یادداشت اختصاصی از مریم فرشاد پژوه
رویای اجاره مسکن
کانکس نشینی و چادرنشینی در حاشیه شهرها زاییده تورم و اقتصاد نابرابری است و حاشیه نشینی با آسیب های اجتماعی مترادف است این معضل مشکلات اجتماعی شهرها را تشدید می کند.
در طی چند سال اخیر رشد قیمت و اجاره مسکن به دلیل تحریم های اقتصادی و نرخ ارز در کشور افزایش یافته است و این موضوع باعث افزایش سرسام آور تورم و ایجاد رکود کشور شده است. با چنین تورمی هزینه زندگی برای خانواده ها بالا رفته در صورتی که درآمدها متناسب با تورم افزایش نیافته است.
با رشد نجومی اجاره ها و فشار اقتصادی و روانی بر اقشار فرودست و متوسط جامعه کمر آنها را خم کرده است .نرخ اجاره خانه در کلان شهرها به حدی افزایش یافته که مستاجرها قادر به تمدید قراردادهای اجاره خود نیستند و نمی توانند با پولی که دارند خانه دیگری اجاره کنند. کاهش قدرت خرید مردم و ناتوانی در پرداخت اجاره ها مستاجران را از مناطق بالا به پایین و با کوچک تر شدن خانه شان و مستاجران مناطق پایین به ناچار به حواشی شهر و یا حتی حلبی آبادها پناه ببرند تا بودجه شان برای اجاره مسکن تامین شود. این اقتصاد لجام گسسیخته در طی این مدت اخیر پدیده هایی نوظهور مانند اتوبوس خوابی ،اجاره پشت بام ، اجاره کانکس و اجاره اتاق گروهی را به دنبال داشته است و خرید مسکن و حتی اجاره برای جوانان و گروه زیادی از مستاجران به رویا تبدیل شده است رویایی دست نیافتنی.
این روزها مردم گرفتار تورمی بسیار شدید هستند . اقتصاد رنگ باخته در خانوارهای ایرانی آنها را به سمت اجاره کانتینرها و کانکس های آهنی بی روح به جای خانه های گرم و پرانرژی کشانده است.البته همین مسئله باعث افزایش سه تا چهاربرابری اجاره کانکس ها و کانتینرها شده است.
کانتینرهای حاشیه تهران که روزی انبار تجهیزات کارخانه ها و کارگاه ها بود حالا انبار اسباب و وسایل خانه ها شده است.
بر اساس مطالعات کارشناسی متوسط فضای استاندارد که فرد در یک شهر به آن نیاز دارد 70 تا 136 متر است با توجه به شرایط فعلی پیشنهاد وزارت کشور بین 40 تا 50 متر بوده است و اکنون آخرین آمار فضایی بین 20 تا 50 متر را نشان می دهد .با بحران اقتصادی مستاجران مجبورند کانکس اجاره کنند که نهایتا با متراژ 20 متر که استانداردهای حداقلی برای سکونت را نیز ندارند با وجود این افزایش قیمت ها اجاره خانه ها با متراژ پایین تر بازهم کاهش می یابد.
با اجاره کردن خانه های کوچکتر و روی دست ماندن اسباب منزل مستاجران به دنبال انبار کردن آنها با هزینه کم به سوی اجاره کانتینرها می روند. گروهی دیگر از مستاجران توان اجاره یک سوئیت را هم ندارند اسباب و لوازم منزل شان را در کانتینرها اجاره کرده انبار می کنند و خودشان به خانه پدر و مادر باز می گردند و یا به شهرستان مهاجرت می کنند.
هنگامی که مردم پول ندارند یک خانه کوچک حتی یک اتاق یا بهتر بگویم آلونک اجاره کنند چادرنشینی رواج پیدا می کند و این از معضلات اجتماعی است. کانکس نشینی و چادرنشینی در حاشیه شهرها زاییده تورم و اقتصاد نابرابری است و حاشیه نشینی با آسیب های اجتماعی مترادف است این معضل مشکلات اجتماعی شهرها را تشدید می کند و با این تورم مردم به سوی بدمسکنی حرکت می کنند و کم کم با عادی شدن این شرایط معضلات گسترش پیدا می کند و حساسیت ها از بین می رود و این نوع زندگی به یک سبک تبدیل می شود.
برای جلوگیری از کانکس نشینی دولت باید بر ساخت و سازها و اجاره مسکن کنترل داشته باشد. البته دولت با وعده هایی مبنی بر کنترل قیمت ها در بازارمسکن و ساخت سالانه یک میلیون واحد مسکونی داده است. اما قیمت های رهن و اجاره مسکن روز به روز وخیم تر و حادتر می شود و در شهری مانند تهران تورم غیرقابل مهار به نظر می رسد و تغییر خاصی در وضعیت مسکن رخ نداده است و افزایش قیمت ها بر دوش مستاجران از نفس افتاده است. آیا کسی فریاد مستاجران را می شنود؟؟؟
نظر شما