خلاصه داستان سریال جذر و مد قسمت اول تا آخر از استارنت
سریال جذر و مد از پلتفرم استارنت منتشر و ساخته محمدحسین لطیفی می باشد، در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد به طور اختصاصی خلاصه داستان سریال جذر و مد قسمت اول تا آخر را خواهید خواند.

سریال «جذر و مد » اولین سریال دو شبی در هفته به کارگردانی محمد حسین لطیفی و تهیهکنندگی مهران مهام می باشد که از روز یکشنبه ۱۱ خراد ۱۴۰۴ آماده پخش از پلتفرم «استارنت» شده است. این سریال در روزهای یکشنبه و سه شنبه منتشر خواهد شد، در این سریال بازیگرانی چون آرش مجیدی، سعید چنگیزیان، مهراوه نونهالی، سمیرا حسنپور، آزاده زارعی، حسین سلیمانی، بردیا دیانت و فقیهه سلطانی ایفای نقش کردهاند.
خلاصه داستان سریال جذر و مد
قصه «جزر و مد» از چند روز مانده به تولد هجده سالگی پرهام، تنها پسر خانواده ثروتمند تیمورفام آغاز میشود. بهظاهر، این یک جشن معمولی برای پسری است که به بلوغ رسیده، اما تصمیمی غیرمنتظره، تعادل زندگی خانواده را بههم میریزد. این تصمیم، آغازگر بحرانی است که هر یک از اعضای خانواده را وارد مسیری میکند که سرشار از تنش، تغییر، بازنگری در روابط و بازتعریف هویت خود و دیگران است.
خلاصه داستان قسمت دهم سریال جذر و مد
خلاصه داستان قسمت دهم را در اینجا بخوانید.
خلاصه داستان قسمت نهم سریال جذر و مد
امیر با خواب بدی که دیده بود و یادآوری سقوط پسرش از چرخ و فلک از خواب می پره، میره سراغ یخچال اما تمام وسایل مثل پنیر و شیر و ... خراب شده بودن، پرتشون میکنه تو سینک پر از ظرف کثیف و یه تیکه نون خشک برمیداره میره روی مبل که پر از لباس بود می شینه، پی وی پرهام رو چک میکنه کلی ویس فرستاده بود، براش ویس میفرسته که مادرت تصمیم گرفته...
ادامه خلاصه داستان را در اینجا بخوانید.
خلاصه داستان قسمت هشتم سریال جذر و مد
با رفتن گوهر و امیر سر خاک عیسی، گوهر از امیر خیلی تشکر میکنه که همراهیش کرده، بعد می پرسه که اگه کارگر دیگه ای این اتفاق براش افتاده بود هم همین کارها رو براش انجام میداد؟ امیر میگه بالاخره مرگ یه آدم وسطه و من از پدرتون بدی ندیدم. گوهر هم میگه شما قلب بزرگی دارید قدر خودتون رو بدونید. پرویز تمام اون مدت از دور شاهد حضور گوهر و امیر سر خاک بود و موقع رسوندن امیر به خونه ...
ادامه خلاصه داستان را در اینجا بخوانید.
خلاصه داستان قسمت هفتم سریال جذر و مد
نیلوفر میره انبار تا با بهنام صحبت کنه، بهش میگه اگه شغلت رو دوست داری پاتو از زندگی دختر من بکش بیرون، مادر من اگه این موضوع رو بفهمه خیلی برات بد میشه، از این به بعد دختر منو نه می بینی نه باهاش صحبت می کنی، من اومدم باهات اتمام حجت کنم. هرچی بهنام بهش میگه ما همدیگه رو دوست داریم نیلوفر حرف خودش رو میزنه و ازش میخواد ...
ادامه خلاصه داستان را در اینجا بخوانید.
خلاصه داستان قسمت ششم سریال جذر و مد
پرهام از کمپ طبیعت گردی با پدرش تماس تصویری میگیره و امیر حسابی سفارش میکنه که مراقب خودش باشه، پدربزرگش میگه انشالله خودت هم میایی یه بار با هم میآییم اینجا، پرهام تعجب میکنه که مگه قراره پدرش هم بره کانادا، اما امیر میگه نه من همچین قراری نذاشتم اما پدربزرگش میگه فائقه گفته میایی که امیر زیر بار نمیره. همون لحظه فردوس هم میاد و کمی با پرهام و پدربزرگش صحبت میکنه.
