خلاصه داستان قسمت ۱۹ سریال ترکی وحشی yabani + پخش آنلاین

در این مطلب از پایگاه خبری صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۱۹ سریال ترکی وحشی را مشاهده میکنید. همراه ما باشید.

خلاصه داستان قسمت ۱۹ سریال ترکی وحشی yabani + پخش آنلاین
صفحه اقتصاد -

در این مطلب از پایگاه خبری صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۱۹ سریال ترکی وحشی را مشاهده میکنید. همراه ما باشید. سریال ترکی وحشی، یکی از جدیدترین مجموعه‌های تلویزیونی سینمای ترکیهاست که اخیرا شروع به پخش کرده است. این سریال ترکی از یک فیلم‌نامه درام بهره می‌برد. فیلم‌نامه‌ای که حاصل قلم هیلال یلدیز (Hilal Yildiz)، سراپ گازل (Serap Gazel)، نازلی سونلو (Nazli Sunlu) و چیسم کاتیلماز (Çisem Katilmaz) به همراهی ملک سون (Melek Seven) است.

بازیگران این سریال عبارتنداز؛  هالیت اوزگور ساری (Halit Özgür Sarı) در نقش یامان سویسالان (Yaman Soysalan)، سیما بارلاس (Simay Barlas) در نقش رویا (Rüya)، دولونای سویسرت (Dolunay Soysert) در نقش نسلیهان سویسالان (Neslihan Soysalan)، عثمان آلکاش (Osman Alkaş) در نقش اِشرف علی سویسالان (Eşref Ali Soysalan)، یوردائر اوکور (Yurdaer Okur) در نقش سرخان سویسالان (Serhan Soysalan)، برتان اصلانی (Bertan Asllani) در نقش آلاز سویسالان (Alaz Soysalan)، سرای اوزکان (Seray Özkan) در نقش کاگلا سویسالان (Çağla Soysalan)، آلینا آل (Aleyna Al) در نقش ایس سویسالان (Ece Soysalan)، روژبین اردن (Rojbin Erden) بازیگر نقش عاصی در سریال وحشی (Asi)، سزر آریچای (Sezer Arıçay) در نقش جسور (Cesur)، رامز ملاموسا (Ramiz Mullamusa) در نقش عمت (Umut)، شبنم حسنی‌صوفی (Şebnem Hassanisoughi) در نقش شبنم سوالپ (Şebnem Sualp)، سلیم جان یالچین (Selim Can Yalçın) در نقش ایلکر سوالپ (İlker Sualp)، بارتو دیلمن (Bartu Dilmen) در نقش روزگار (Rüzgar)، تایانچ آییدین (Tayanç Ayaydın) در نقش گون آیدین (Güven Aydın)، آشکین شینول (Aşkın Şenol) در نقش سلیم (Salim)، ایشیگل اونسال (Ayşegül Ünsal) در نقش فریده (Feride)، گورآی گورکم (Güray Görkem) از بازیگران سریال وحشی در نقش عثمان (Osman)، بیرگول اولوسوی (gül Ulusoy) در نقش یارداگل (Yurdagül).

برای پخش آنلاین این سریال اینجا کلیک کنید.

خلاصه داستان قسمت ۱۹ سریال ترکی وحشی

یامان و آلاز به همراه پدرشان سرهان به بیمارستان میرن سرهان بهشون میگه بریم پانسمان کنیم صورتتونو اما یامان میگه من حالم خوبه لازم نیست باید برم پیش مامانم کارش دارم و به اتاق نسلیهان میره. نسلیهان با دیدن ظاهر یامان میگه باز این چه سر و وضعیه که داری؟ دوباره با کی دعوا کردی؟ یامان میگه با اون یکی پسرت نسلیان میگه چرا شما آروم نمی‌گیرین؟ یامان بهش میگه اینا رو ول کن سپس پشت سیستم می‌شینه و هارد را به لپ‌تاپ وصل می‌کنه سپس فیلم شب گذشته را در کلوب شبانه پخش می‌کنه. نسلیان با دیدن سرهان پیش ایلکر بهش میگه حتما رفته باهاش حرف بزنه دعوا کنه که چرا باهات اونجوری رفتار کرده!

یامان میگه دیشب بهت دروغ گفته که تو بیمارستان بوده من خودم با گوشای خودم شنیدم! نسلیهان نمی‌خواد باور کنه و مدام برای حرف‌های یامان یه دلیلی میاره یامان با عصبانیت از پنجره به بیرون نگاه می‌کنه و وقتی می‌بینه سرهان داره میره قیچی را از روی میز نسلیهان برمی‌داره و می‌خواد از اتاق بیرون بره نسلیان سعی می‌کنه جلوشو بگیره تا به اعصابش مسلط بشه آلاز که حرفاشونو از پشت در شنیده با یه وسیله تو سر یامان می‌زنه و او را بیهوش می‌کنه نسلیان میگه این چه کاری بود که کردی؟ آلاز میگه توقع داشتی بزارم بره یه بلایی سر بابام بیاره؟ این چه مزخرفاتی بود که داشت می‌گفت؟!

