یادداشت اختصاصی از مریم فرشاد پژوه
بازار پررقابت کیفیت کالا
در اقتصاد امروز مسائل مهمی از جمله بهینه سازی مطرح است که رقبا برای به دست گرفتن بازار سعی می کنند کیفیت را به نحوی ارتقا دهند که کمترین تاثیر بر قیمت داشته باشد و مصرف کننده نخواهد متوجه جبران هزینه بیشتر در ازای دستیابی به کیفیت باشد.
کیفیت به معنای دستیابی به استانداردهای از پیش تعیین شده است وعلامت استاندارد روی کالا به مشتریان این اطمینان را می دهد که کالای مصرفی از لحاظ کیفیت ایمنی تایید شده است و عاملی که از یک طرف موجب رضایت مشتری و از سوی دیگر باعث جهش تولید می شود در محیط های پررقابت کیفیت نکته حیاتی و ضروری است تاکید بر کیفیت کالا در اقتصاد جهانی امروزی راه حل دست یافتن به شایستگی درعملیات و فعالیت ها می باشد.
افزایش کیفیت کالا منجر به افزایش بهره وری و منافع وابسته به آن می گردد.به مجموعه قابلیت هایی مثل دوام ، دقت در تولید، راحتی در استفاده، تغییرپذیری، بهبودپذیری و دیگر صفات با ارزش و سودمندی که مورد توجه مشتری است که یک کالا از آن برخوردار است کیفیت کالا می گویند.با یکپارچگی جهانی اقتصاد و مدل های سازمانی جدید باعث شده که تئوری های مدیریت کیفیت کالا نیز وارد مراحل جدیدی گردد.
سیستم های مدیریت اطلاعات کیفیت سنتی بیشتر بر فعالیت های کیفی داخلی سازمان تمرکز داشته اند این امر برای سازمان های گسترده جهانی امروز کارایی نخواهد داشت.از مهمترین شاخص ها برای حمایت از کالای ایرانی ، تولید با کیفیت است.چرا که تولید بی کیفیت قطعا بیشترین ضربه را به حیثیت و اعتبار کالای ایرانی خواهد زد در کنار آن نیز تولیدکنندگان نقش به سزایی خواهند داشت. در واقع تولید کالای با کیفیت منجر به تولید، اشتغال زایی،ایجاد ارزش افزوده،افزایش درآمد کشور و تامین رضایت مصرف کنندگان کالای داخلی می شود.کالای داخلی حتما باید با استاندارد انطباق داشته باشد و برای مردم قابل قبول باشد و باعث مصرف کالای داخلی شود.کالای با کیفیت مطالبه مردم است . تولید کالای با کیفیت و مصرف بالای مردم باعث اشتغال زایی می شود و همچنین از ورود کالاهای خارجی ممانعت به عمل می آید.مصرف کالای خارجی،متضرر شدن کشور از ورود این کالاها و همچنین مصرف کالای بی کیفیت ایرانی در نهایت بیکاری میلیون ها نفر در کشور، تعطیلی کارخانه ها ، نارضایتی میزان حقوق و مزایای کارگران و رکود اقتصادی را در پی خواهد داشت. واقیت تاسف باراین است که چه بخواهیم و نخواهیم گرایش به سمت مصرف کالاهای خارجی در کشور ما وجود دارد و آثار و پیامدهای سوء آن در همه جنبه های اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی متاثر است. برای اصلاح این گرایش تنها تاکید بر مصرف کالاهای با کیفیت ایرانی نیست بلکه تولیدکنندگان هم باید کالای کیفیت بالا و قیمت مناسب به مصرف کننده ارائه دهد.
ضمنا بسیاری از مصرف کنندگان قیمت را به عنوان ملاک کیفیت پذیرفته اند و در مقابل بسیاری از تولیدکنندگان و فروشندگان برای القای کیفیت به مشتری قیمت های بالاتری را برای کالای خود در نظر می گیرند.یافته های پژوهشگران بیانگر آن است که هیچ نوع ارتباط معناداری بین این دو متغییر وجود ندارد و نمی توان قیمت را به عنوان شاخص کیفیت در کالاها در نظر گرفت.بر این اساس به نظر می رسد در اقتصاد و بازار پررقابت امروزی شروط موفقیت و بقای اقتصادی، متحول شده و معادلات ارتباط کیفیت و قیمت به هم خورده است. در اقتصاد امروز مسائل مهمی از جمله بهینه سازی مطرح است که رقبا برای به دست گرفتن بازار سعی می کنند کیفیت را به نحوی ارتقا دهند که کمترین تاثیر بر قیمت داشته باشد و مصرف کننده نخواهد متوجه جبران هزینه بیشتر در ازای دستیابی به کیفیت باشد.
کیفیت محصول از عوامل رشد اقتصادی است چراکه اعتماد عمومی به کالاهای داخلی را افزایش می دهد.اگر کالاهای داخلی نتواند اهداف کیفیتی مورد نظر مردم را برآورده کند به مرور از سبد مصرف مردم حذف می شود بنابراین کیفیت، مجموعه خصوصیات و مشخصات کالاهایی است که نیازها و رضایت مشتری را بیش از حد انتظار وی تامین می کند و مشتری آن را به زبان می آورد.
بنابراین محصول با کیفیت عالی و استاندارد موجب مصرف بالای کالاهای ایرانی می شود و شکوفایی اقتصادی کشورمان را به همراه دارد.
نظر شما