحم 

منفر میره سراغ دوعان که آدم هاش اونو گرفتن و میگه تو کی هستی؟ دوعان میگه تو کی هستی؟ منفر میگه تو بگو کی هستی آدم کی هستی؟ چجوری مارو پیدا کردی؟ دوعان کمی با شوخی جوابشو میده که منفر میگه…. برای خواندن ادامه این داستان روی تیتر کلیک کنید.

IMG_5137

قسمت ۵ سریال بی رحم 

ظفر وقتی از خونه بیرون میاد یه ماشین جلوی پاش می‌ایسته و او را با خودشون می‌برند. آنها به طرف ساختمان نیمه کاره‌ای می‌روند که فردی به اسم منفر اونجاست او با دیدن ظفر بهش میگه گفته بودم که آفتابی بشی و ببینمت کارتو یکسره می‌کنم ظفر بهش میگه من اومدم فقط برای کشتن کسی که برادرمو کشته بعدش از اینجا میرم…. برای خواندن ادامه این داستان روی تیتر کلیک کنید.

IMG_5143

قسمت ۴ سریال بی رحم 

دوعان و آیدان تا صبح تو جنگل موندن دوعان باهاش کمی حرف می‌زنه سپس دوباره به دعوا و جر و بحث کشیده میشه. دوعان بهش میگه باید یه مدت آفتابی نشی و یه جا مخفی بشی چون هم تو صحنه جرم بودی هم دیدی و اونایی که دنبال فیلما هستن سراغ تو هم میان! آیدان بهش میگه یعنی می‌خوای بگی یوکسل مرده؟…. برای خواندن ادامه این داستان روی تیتر کلیک کنید.

IMG_5144

قسمت ۳ سریال بی رحم 

دوعان سوار قطار شده و در حال برگشت به شهر مادریشه. تو مسیر به عکس های دو نفره اش با معشوقه اش نگاه میکنه و یاد خاطراتش میوفته و آنهارو برای خودش مرور میکنه و لبخند میزنه. او روبروی خونه ای میره که میبینه دارن اسباب کشی میکنن. او یه صندلی برمیداره و میره داخل خونه و میگه اینو کجا بزارم؟…. برای خواندن ادامه این داستان روی تیتر کلیک کنید.

IMG_5142

قسمت ۲ سریال بی رحم 

دوعان با صمد به یه کلوب شبانه ای میرن تا مردی که قراره صمد بکشه را زیر نظر بگیرن. سپس دنبال او راه میوفتن تو مسیر سرگرد گوکان به دوران زنگ میزنه و بهش میگه که درباره ایدان که خواسته بودی جستجو کنم باید بگم که هیچی پیدا نکردم نه جایی کار دولتی میکنه که بیمه شده باشه نه آدرسی ازش ثبت شده…. برای خواندن ادامه این داستان روی تیتر کلیک کنید.

IMG_5136

قسمت ۱ سریال بی رحم 

دوعان سوار قطار شده و در حال برگشت به شهر مادریشه. تو مسیر به عکس های دو نفره اش با معشوقه اش نگاه میکنه و یاد خاطراتش میوفته و آنهارو برای خودش مرور میکنه و لبخند میزنه. او روبروی خونه ای میره که میبینه دارن اسباب کشی میکنن. او یه صندلی برمیداره و میره داخل خونه و میگه اینو کجا بزارم؟…. برای خواندن ادامه این داستان روی تیتر کلیک کنید.

پیشنهاد سردبیر

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار ویژه

اخبار مرتبط سایر رسانه‌ها
    اخبار از پلیکان
    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت صفحه اقتصاد هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان
      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت صفحه اقتصاد هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد