یادداشت اختصاصی از حمیدرضا حاجی اشرفی

یادی از استاد بزرگ، آیت کریمی، انسانی که از او بسیار آموختم

در کلاسهای توجیهی بیمه مرکزی نیز با صراحت لهجه سخن می گفت. اهل تعارف نبود. در انتقال مفاهیم حرفه ای و درک همکاران بسیار جدی و ضابطه مدار در عین اینکه با معرفت و با مرام بود. هرگز در این سالها رفتار فردی و سازمانی مغایر با فرهنگ اصیل تعاملات اجتماعی ایرانیان از ایشان ندیدم.

یادی از استاد بزرگ، آیت کریمی، انسانی که از او بسیار آموختم
صفحه اقتصاد -

نیمه دوم دهه ۷۰ بود. پس از سالها فعالیت نیمه وقت در بازار بیمه ، تصمیم به تمرکز کار در بازار بیمه گرفتم .
با استاد شادروان جعفر قاسمی نژاد صدر مشورت نمودم که نمایندگی شرکت های بیمه بهتر است یا کارگزاری!؟
ایشان در پاسخ گفتند : با توجه به اطلاعی که از  روحیه شما دارم کارگزاری برایت مناسب تر است.
مدارک مورد لزوم را چون هنوز انجام کارها سیستمی نشده بود بطور دستی به اداره پذیرش بیمه مرکزی که آن زمان در ساختمانی واقع در خیابان طالقانی تهران نزدیک پل حافظ بود بردم .

پس از تحویل مدارک هفته بعد برای اطلاع از اینکه برای آزمون پذیرفته شده ام یا خیر مجددا به بیمه مرکزی مراجعه نمودم . کارمندان اداره پذیرش گفتند که آقای آیت کریمی گفته اند با شما می خواهند صحبت کنند . به اتاق ایشان مراجعه نمودم. آنروزها عینک میزد و جوانتر و پر تحرک بود .صراحتا گفتند : هرگز با این شرایط به شما ،مجوز کارگزاری نمیدهیم !!! نوشته ام اول باید سه سال نمایندگی از یک شرکت بیمه بگیری و تجربه و مهارت بدست آوری تا توانایی کارگزار حرفه ای شدن را کسب کنی !

عکس-تسلیت-آقای-کریمی-2048x1556-1
خداحافظی کردم و از ساختمان بیمه مرکزی بیرون آمدم. به یکی از دوستانم که جدیدا در بیمه مرکزی بعنوان کارمند استخدام شده و دوست مرحوم آیت کریمی بود موضوع را گفتم و ایشان پس از صحبت با آن مرحوم پاسخ داد که : استاد گفته ؛ من صلاح ایشون رو میخوام ، اونطوری بهتر فنون بیمه و کارگزاری رو درک میکنه ! طی چند روز از یک شرکت دولتی نمایندگی گرفتم . در حین کار متوجه صحت توصیه استاد شدم. یکروز در شرکت بیمه جلسه ای بود ایشان را دیدم و پس از سلام و علیک پرسید؛ چرا نمیایی برای گرفتن مجوز کارگزاری ! مدیران شرکت بیمه پاسخ دادند ،ما نمی گذاریم بیاید!!
در فاصله سه سالی که گذشته بود ، ساختمان بیمه مرکزی از خیابان طالقانی به بلوار افریقا ابتدای بلوار ناهید منتقل شده بود که اکنون به آن ساختمان شماره دو می گویند . پس از اخذ مجوز کارگزاری و ادامه کار در بازار بیمه ، متوجه محبت و لطفی که آن بزرگ مرد علم محور صنعت بیمه کشور در حقم نموده بود شدم . پیچیدگی اصول فنی در رشته های شغلی و تسلط مورد نیاز برای تعامل بین شرکت های بیمه با بیمه گذاران بقدری زیاد بود که بدون داشتن تجربه امکان موفقیت وجود نداشت . موقع نیاز به رفع اشکال بی دریغ و مشفقانه راهنمایی می کرد .
در حین اجرای یک پروژه سراسر کشوری درمان و عمر و حادثه گروهی به مشکلاتی در زمینه نحوه تعامل بین بیمه شدگان با شعب شرکت بیمه برخوردم که باید با مطالعه و پرسش از با تجربه ترها رفع اشکال می شد . در یکی از نشریات پژوهشکده بیمه مقاله ای از استاد آیت کریمی در باره نحوه خدمات رسانی [ کارگزاری بیمه مدنت فرانسه ] خواندم که در جنگهای دهه ۷۰ میلادی لبنان ، این کارگزاری صدها نفر لبنانی را به علت فقدان زیر ساخت های بیمارستانی مناسب در لبنان به فرانسه برده و معالجه کرده و برگردانده بود . برای بیشتر دانستن به نزد استاد رفتم. حدود دوساعت وقت گذاشت و نه تنها خدمات مدنت در لبنان بلکه در عربستان و کویت را نیز توضیح داد . روشهای کنترل ضرایب خسارت درمان از منظر کارشناسان کارگزاری مدنت را به دقت تشریح نمود .همیشه آن نقش معلمی و منتورینگ بیمه و ریسک در وجودش متجلی بود .
در کلاسهای توجیهی بیمه مرکزی نیز با صراحت لهجه سخن می گفت. اهل تعارف نبود. در انتقال مفاهیم حرفه ای و درک همکاران بسیار جدی و ضابطه مدار در عین اینکه با معرفت و با مرام بود. هرگز در این سالها رفتار فردی و سازمانی مغایر با فرهنگ اصیل تعاملات اجتماعی ایرانیان از ایشان ندیدم. بر عکس برخی ها با ارتقا یک پله ، خودشان را بطرز عجیبی گم و بعدا هم از اذهان همکاران پاک می شوند.
چند سال پیش ،پس از اخذ مجوز یک شرکت بیمه تلفن زد و پرسید ؛ من به دفتر شما بیایم یا شما به شرکت ما میآیی !؟ پاسخ دادم : استاد وظیفه من است که خدمت برسم . چند روز بعد باتفاق همکارم آقای مهندس رضا آرام به دیدنشان رفتیم .آنموقع مدیر عامل یکی از شرکت های بیمه در شروع بازنشستگی بودند، گفت : دلم میخواست پس از چند وقت ببینمتون و بگم ،تا میتونی برای ترویج فرهنگ بیمه که عامل توسعه هست بنویس . دیگر اینکه ؛ علت سرعت بالای تیم شما در اخذ مجوز فلان شرکت بیمه چه بود !؟ آنجا فهمیدم یک معلم همیشه دقت نظر بالا دارد ! پاسخ دادم ؛ اول : خواستم آن توصیه در دفتر خیابان طالقانی شما را اثبات کنم که کارگزاران هم توانایی خدمات مشاوره تاسیس را دارند و ثانیا : جوانی در تیم ما نابغه امور مالی حضور داشت.علت همینهاست !!!
روح استاد عزیز آیت کریمی دیروز از جهان خاکی به دیار باقی سفر کرد. یادش همواره گرامیست

پیشنهاد سردبیر

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار ویژه