چاعلا به خانه پیش آسی و جسور رفته تا گردنبندشو ببینه اونجا افتاده یا نه وقتی می‌خواد از خونه بیرون بره می‌بینه روزگار اونجا اومده چاعلا حسابی می‌ترسه و جلوی در خونه روزگار با چاعلا بدرفتاری می‌کنه آسی نمی‌تونه تحمل کنه و میره با روزگار درگیر میشه سپس ازش می‌خواد تا از اونجا بره و به این وحشی بازیاش خاتمه بده. روزگار بعد از یه دل سیر کتک خوردن از اونجا میره و چاعلا را به داخل می‌برند. تو خونه با هم حرف می‌زنن و چاعلا میگه امیدوارم اتفاقی بعداً پیش نیاد آسی بهش میگه اصلاً چرا با همچین حیوونی هستی؟ جسور بهش میگه تو لایق خندیدنی نذار باهات اینجوری رفتار کنن.

سپس آسی و جسور به آشپزخانه میرن که درباره سرهان و دزدیدن یامان حرف می‌زنند چاعلا حرفارو می‌شنوه و جا می‌خوره و بهشون میگه شما دارین چی میگین؟ آنها جا می‌خورند و نمی‌دونن باید چی بهش بگن چالا سریعاً به طرف خانه میره. رویا نگران حال داییش شده و وقتی می‌بینه هیچ خبری ازش نیست به بیمارستان پیش شبنم مادرش میره تا باهاش حرف بزنه اما شبنم به بهونه جلسه داشتن از حرف زدن باهاش طفره میره و بهش میگه باشه واسه بعد. یامان وقتی به هوش میاد از اتاق بیرون میره که با رویا روبرو میشه رویا ازش کمک می‌خواد و میگه دنبال داییم می‌گردم نگرانشم یامان هم که دنبال ایلکر هست بهش میگه خب ما که نمی‌دونیم کجا باید بریم رویا بهش میگه یه ادرس دارم ازش یامان از خدا خواسته قبول می‌کنه و با همدیگه راه می‌افتند.

آلاز از دور می‌بینه که رویا با یامان در حال رفتنه او استرس می‌گیره و نگران حال رویا میشه که بهش زنگ می‌زنه اما او جواب نمیده رویا و یامان تو ماشین در حال صحبت کردن با همدیگه هستند که آلاز به رویا پیام میده و بهش میگه از یامان فاصله بگیر مراقب خودت باش اون فکر می‌کنه داییت با بابای من اونو دزدیده بودن الان دنبال اونا می‌گرده رویا قیچی را تو جیب داخلی لباس یامان می‌بینه و می‌ترسه سپس به بهونه دستشویی ازش می‌خواد تو پمپ بنزین نگه داره. او وقتی از یامان جدا میشه به آلاز زنگ میزنه و میگه این مزخرفات چیه داری میگی؟ آلاز میگه دروغ نمیگم واقعیته آنها در حال حرف زدن هستند که یامان از پشت سر میاد و از رویا می‌خواد تا سوار ماشین بشه و برن پیش ایلکر. رویا باهاش دعوا می‌کنه سر تهمتی که به داییش و پدرش می‌زنه که یامان بهش میگه یادش اومده!

سپس بهش میگه اگه می‌خوای واقعیتو بفهمیم باید بریم پیش ایلکر چون منم جواب سوالاتتو ندارم رویا با گریه بهش میگه تو همه این کارات بازی بوده! نزدیک شدنت به من حتی اون شب شام به خونمون اومدنت بازی بود؟ اونقدر خوب بازی کردی که داشتم واقعاً عاشقت می‌شدم آلاز به خانه رفته و مدام به رویا زنگ می‌زنه که می‌بینه گوشیش خاموشه. چاعلا به اونجا میاد و ازشون می‌پرسه چیزهایی که درباره بابا شنیدم حقیقت داره؟ همون موقع اشرف خان میاد و بهشون میگه مگه چی شنیدین؟ چی شده؟ از طرفی رویا با یامان به طرف خانه رفتن یامان او را به زیرزمین می‌بره و بهش میگه اون موقع که بیهوشم کرده بودند وقتی چشم باز کردم اینجا بودم و ماجرا را براش تعریف می‌کنه....

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی وحشی

پیشنهاد سردبیر

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار ویژه