یادداشت اختصاصی از مریم فرشاد پژوه

گریزمغزها سفری بی بازگشت

هر نخبه ای که از کشور خارج می شود یک ژنوم هوشمند خارج شده است و با ازدواج و تولید نسل به تکثیر ژن های هوشمند آن کشور کمک می کند در نتیجه این جوامع نخبه در زمینه تولید علم و فناوری همچنان پیشتاز خواهند بود.

گریزمغزها سفری بی بازگشت
صفحه اقتصاد -

ساختار اصلی و سنگ بنای امکان پذیری هر برنامه اقتصادی، سیاسی،فرهنگی و اجتماعی وجود نیروی انسانی جوان،توانا ،متعهد ومتخصص در بسترهای مختلف مدیریتی و اجرایی است.با این حال مشکل و مساله مهم در برنامه ریزی بسیاری از مسئولان امر، ایجاد فرآیندهای موثر به منظور جذب حداکثری نیروی کار جوان و متخصص است. در این شرایط زمانی  بحرانی تر می شود که بخش بزرگی از نیروی انسانی نخبه و توانا از کشور خارج می شود.

مهاجرت در جهان کنونی تبدیل به پدیده ای فراگیر شده است. مهاجرت نخبگان تنها دامن کشورهای در حال توسعه را نگرفته است، بلکه در کشورهای توسعه یافته نیز مهاجرت متخصصان وجود دارد . به طور کلی مهاجرت امری مذموم و ناپسند نیست اما فرار مغزها که موجب خروج متخصصان و اندیشمندان یک کشور است برای کشور مبدا بارارزشی منفی دارد و مذموم تلقی می شود و زمانی یک معضل اجتماعی مطرح می شود که کشور مهاجرفرست از فقدان چنین افرادی در رنج و کمبود باشد. مهاجرت مغزها درحقیقت انتقال معکوس تکنولوژی و سرمایه انسانی از کشور توسعه نیافته یا درحال توسعه به کشورهای پیشرفته است.

با توجه به اینکه متخصصان و کارشناسان می توانند در پیشرفت اقتصادی و اجتماعی کشورهای در حال توسعه نقش داشته باشند با مهاجرت، آثار زیانباری بر پیشرفت جوامع در حال توسعه دارند. با رفتن این افراد اتلاف هزینه هایی که صرف تعلیم و تربیت نیروی تحصیل کرده و آموزش دیده را به دنبال داشته و کشور مقصد از دانش و مهارت آنها به صورت رایگان بهره    می برد. در حالیکه این افراد در صورت ارائه توانمندی خود به کشور این هزینه ها را جبران می کنند. آموزش عالی صرفا هزینه است و بازگشت سرمایه در آن معنا ندارد.

اساساً وقتی اسم فرار مغزها و مهاجرت نخبگان به میان می آید افراد به طور ناخودآگاه به یاد دانشمندان و دانشگاهیان می افتند در حالی که دایره نخبگان بسیار وسیع و گسترده تر از این حرفهاست و محدود به نخبگان علمی نمی شود و چه بسا ممکن است تاثیرگذارترین خللی که از مهاجرت نخبگان و افراد متخصص در جامعه احساس شود به مهاجرت همین فعالان اقتصادی برمی گردد. واقعیت تلخ دیگر این است که مهاجرت نخبگان کم نشده بلکه شواهد تازه ای نشان می دهد که به مقطع دانش آموزی هم اشاعه پیدا کرده است با خروج استعدادهای برتر ایرانی جدا از هدر رفت هزینه های تحصیل ظرف چندسال آینده با بحران کمبود نیروی انسانی ماهر و متخصص به عنوان اساسی ترین شاخص های توسعه یافتگی موجه می شویم.

