خلاصه داستان قسمت ۹۷ سریال ترکی وحشی yabani + پخش آنلاین
در این مطلب از پایگاه خبری صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۹۷ سریال ترکی وحشی را مشاهده میکنید. همراه ما باشید.

در این مطلب از پایگاه خبری صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۹۷ سریال ترکی وحشی را مشاهده میکنید. همراه ما باشید. سریال ترکی وحشی، یکی از جدیدترین مجموعههای تلویزیونی سینمای ترکیه است که اخیرا شروع به پخش کرده است. این سریال ترکی از یک فیلمنامه درام بهره میبرد. فیلمنامهای که حاصل قلم هیلال یلدیز (Hilal Yildiz)، سراپ گازل (Serap Gazel)، نازلی سونلو (Nazli Sunlu) و چیسم کاتیلماز (Çisem Katilmaz) به همراهی ملک سون (Melek Seven) است.
بازیگران این سریال عبارتنداز؛ هالیت اوزگور ساری (Halit Özgür Sarı) در نقش یامان سویسالان (Yaman Soysalan)، سیما بارلاس (Simay Barlas) در نقش رویا (Rüya)، دولونای سویسرت (Dolunay Soysert) در نقش نسلیهان سویسالان (Neslihan Soysalan)، عثمان آلکاش (Osman Alkaş) در نقش اِشرف علی سویسالان (Eşref Ali Soysalan)، یوردائر اوکور (Yurdaer Okur) در نقش سرخان سویسالان (Serhan Soysalan)، برتان اصلانی (Bertan Asllani) در نقش آلاز سویسالان (Alaz Soysalan)، سرای اوزکان (Seray Özkan) در نقش کاگلا سویسالان (Çağla Soysalan)، آلینا آل (Aleyna Al) در نقش ایس سویسالان (Ece Soysalan)، روژبین اردن (Rojbin Erden) بازیگر نقش عاصی در سریال وحشی (Asi)، سزر آریچای (Sezer Arıçay) در نقش جسور (Cesur)، رامز ملاموسا (Ramiz Mullamusa) در نقش عمت (Umut)، شبنم حسنیصوفی (Şebnem Hassanisoughi) در نقش شبنم سوالپ (Şebnem Sualp)، سلیم جان یالچین (Selim Can Yalçın) در نقش ایلکر سوالپ (İlker Sualp)، بارتو دیلمن (Bartu Dilmen) در نقش روزگار (Rüzgar)، تایانچ آییدین (Tayanç Ayaydın) در نقش گون آیدین (Güven Aydın)، آشکین شینول (Aşkın Şenol) در نقش سلیم (Salim)، ایشیگل اونسال (Ayşegül Ünsal) در نقش فریده (Feride)، گورآی گورکم (Güray Görkem) از بازیگران سریال وحشی در نقش عثمان (Osman)، بیرگول اولوسوی (gül Ulusoy) در نقش یارداگل (Yurdagül).
برای پخش آنلاین این سریال اینجا کلیک کنید.
خلاصه داستان قسمت ۹۷ سریال ترکی وحش
رویا وقتی میبینه تب ملک پایین نمیاد نگران میشه و به نسلیهان زنگ میزنه از طرفی نسلیهان گوشیشو جواب نمیده که رویا تصمیم میگیره ملک را ببره به خونه نسلیهان تا از نزدیک بهش رسیدگی کنه. هومن از نسلیهان میپرسه اون ظفر پسرمون یامانو از کجا میشناخت؟ نسلیهان میگه نمیدونم هیچی درباره اون مرد نمیدونم و نمیشناسمش هومن بهش میگه آفرین کسی که نمیشناسیو راه دادی به همین راحتی خونه؟ نسلیهان با کلافگی میگه مگه راه دیگهای هم داشتم؟ مگه ندیدی با ۱۰ نفر اومده بود اینجا؟ چجوری راه نمیدادم به داخل؟ هومن با کلافگی میگه راست میگی معذرت میخوام باشه حق با توئه همان موقع در خانه زده میشه که نسلیهان بهش میگه دیگه بچهها اومدن ساکت شو فریده درو باز میکنه که سرهان با عجله به داخل میره و سراغ دخترها رو میگیره نسلیهان بهش میگه بچهها بالان چی شده؟ اتفاقی افتاده؟ چرا انقدر مضطربی؟
سرهان بهش میگه باید خیلی مراقب باشین سپس میگه باید محافظهای خونه رو بیشتر کنید هومن تو هم هیچ جا نرو همینجا بمون و مراقب بقیه باش آنها میپرسند که چی شده؟ هومن میپرسه که به یامان ربط داره؟ چیزی شده؟ سرهان میگه دیگه نه از این به بعد دیگه به هممون ربط داره اونا حسابی میترسند و نمیدونن چه اتفاقی داره میافته. هومن دنبال سرهان میره و ازش میپرسه که یامان کجاست؟ سرهان میگه نمیدونم و سریعاً از اونجا میره که هومن با کلافگی به داخل میره سرهان رویا و ملک را میبینه و میره پیششون رویا بهش میگه ملک تب داره هرچی زنگ زدم به خاله نسلیهان جواب نداد دارم میرم پیشش سرهان برای گرفتن ملک بهش میگه خاله نسلیهان خونه نیست بشین ببرمتون بیمارستان سپس با همدیگه به سمت بیمارستان راهی میشن. هومن وقتی به خانه برمیگرده با نسلیهان به یامان آلاز جسور و آسی زنگ میزنند اما هیچ کدومشون جواب نمیدن نسلیهان از چاعلا میپرسه که تو خبر داری آلاز کجاست و چیکار داره میکنه؟
