خلاصه داستان قسمت ۱۵ سریال ترکی بی رحم gaddar + ویدئو
در این مطلب از پایگاه خبری صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۱۵ سریال ترکی بی رحم gaddar را برای دوستداران این سریال گذاشته ایم. همراه ما باشید.
در این مطلب از پایگاه خبری صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۱۵ سریال ترکی بی رحم gaddar را برای دوستداران این سریال گذاشته ایم. همراه ما باشید. تهیه کنندگی سریال Gaddar برعهده Ay Yapım، کارگردانی آن برعهده سینان اوزتورک (Sinan Öztürk) می باشد. هورر ابهاوغلو (Hürer Ebeoğlu) فیلمنامه نویس سریال بی رحم می باشد که از شبکه فاکس پخش می شود بازیگران این سریال عبارتنداز؛ اردال اوزیاغجیلار، لاچین جیلان، هاکان سالینمیش، موگه بایرام اوغلو، دنیز اوزرمان، نسلیهان یلدان و…. .
برای دیدن این قسمت به صورت آنلاین اینجا کلیک کنید.
قسمت ۱۵ سریال ترکی بی رحم gadda
دوعان فردای آن روز میره لب ساحل. گورکان تا صبح بیدار مونده و به فیلم دوعان حین کشتن طغرل نگاه میکنه سپس از جاش بلند میشه و از خانه بیرون میزنه. او به اداره پلیس میره و به آیدان زنگ میزنه، دوعان با مدیر قرار گذاشته و بهش میگه تو که انقدر ادعات میشه کارت درسته الان فیلمم دسته پلیسه و به خاطر تو تحت تعقیبم! مدیر میگه چی میگی؟ دوعان میگه کشتن طغرل انگار کار انور بوده از قصد اومده بهتون گفته که من برم بکشمش الانم فیلمم دستشه و داد به پلیس! سپس باهاشون دعوا میکنه و میگه برین به جهنم و میره. گورکان میره پیش آیدان و میگه میخوام یه چیزی بهت نشون بدم و فیلم دوعان را بهش نشون میده که طغرل را کشت آیدان جا میخوره. آیدان با دیدن فیلم گریه میکنه و حالش بد میشه و میپرسه اون مرده کی بوده؟ گورکان میگه مگه مهمه؟ آیدان میگه شاید آدم بدی بوده! گورکان میگه در هر صورت دوعان الان یه قاتله مثل صمد شاید پولم گرفته بوده آیدان میبینه فلشو میزاره تو جیبش و میگه منم باهات میام یه جایی پیاده میشم.
دوعان رفته به خانه پدر رستم کسی که مرده و تو مراسم پیش پدر رستم میره و باهاش صحبت میکنه. او میگه بهش گفتم شب نرو رانندگی بالاخره شب پر لات و لوته الهی چوب کارشو بخوره و شروع میکنه به گریه کردن که دوعان از اونجا میره. آیدان به گورکان میگه حالم بده باید هوا بخورم و تظاهر به احساس خفگی میکنه که وقتی گورکان از ماشین پیاده میشه او تو یه فرصت فلشو از تو جیبش برمیداره سپس وقتی ازش جدا میشه شروع میکنه به لگد کردن و پریدن روی فلش و اون فلشو میشکونه. گورکان به اداره پلیس میره ولی میبینه فلش نیست که به خودش میگه آخ آیدان! دوعان پیش مدیر میره و میگه میخوام بدونم میدونی قاتل داداش رستم کی بوده یا نه؟ او میگه تو طغرلو کشتی الان یر به یر شدیم و تو آزادی میتونی بریونی اگه بمونی دیگه موندنی شدی و نمیتونی دیگه ازش بیای بیرون فهمیدی؟ دوعان کمی فکر میکنه که یاد شبی میوفته که به اون دختر کمک کرد تا با پول طغرل فرار کنه مدیر میگه کمک کردن به ضعیفا بهت چسبیده نه؟ خوشت اومده!
حس قدرت بهت داده نه؟ دوعان بهش نگاه میکنه که مدیر و گرگ میخندن و میگن پس موندنی شدی! دوعان بهش میگه حالا بگو قاتل رستمو میدونی کیه یا نه او میگه خبرچین دارم شنیده که قاتلش راست راست تو خیابون راه میره و با افتخار تعریف میکنه که چجوری کشتتش اوکیش میکنم. پدر انور رفته به کارواش داوود و بهش میگه اومدم یکم حرف بزنیم سپس درباره بچگیش اولین باری که با یه چاقو زد تو معده یه مرد بهش میگه سپس ادامه میده که با دخترت حرف بزن این ازدواج سر نمیگیره! داوود میگه اگه بچه ای نبود خودمم، او حرفشو قطع میکنه و میگه نباید سر بگیره از تو واسه من فامیل در نمیاد سپس احمد بادیگارشو صدا میزنه و میگه اینو میبینی؟ وقتی توسط یکسری آدم قلدر در حال کتک خوردن بود نجاتش دادم دیگه مثل پسر خودم میمونه سپس به احمد یه نقطه ای از دستشو نشون میده و میگه شلیک کن به اینجای دست خودت احمد میگه چشم قربان و به دست خودش شلیک میکنه که داوود شوکه میشه و از ترس بلند میشه از سرجاش که پدر انور بهش میگه بشین نترس، دیدی!
چقدر راحت بود من از این احمد هرچی بخوام همونو انجام میده همینقدر ترسناک و حرف گوش کنه پس به دخترت میگی که این ازدواج سر نمیگیره فهمیدی؟ او قبول میکنه و میگه باشه. آیدان با دوعان قرار گذاشته و تا دوعان میگه چیشده؟ چرا گفتی بیا؟ میزنه تو صورتش که دوعان میگه چته؟ چرا میزنی؟ آیدان میگه تو کی هستی؟ تو اون دوعانی که عاشقش شده بودم نیستی! شدی قاتل اجاره ای؟ دوعان میگه چی داری میگی واسه خودت؟ آیدان میگه فیلمتو دیدم! دوعان میگه چه فیلمی؟ آیدان میگه گورکان یه فیلم آورد بهم نشون داد که داشت بهت التماس میکرد ولی تو کشتیش چرا؟ دوعان میگه آره من تغییر کردم گفته بودم که جلوی خودت اون یارورو کشتم آیدان میگه او واسه حفاظت از من بود! این مرتیکه کی بود که کشتیش؟ چیکار کرده بود؟
من اون فلشو شکوندم از بین بردم اون فیلمو نمیدونم چرا ولی کردم! دوعان میگه کسی که این فیلمو داده بازم کپی داره ازش میرسونه دستش من باید برم دیگه. گرگ میره به باشگاه بیلیارد و اونجا سراغ عقاب میگیره سپس با تمام آدم های اطرافش درگیر میشه اما در آخر عقاب بازم نمیتونه فرار کنه و تو بالا پشت بوم گیر میوفته گرگ میره جلوش وایمیسته و بهش میگه خیلی اذیتم کردی! سپس با ضربه ای بیهوشش میکنه سپس زنگ میزنه و میگه محموله آماده ست ماشین میخوام واسه انتقالش....
نظر شما