شب بعد از رفتن مهمونها اختر به گوهر سفارش میکنه که...
ادامه خلاصه داستان را در اینجا بخوانید.
خلاصه داستان قسمت پنجم سریال جذر و مد
باقری تو انبار بالا سر نصاب دوربین بود و میگه اگه اون شب سالم بود متوجه میشدیم که اونشب چه بلایی سر مش عیسی بیچاره اومده. نصاب میپرسه پلیس به چیزی رسیده؟ باقری میگه این چیزها به من و شما ربط نداره کارت رو بکن. اونم بعد از تموم شدن کارش از انبار بیرون میاد و به مهندس زنگ میزنه که...
ادامه خلاصه داستان را در اینجا بخوانید.
خلاصه داستان قسمت چهارم سریال جذر و مد
شب همه خونه مادرجون سر میز شام بودن که مادر از مرگ عیسی و اینکه چند ساله باهاشون کار می کرده می پرسه، فردوس که می بینه حرف درباره مرگ عیسی طولانی شد بحث رو عوض می کنه و به امیر میگه تا زمان برگشتن پرهام باید قیافه دمق تو رو تحمل کنیم؟ مادر هم میگه اینقدر خودت رو اذیت نکن بذار به بچه خوش بگذره. امیر هم کلافه بود هم خسته بدون اینکه غذا بخوره اجازه می گیره بره خونه خودش.
با رفتن امیر، مادر میگه ...
ادامه خلاصه داستان را در اینجا بخوانید.
خلاصه داستان قسمت سوم سریال جذر و مد
با پرت شدن عیسی، فردوس میاد بالا سرش می بینه نبض نداره، به امیر میگه چیکار کردی؟ مرده. امیر حسابی ترسیده بود و می گفت من کاری نکردم فقط یدونه زدم تو گوشش. فردوس میگه می دونم بلند شو بریم الان صبح میشه همه میریزن اینجا، پلیس باور نمیکنه هر چی بگیم. امیر میگه خب تو شاهدی چی شد. فردوس میگه درسته من بودم اما نمیتونم ثابت کنیم. فردوس امیر رو راضی می کنه از اونجا برن که همون لحظه صدای ریختن چیزی میرسه...
ادامه خلاصه این قسمت را در اینجا بخوانید.
خلاصه داستان قسمت دوم سریال جذر و مد
آیدا وقتی می بینه فائقه مشغول انتخاب پالتو هست میاد و میگه خیلی قشنگه البته شما هر چی بپوشید بهتون میاد. بعد میگه فائقه جون نشناختید منو؟ فائقه میگه قیافتون آشناست اما نه. آیدا میگه حق دارید حتما خیلی تغییر کردم. فائقه میشناسه و میگه آیدا؟ آیدا در جوابش میگه آفرین با اینکه یه بار بیشتر منو ندیدید خوب یادتون مونده، البته تو اینستاگرام دیگه همه همدیگه رو دارند و می بینن. امیر سریع میگه البته همسر من...
ادامه خلاصه این قسمت را در اینجا بخوانید.
خلاصه داستان قسمت اول سریال جذر و مد
پدرام و پدرش امیر تو شهربازی سوار چرخ و فلک میشن، از بالای چرخ و فلک مادرش رو می بینه و براش دست تکون میده، امیر میگه پدرام بشین خطرناکه، بعد متوجه لک بزرگی روی صورت پدرام میشه ازش می پرسه صورتت چی شده، پدرام میگه چیزی نیست. پدرام از کابین دولا میشه امیر بهش میگه بشین میفتی اما پدرام به پدرش میگه نترس مراقبم ولی همون لحظه از بالای چرخ و فلک میفته پایین و ...
خلاصه این قسمت را در اینجا بخوانید.
پوستر سریال جذر و مد
نظر شما