چاعلا میگه نه میدونم داره یه کارایی میکنه اما به من چیزی نمیگه هومن و نسلیهان حاضر میشن و میرن سمت محله ته جهنم. همگی تو محل ته جهنم گریه میکنن و حالشون خوب نیست برای از دست دادن یامان جسور خودشو میزنه و میگه تقصیر منه من نباید تنهاش میذاشتم! و خودشو مقصر میدونه که آلاز میره جلو و نگهش میداره و میگه باید به خودت بیای مقصر تو نیستی ما باید خودمونو جمع و جور کنیم که قوی بشیم هنوز آسی دست اوناست باید آسیو نجات بدیم جسور تایید میکنه و میگه راست میگی باید آسی از اونجا بیرون بیاریم. بعد از چند دقیقه نسلیهان و هومن به اونجا اومدن که با دیدن سر و وضع اونا جا میخورن و ازشون میپرسند که اینجا چه خبره؟ نسلیهان با دیدن آلاز میگه چی شده پسرم؟ برادرت کجاست؟ آلاز گریه میکنه که نسلیهان نگران میشه و با استرس میپرسه یامان علی کجاست؟ جسور با گریه بهشون میگه بهتون تسلیت میگم اونا شوکه شدن و هومن باور نمیکنه و یامان را صدا میزنه و میگه کجایی اصلاً شوخی قشنگی نیست!
نسلیان گریه میکنه و به آلاز میگه که داداشت کجاست آلاز او را در آغوش میگیره تا آرومش کنه و با همدیگه گریه میکنند. رویا و ملک به بیمارستان رسیدن سرهان سعی میکنه رویا را از ملک جدا کنه که ملک را با خودش ببره اما رویا تو مسیر آلاز بهش زنگ زده بود و بهش گفته بود که جون ملک دست تو امانته و مراقب همه باش به خصوص پدر عوضی من! بهش اعتماد نکن، به خاطر همین از ملک اصلاً جدا نمیشه و مدام پیش ملکه. سرهان کلافه شده از طرفی آلاز با عصبانیت میره به کلوپ تولگا و بهش میگه و میدونستی اون پدر عوضیت چه جور آدمیه و چاقویی زیر گلوش میذاره. تولگا جا خورده و میگه من نمیفهمم چی داری میگی؟ آلاز با عصبانیت داد میزنه و میگه آسی کجاست؟ اون پدر بیشرفت آسی کجا برده؟ تولگا حسابی جا خورده و میگه اصلاً نمیفهمم درباره چی حرف میزنی چی شده؟ همان موقع آدمهای ظفر به اونجا میرن و آلاز را با خودشون میبرند.
سرهان به ظفر زنگ زده و باهاش صحبت میکنه که همان موقع آلاز را پیش ظفر میبرند و ظفر به سرهان میگه که پسرت اینجاست بهتره هرچی زودتر اون دخترو برام بیاری او به شدت عصبانی شده. آلاز را پیش آسی میاندازند که او با دیدن آسی به سمتش میره تا در آغوشش بگیره اما او پسش میزنه و با عصبانیت بهش میگه با چه رویی اومدی اینجا؟ تو یامانو کشتی! بهت گفتم منو بکش و شروع میکنه به زدنش که بعد از چند دقیقه گریه کردن کمی آروم میشه. عاصی از آلاز میپرسه یامانو کجا بردن؟ او با گریه میگه نمیدونم آسی از آلاز میپرسه به نظرت دفنش کردن؟ اون که بیکس و کار نیست! اون خونواده داره مادر داره پدر داره خواهر برادر داره سپس با همدیگه گریه میکنن.
نسلیهان و هومن که باور نکردن میرن به سمت خونه ظفر. او با دیدنشون میگه خیلی وقت بود منتظرتون بودم بالاخره اومدین انها ازش میپرسند که پسر ما کجاست؟ بعد از کمی حرف زدن ظفر بهشون فیلمو نشون میده و میگن که من بلایی سرش نیاوردم کار پسر سرهان بود آنها با دیدن گلوله خوردن یامان شوکه میشن بعد از رفتن آنها از اونجا نسلیهان تو ماشین خوابش برده که خواب میبینه یامان بهش میگه منو پیدا کنید و باور میکنه که پسرش نمرده. سلیم دوست هومن موفق شده سیگنال گوشی یامان را پیدا کنه آنها به طرف لوکیشن میرن که با دیدن زمینی کنده شده حالشون بد میشه و از ترس سر جاشون میشینن...
نظر شما