یادداشت اختصاصی از جواد نبوتی
هیچ تراژدی بدتر از "وطنفروشی" نیست
خاک بر سر مجریان کاسهلیس ایرانیالاصل شبکه "انترنشنال" که در قبال لقمهای نان، خود را انتر و منتر عالم کردهاند! و اما خاک بیشتر بر سر آندسته وطنفروشان داخلی که اینروزها از تجاوز وحشیانه رژیم صهیونیستی به خاک کشورمان هلهله میکنند و در قبال این خوشرقصی، شیتیل میگیرند!

آنچه مایه شکست آریوبرزن در مقابل سپاه اسکندر شد وجود خائنی بنام لی بانی! بود. اگر لی بانی در آن مکان حضور نداشت شاید سیر تاریخ عوض میشد او که یک چوپان ساده بود تاثیر ویرانگری در تاریخ این سرزمین با نامی ننگ آلود از خود به جای گذاشت. اگر این خائن نبود امکان شکست سپاه مقدونی بنا به اعتراف کالیسنتس وجود داشت تا آنجا که اسکندر تقریبا از ادامه جنگ مایوس شده بود و قصد بازگشت داشت و بسیاری از سردارانش نیز به او برای بازگشت فشار می آوردند.
تخت جمشید به آتش کشیده شد هخامنشیان منقرض شدند و حکومت مقدونی ها ۱۷۰ سال در ایران باقی ماند ایران استقلال خود را از دست داد و بصورت یکی از ایالات مقدونیها در آمد. به هر روی ناآشنایی اسکندر با منطقه به سود پارسیان بود ولی یک چوپان که تاریخنگاران نامش را لی بانی نوشتهاند راه گذر از کوهستان را به مقدونیان نشان میدهد و اسکندر میتواند آریوبرزن و یارانش را به دام اندازد. اسکندر پس از پایان جنگ آن اسیر را به خاطر خیانت میکشد!
تاریخ جنگ ها و تمدن ها پر است از نامی مشمئز کننده به نام خائن به وطن یا وطن فروش. فرد یا افرادی به جهت رسیدن به یک پاداش یا کسب امتیازی ویژه به آب و خاک خود و به مردم خود پشت می کنند و دشمن بیرونی را در جهت رسیدن به مقاصد خود کمک میکنند تا بعد از تسلط به آن کشور به جایزه ای که در انتظارش می باشد برسند. وطن فروشی یکی از جرم هایی است که در تمام کشورهای دنیا آن را به بالاترین راه قانونی مجازات میکنند. نمونه های گوناگونی از این روش کثیف در تاریخ داریم و قطعا هر کسی تا حدودی آنها را خوانده است به نمونه ای بسیار عبرت آموز دیگر توجه کنید:
هنگامی که مغولها به شهر بخارا یکی از شهرهای سرزمین مسلمان خراسان تاخت و تاز کردند، از وارد شدن به آن عاجز ماندند، پس چنگیز خان نامهای برای اهل شهر نوشت: هر کس سلاحش را به ما تسلیم کند و در صف ما بایستد در امان خواهد بود و هر کس که تسلیم کردن را رد کند پس هیچ کسی جز نفس خویش را ملامت نکند. پس چنگیز برای کسی که تن در داده و تسلیم شدند نامهای نوشت مبنی بر اینکه ما را در جنگ با کسانی از شما که پیام ما را رد کردند کمک کنید، بعد از آنها امور شهرتان را به شما خواهیم سپرد، لذا مردم از امید و بیم شدت و سختیشان فریب سخنانش را خوردند، و فرمان او را به اجرا گذارده و جنگ میان دو گروه شعلهور شد، گروهی در پابر جا بودن بر اهدافشان دفاع کردند تا کشته شدند و گروه گم گشته نیز خود را به تاتارها فروختند و به بندهای از بندگانشان تبدیل شدند، و در پایان نیز گروه تسلیم شدگی و مزدوری پیروز شدند، اما شوک بزرگ اینجا بود که تاتارها اسلحه را از آنها بازپس گرفته و فرمان دادند که همانند میش سر بریده شوند، و در اینجا بود که چنگیز آن سخن مشهورش را گفت: اگر در کنار اینها بودن امنیت میداشت به خاطر ما به برادران شان خیانت نمیکردند در حالی که ما (برایشان) بیگانه هستیم.
هیچ وطن فروشی در کشور خودش مورد استقبال قرار نمیگیرد و هیچ کشوری یک خائن به وطنش را در کشور خودش برای همیشه جای نمیدهد.در همه دنیا وطن فروشی مساوی است با بی شرفی چرا که حتی حیوانات همه به صورت دسته جمعی یا انفرادی از حریم خودشان مقابل دشمن دفاع میکنند و حیوانی را نمیتوانیم پیدا کنیم که راه را بر دشمن هموار کند.
وطنفروشان! نانی که شما میخورید، از لجن مشمئزکنندهتر است!
نظر شما