یادداشت اختصاصی از حمیدرضا حاجی اشرفی
راه سوم ، رویکردی فراتر از تامین سرمایه کارآفرینان
برای شکل گیری نهضت کارآفرینی خلاقانه در ایران به منظور بازسازی و نوسازی محیط کسب و کار ملی و جوامع محلی به چهار فعالیت موازی و متقارن همزمان نیاز است ؛ روح افزایی - فکر افزایی - نرم افزاری - سخت افزاری !
در زمان گذشته دولت ها و سرمایه گذاران فقط به عوامل نرم افزاری و سخت افزاری متمرکز بودند . دلایل مختلفی برای توجیه این موضوع وجود دارد . کوچک بودن روستاها و شهرها و وجود خانواده گسترده و انتقال تجارب شغلی از پدر به پسر و روش تربیتی نسل های بیبی بومر و X ها ، موجب می شد تا فرآیند اشتغالزایی ساده تر و تبدیل به یک امر عادی که دغدغه دولت ها و بزرگان خانواده ها را برطرف ساخته بود و فقط تامین سرمایه های مادی و انرژی معنوی و ابزارهای مکمل بر عهده دولت ها و مراجع کسب و کار بود .[ واحد درسی منابع انسانی دانشگاه محتوا مطالعاتی مفید در این زمینه است .]
روحیه و نگرش نسل های پیشین در زمینه اشتغال آفرینی به علت گذر از عصر موج کشاورزی به صنعتی ،خود به خود متمایل به فرصت سازی های نو و توسعه صنعت و خدمات برای رشد و پیشرفت در قرن بیستم بود . لیکن به مرور زمان و تغییرات بین نسلی و رشد تکنولوژی شاهد تغییرات گسترده در جوامع هستیم ، بطوریکه نسل های Yو Z به لحاظ موقعیت اجتماعی و فرهنگی دچار تغییرات زیادی شده اند .تغییرات باعث سخت تر و پیچیده تر شدن فرآیند اشتغالزایی و فرصت سازیهای اقتصادی گشته اند .!
با از بین رفتن خانواده گسترده و فردگرایی انسانها در عصر جدید و تحولات زیستی برای شکل گیری بنگاه های اقتصادی نوین ، چرخه شکل گیری تربیت و پرورش جوانانی که به کارآفرینی گرایش داشته باشند دچار دگرگونی بسیطی شده اند تا جاییکه دولت ها مجبور به تاسیس نهادهای متولی کارآفرینی شده اند . بدین ترتیب که همچون سیستم سواد آموزی که کودکان و جوانان باید دوران ابتدایی و متوسطه را در مدارس تحت یک نظام آموزشی مشخص بگذرانند و پس از آن به بازار کار یا دانشگاه بروند در سیستم کارآفرینی نوین ، به موازات آموزش های نظری و دروس تئوری یک سیستم مروج و ناظر مدیریت انگیزش و آموزش اشتغال آفرینی ،عوامل چهارگانه ؛ روح افزایی ، فکر افزایی ، نرم افزاری ، سخت افزاری را بطور متمرکز بعهده دارد .
هنگامی که یک نسل به علت سبک زندگی آپارتمان نشینی و گسسته شدن روابط و مناسبات فامیلی به سمت [ فردگرایی و تک محوری ] گرایش پیدا می کند ، آن شرایط روحی و ذهنی و مادی تبدیل جوانان به کارآفرین را از دست می دهد . لذا گرایش به استخدام و اشتغال مشاغل ساده انفرادی کم بازده بیشتر میشود که به زیان اقتصاد کشورهاست .متاسفانه در [ موج چهارم ] این سبک تبدیل به یک فرهنگ خاص شد، بنحویکه موجب تضعیف بخش های خصوصی و تعاونی از مناظر مختلف گردیده است . کشور ما بعنوان یک جامعه در حال توسعه ناچار است همزمان با پیاده سازی برنامه های انقلاب های چهارم و پنجم صنعتی در حال اجرا در دنیا به بازسازی و نوسازی اقتصاد و ایجاد فرصت های شغلی تولید محور برای اشتغال جوانان و نیمه بیکاران بپردازد.
نسل نو ،سرمایه و امکانات مالی و روحیه کارآفرینی مستقل را ندارد . پس برای حمایت جوانان و در واقع به منظور حمایت از منافع ملی و تداوم حیات پویا و خلاقانه اکوسیستم محیط کسب و کار لزوم تاسیس یک سیستم جدید بعنوان راهبر [ نهاد مسئول حمایت از کارآفرینی مستقل از وزارتخانه ها و نهادهای کنونی ] احساس می گردد تا آن سیستم مسئولیت مدیریت تامین کلیه نیازهای آموزشی ،ترویجی و روحی - ذهنی - فکری - دانش - مهارت - ابزارها - سرمایه - مدیریت و ... کارآفرینان جوان را عهده دار شود و همچون یک منتور استارتاپ بزرگ ملی و شتابدهنده تخصصی زمینه توسعه پایدار و متوازن اکوسیستم محیط کسب و کار بعنوان [ راه سوم ] که در واقع یک ماموریت مستقل حامی همه جانبه نهضت کارآفرینی ایران است را راهبری کند ...
نظر شما