 از سوی دیگر با گریز نخبگان که ثروت ملی کشور هستند از دست می روند بلکه پس از گذشت قرن ها از نظر ژنتیکی ، کشورهای نخبه پذیر به جوامع نخبه تبدیل می شوند و نبوغ و نخبگی بر اثر دوعامل یعنی وراثت و شرایط و بستر لازم برای رشد علمی است حاصل می شود می توان نتیجه گرفت که هر نخبه ای که از کشور خارج می شود یک ژنوم هوشمند خارج شده است و با ازدواج و تولید نسل به تکثیر ژن های هوشمند آن کشور کمک می کند در نتیجه این جوامع نخبه در زمینه  تولید علم و فناوری همچنان پیشتاز خواهند بود.

مهاجرت کارشناسان و نخبگان مساوی است با کمبود نیروی انسانی متخصص و این موجب کندی در پیشرفت اقتصاد یک کشور       می شود. نگاهی به اصول اقتصاد نشان می دهد که نیروی انسانی چه نقش مهمی در تولید ثروت و ارزش افزوده برعهده دارد. و یک کشور به هر اندازه هم که دارای منابع طبیعی فراوان و سرمایه کافی باشد اگرفاقد نیروی انسانی لازم باشد نمی تواند به برنامه های اساسی که روند توسعه کشور را در پی دارد روی آورد. از این رو می توان مهاجرت مغزها را فاجعه ای برضد جریان توسعه اقتصادی تلقی کرد پس مساله اصلی توسعه اقتصادی خود انسان است سپس منابع طبیعی کشور. درنتیجه سرمایه انسانی و منابع طبیعی هر دو در رشد اقتصادی جامعه اثرات تعیین کننده ای دارند.

پس از مهمترین زمینه های رشد و توسعه کشورها نیروی انسانی آموزش دیده ونخبه است و ویژگی مهم که طیف نخبگان اقتصادی دارند این است که علاوه بر خروج سرمایه  انسانی با خروج سرمایه فیزیکی  و دارایی آنها مواجه هستیم.

امروزه با ناپایدار شدن شرایط زندگی،تحریم های اقتصادی،افزایش فاصله طبقاتی،کاهش رشد اقتصادی،کمبود امکانات تحقیقاتی ، پایین بودن استانداردهای پژوهشی،بی توجهی به توانمندی های نخبگان،فراهم نکردن موقعیت های شغلی مناسب ، بی قانونی و پارتی بازی و عدم تعادل درآمدها و هزینه ها و... تعداد زیادی از کارشناسان و متخصصان وطن را ترک کرده تا فرصت های شغلی مناسب و زندگی بهتر را در کشورهای دیگر به دست آورند.

با این شرایط از دیگر نگرانی های جدی کم رنگ شدن حضور نخبگان در فرآیندهای سیاستگذاری و برنامه های اقتصادی کشور است. رفتن نخبگان اگر چه در همه ابعاد جامعه نگران کننده است ، اما در مقوله اقتصادی  از جهاتی نگرانی های بیشتری در پیش روی دارد و قدرت کشور را برای مقابله با چالش ها و ارائه خدمات به شهروندان تضعیف می کند. و این اپیدمی هجرت باعث شده شایسته ترین متخصصان و کارشناسان خود را از دست بدهیم با از دست دادن با استعدادترین و شایسته ترین افراد، ناکارآمدها از طریق ارتباطات و لابی گری میدان دار می شوند و چرخه توسعه نیافتگی باز هم به روال خود ادامه می دهد.

فرار و گریز مغزها هر چند مقوله ای هزینه آفرین برای کشور است و مقام های دولتی به طور مرتب از فرار سرمایه های انسانی که سبب افزایش هزینه ها و خسارت برای پیشرفت کشور می شود گلایه می کنند و تعهد خود را بر مهار این روند اعلام نموده اند. اما شواهد بیانگر آن است که این هزینه های سنگین چنان اهمیتی برای آنان ندارد و برای جبران این خسارت اقدامی عملی انجام نداده اند.

پیشنهاد سردبیر

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار ویژه