خلاصه داستان قسمت ۶۹ سریال ترکی ذغال اخته

در این مطلب شما شاهد قسمت ۶۹ سریال ترکی شربت زغال اخته می باشید. سریال ترکی «شربت زغال آخته» (Kızılcık Şerbeti) محصول سال ۲۰۲۲ کشور ترکیه می باشد که به سفارش شبکه «شو تی وی» ساخته شده است.

خلاصه داستان قسمت ۶۹ سریال ترکی ذغال اخته
صفحه اقتصاد -

سریال ترکی ذغال اخته روزهای زوج ساعت ۲۳:۰۰ از شبکه جم سریز پخش می شود و یک ساعت بعد از شبکه جم سریز پلاس پخش می شود. کارگردان این سریال را «هاکان کیرواوانچ» و نویسندگی اش را «ملیس جیولک» برعهده دارند. 

در قسمت ۶۹ سریال ترکی شربت زغال اخته چه گذشت؟‌ 

آیا رابطه و نامزدی آذرخش با عامر بهم می خورد؟ برای فهمیدن این ماجرا در این پست ما را همراهی کنید.

دوعا میخواد بخوره که نیلای عذاب وجدان میگیره و سریع با کوسن مبل میزنه بهش تا نخوره اما میریزه رو دوعا و اون میسوزه پنبه و نورسما حسابی میترسن و نیلای را سرزنش میکنن که نیلای میگه به خدا روش عنکبوت بود! و از دوعا میخواد که ببخشتش دوعا میره تا لباسشو عوض کنه. نیلای تو اتاقش میره و گریه میکنه و از خدا میخواد تا ببخشتش و به سالن برمیگرده که پنبه مدام سرزنش و دعواش میکنه و ازش میپرسه با اون مروه که در ارتباط نیست؟! نیلای میگه نه بابا.

او میره پیش دوعا و ازش معذرت خواهی میکنه اما او ازش میخواد دست از سرش برداره چه مشکلی باهاش داره؟ نیلای میگه من مشکلی ندارم و گلگی میکنه که اصلا اونو آدم حساب نمیکنن و با گریه از اونجا میره. چیمن تو مدرسه میره پیش مته خان تا باهاش حرف بزنه اما او هنوز از دستش عصبیه و نمیخواد حرف بزنه چیمن میره پیش آذرخش تا او با مته خان حرف بزنه اما آذرخش میگه بهش یکم فرصت بده و ازش میخواد بره سر کلاسش که چیمن حرص میخوره. شعله به گفته امید به دوعا زنگ میزنه تا حال نورسمارو بپرسه که دوعا میگه حالش خوبه بهش بگو یخورده صبر داشته باشه.

بعد از قطع تماس شعله میگه صدای دوعا یجوری بود معلوم نیست اونجا تو اون خونه چی داره میکشه! سپس به امید پیشنهاد میده یه مراسم برای دوعا واسه حاملگیش بگیرن تمید هم قبول میکنه و میگه خوبه تو رستوران هم میشه گرفت شعله میگه عالیه شب رفتم خونه با آذرخش اینا صحبت میکنم. کایهان با کارت بانکی لمان رفته خرید واسه خودش و یه چیزم واسه خود لمان میخواد بخره و بره پیشش دیدنش.

از طرف بنگاهی که قبلا عامر و آذرخش بهش سپرده بودن که خونه ای خوب پیدا کردن بهشون خبر بدن تا برن ببینن به آذرخش زنگ میزنه و میگه یه خونه ویلایی خیلی لوکس به پستمون خورده میاین ببینین؟ آذرخش میگه به عامر گفتین؟ او میگه به ایشونم خبر میدم آذرخش میگه خوبه منم یه ساعت دیگه از محل کارم راه میوفتم سپس به خودش میگه ببینیم عامر میاد یا نه.کایهان به خونه پیش لمان رفته که به خودش میگه از عامر هم خبری نشد دارم واسش. سپس بعد از کمی حرف زدن کایهان بهش میگه بیا یه عکس باهم بگیریم و تو فضای مجازی میزاره که نامزد قبلیش اون عکسو میبینه و به خودش میگه دارم واست.

آذرخش به دیدن خونه میره که میبینه عامر نیست وقتی میخواد بره عامر میاد که آذرخش میگه فکر نمیکردم بیای و باهم دوباره درباره رابطشون بحث میکنن و عامر میگه هیچ تلاشی من ازت واسه رابطمون ندیدم و بعد از کمی بحث از اونجا میره. فاتح و عبداله خان به خانه برمیگردن که میپرسن عروسها کجان؟

پنبه ماجرارو تعریف میکنه و نورسما میگه فعلا تو اتاق هاشون هستن عبداله خان به پسرهاش میگه با زن هاتون حرف بزنین سر میز شام همتون باید باشین. دوعا واسه فاتح تعریف میکنه و فاتح سر به سرش میزاره که دوعا میگه اصلا حوصله ندارم و از اونجا میره که فاتح جا میخوره از عصبی بودنش.

نیلای هم تو اتاقش گریه میکنه و میگه هیچکی منو دوست نداره همه باهم رفیقن و من این وسط بده شدم. همگی سر میز شام میرن و دوعا و نیلای باهم کمی بحث و کل کل میکنن که عبداله خان میخواد تمومش کنن. شعله تو خونه درباره مراسمی که میخواد واسه دوعا بگیره به خانواده میگه که همگی استقبال میکنن و خوششون میاد. آذرخش برای درد و دل کردن پیش فاطما میره….

 

پیشنهاد سردبیر

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار ویژه