یادداشت اختصاصی از حمیدرضا حاجی اشرفی

چرا طرح اشتغال زایی بنگاه های زود بازده به موفقیت نرسید؟

راه دوری نرویم ، بررسی اینکه چرا طرح اشتغال زایی بنگاه های زود بازده به موفقیت نرسید و یا اینکه چرا ایجاد شغل برای پنج میلیون نفر در برنامه پنجساله ششم توسعه محقق نشد ، سوابقی عینی پیش چشم محققان و مطالعه کنندگان ریسک های کارآفرینی هستند . ساده لوحانه است همه کاستی ها را از نقاط ضعف برنامه ریزی و مدیریت ساختاردهی و هدایت علمی پروژه ها معطوف به تحریم های ناجوانمردانه خارجی کنیم و بگردن عوامل برون سیستمی بیاندازیم!!

چرا طرح اشتغال زایی بنگاه های زود بازده به موفقیت نرسید؟
صفحه اقتصاد -

برنامه های پنج ساله نه تنها یک مجموعه عملیات اجرایی نسبتا بلند مدت ( در رویکرد مدیریت استراتژیک به علت بالا رفتن سرعت تحولات و تصمیم گیری ناشی از تکنولوژی دیجیتال ,Machine Iearning ) به همین برنامه پنجساله کاهش یافته. یعنی عامل زمان به عنوان مولفه اصلی در بازسازی و نوسازی در پنجسال طرح ریزی می شود ؛ افزایش بهره وری در واحد زمان!!

خب ، وقتی سازمان مسئول برنامه ریزی کلان عامل کشور عامل زمان را در هنگام تدوین یک برنامه پنج سال در نظر می گیرد ، قاعدتا در صدد پیش بینی تامین ساختار ها و ابزار های پیشران و شتاب دهنده های اقتصادی و دعوت به همکاری منتور استارتاپ های مشاغل گوناگون نیز برمی آید.

در برنامه هفتم، برنامه ریزان لزوم وجود شرکت ها و موسسات ارائه دهنده خدمات توسعه کسب و کار یا اصطلاح رایج و صریح تر [  استارتاپ ها و شتابدهنده های صادراتی ] را تاکید کرده اند! اما در جای دیگر می گویند: [ کارآفرینانی که پا به عرصه تاسیس بنگاه های SMEs می گذارند ، باید تضمینات از قبیل چک و سفته برای تسهیلات را خود تامین کنند!؟ ] یکی از پاشنه آشیل برنامه هفتم همین تناقض و اعواجاج است. این ناهمگونی و ناهمخوانی ناشی از رویکرد مدیریتی کلاسیک + استراتژیک در کنار هم موجب شکست برنامه هفتم در رونق محیط کسب و کار و اشتغال آفرینی و جهش تولیدات ملی می گردد!!

چرا ؟! - زیرا = نمیتوان از یکطرف بعنوان مدیریت برنامه ریزی کلان کشوری به اهمیت و ضرورت تاسیس موسسات استارتاپ و شتابدهنده واقف شد اما از طرف دیگر ،نحوه تاسیس و لینک کردن آنها و توزیع استارتاپ ها در رشته های مختلف و پراکندگی جغرافیایی هیچ ! چیز نگفت و بدون در نظر گرفتن استراتژی مترقی و پیشران تاسیس شرکت های تضمین که در [ قانون حمایت از خدمات و کالاهای ایرانی ] تصریح شده و نقش آنان در نوسازی اکوسیستم کسب و کار را نادیده گرفت !!! بطوریکه در برنامه هفتم بدون توجه به حاکمیت آن قانون ، تامین تضامین بازپرداخت تسهیلات را مجددا به گردن اشخاص و کارآفرینان حقیقی و حقوقی همچون دوران عصر قاجاریه انداخت!!

این نوع نگرش را مدیریت نامتوازن و نا منسجم در راهبری دگردیسی اقتصادی نامگذاری می کنند.

انگار برنامه نویسان ، فراموش کرده اند سبک و روش کارآفرینی در عصر مردمان موج چهارم با موج عصر کشاورزی و دوران قاجاریه تغییر کرده و بعلل مختلف دیگر انسانهای نسل Y و Z همچون دوران پدران و پدربزرگان خود فکر و رفتار نمیکنند و نگاه انها به شیوه زندگی و کار تفاوتهای عمیق پیدا کرده و آنان فرزندان نسل [ کافی نت ها ] هستند و نه [قهوه خانه ها] و نیز اینکه دوران شخصی سازی نهضت کارآفرینی به تاریخ پیوسته و امروزه کارآفرینی در بخش خصوصی نیز به روش[ سازمانی ] و استانداردهای نوین و دانش محور نتیجه می دهد!! 

سئوال اساسی اینجاست: چرا مدیران و کارشناسان برنامه ریز دولت و سازمان برنامه و بودجه از دانش و اطلاعات مبسوط تر منتور استارتاپ های آزاد ایرانی در تدوین و اجرا برنامه های پنج ساله توسعه بهره برداری نمی کنند. آیا آنان از وجود شرکت های مشاور استارتاپ کسب و کار بخش خصوصی خبر ندارند ؟ پاسخ : خبر دارند ، چون در متن قانون به وجودشان اذعان کرده اند ، اما نگرش از بالا به پایین مانع بهره برداری از دانش منتوریگ و کوچینگ بخش خصوصی موقع نوشتن برنامه ها و قوانین می شود.

 

پیشنهاد سردبیر

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار ویژه

اخبار مرتبط سایر رسانه‌ها
    اخبار از پلیکان
    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت صفحه اقتصاد هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان
      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت صفحه اقتصاد هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد