خلاصه داستان قسمت ۳۲۰ سریال ترکی خواهران و برادران

در این مطلب برای شما خلاصه داستان قسمت ۳۲۰ از سریال پرطرفدار خواهران و برادران قرار داده ایم.

خلاصه داستان قسمت ۳۲۰ سریال ترکی خواهران و برادران
صفحه اقتصاد -

سریال ترکی خواهران و برادران روزهای یکشنبه، سه شنبه و جمعه ساعت ۲۱ از شبکه جم سریز و یک ساعت بعد از شبکه جم سریز پلاس پخش می شود.

در قسمت ۳۲۰ سریال ترکی خواهران و برادران چه گذشت؟‌ 

تو مدرسه بچه ها تو حیاط نشستن که برک به عمر میگه بهم پیشنهاد مدلینگ شده حاضری بریم واسه تست؟ عمر قبول میکنه و قرار میشه ۴تایی با سوسن و آیبیکه برن. شنگول حاضر شده و ماشین هم محله ایشو گرفته سپس دنبال اورهان رفته و میگه بپر بالا بریم بیرون اورهان تعجب میکنه و میگه این از کجا اومده؟ شنگول میگه قرض گرفتم بدو بپر بالا سپس باهمدیگه به دل خیابان میزنن. نباهت با آکیف حرف میزنه سر میز شام و میگه امروز گفتی کلوب نرفتی؟ آکیف میگه نه نرفتم سپس نباهت پستی از ثریا تو گوشیش میبینه و میگه اینم حسابی کیفش کوکه و عکسی دونفره از خودش و یامان سر میز شامی دونفره تو کلوب به اشتراک گذاشته و به آکیف نشون میده که آکیف شوکه میشه و جا میخوره نباهت میگه هرچند سوزان به یامان بیشتر میومد ولی این زن خیلی موذی و دغل بازه! آکیف بهم ریخته و تو فکر میره. 

عمر و برک به همراه آیبیکه و سوسن رفتن به استودیو. آنها اونجا وقتی میبینن همشون دخترهای زیبایی هستن مضطرب میشن و همه جا از کنار اونا تکون نمیخورن اما وقتی افاده بودن آنها را میبینن باهمدیگه درباره اونا غیبت میکنن. عکاس میاد و شروع میکنه از عمر و برک عکاسی کردن سپس بعد از چند دقیقه مانکن های زن به اونجا میان و با عمر و برک عکس میگیرن که سوسن و آیبیکه حرص میخورن. شنگول و اورهان به کنار دریا رفتن و باهمدیگه حرف میزنن اورهان درباره کارهای  اخیر شنگول باهاش حرف میزنه و گلگی میکنه و ازش میخواد تا دیگه اون کارهارو نکنه شنگول قبول میکنه و همدیگرو بغل میکنن سپس شنگول ازش میپرسه هنوزم دوستم داری؟ اورهان میخنده و تایید میکنه و میگه آره و باهم خوب میشن.

آکیف با کلافگی به طرف کلوب رفته که نگهبان اونجا جلوشو میگیره و نمیزاره به داخل بره و میگه کلوب بسته ست آکیف میگه انگاری تازه واردی منو نمیشناسی من از شریک های این کلوبم، نگهبان میگه ولی شرمنده نمیتونم بزارم برین داخل آقا یامان با مهمونشون داخلن آکیف میره تو و میگه خودم میدونم با مهمونش اونجاست مثل بچه دبیرستانیا تو فضای مجازی هم پست میزارن سپس به داخل میره و با یامان دعوا میکنه و میگه تو داری چیکار میکنی؟ یامان میگه چیشده؟ چی میگی؟ آکیف میگه تو از اونور میگی مشتری نداریم بعد کلوبو میبندی؟ یامان میره تا با نوازنده هایی که اومدن صحبت کنه که آکیف با ثریا بحث میکنه.

ثریا میگه منظورتو نمیفهمم! آکیف میگه امروز صبح چی بود پس؟ ما داشتیم باهم خوش میگذروندیم خوب پیش میرفتیم الان چیشد؟ اینجا با یامان؟ ثریا باهاش بحث میکنه که به او جواب پس نمیده و بهتره بره پیش زنش و با اون وقت بگذرونه و مزاحم شامش با یامان نشه. فردای آن روز تو مدرسه استاد فیلیس با بوراک تو کلاس میان و بهشون میگن که تو تریا قراره درباره کلاس های تابستون حرف بزنن بیان اونجا وقتی میخوان برن صرب به استاد میگه که من انشاء آسیه را خوندم ولی انگار کپی کرده از برنده سال پیش آسیه میگه چی داری میگی؟ من خودم نوشتم! بین خانواده آسیه و صرب بحث پیش میاد که استاد میگه الان چک میکنم تو لپ تاپ و با دیدن انشاء آسیه و انشاء برنده سال پیش به آسیه میگه این همونه آسیه منو خیلی نا امید کردی آسیه میگه اسن مال من نیست استاد من خودم نوشتم درباره یه موضوع دیگه نه این موضوع!

و از تو لپ تاپش میخواد انشاءشو به استاد نشون بده که میبینه پاک شده لیدیا به صرب نگاه میکنه و یادش میاد که تو یه فرصت مناسب اون انشاء از تو لپ تاپ آسیه پاک کرده. آسیه گریه میکنه و آبروش پیش استاد میره. و با یادآوری روز گذشته که صرب را اونجا توانای اساتید دیده بود بهش میگه این کار توعه آره؟ من دیده بودمت اونجا! صرب میگه به من چه و زیر بار نمیره. آسیه حسابی حالش بده و به سرویس میره که آبی به صورتش بزنه آیبیکه هم پیشش رفته تا تنها نباشه وقتی بیرون میان دختری پیششون میره و میگه این فیلمو ببین آنها تو اون فیلم صرب را میبینن که رو دیوار داره بد و بیاره به مادرش مینویسه آسیه و آیبیکه یادشون میاد که این کار زیر سر صرب بوده و با این فیلم اون اومد سه اخراج میشه واسه همین فیلمو ازش میگیرن تا علیه صرب استفاده کنن.

آیلا که پیش شوال بود به طرف خونه میره که یادش میاد تبلتشو یادش رفته برداره و تو شارژه او به شوال زنگ میزنه و میپرسه تبلتش اونجاست یا نه که شوال تایید میکنه و از این دستپاچه شدن آیلا جا میخوره. او داخل تبلتو میبینه و فیلم پرت شدن ولی از بالای ساختمان را میبینه و شوکه میشه. آسیه و آیبیکه پیش صرب میرن و باهاش درباره فیلمی که گیر آوردن حرف میزنن صرب میگه فیلمو پاک کنه اما آسیه میخنده و میگه شوخی میکنی؟ او میخواد گوشیو از آسیه بگیره که تو اون کش مکش صرب از بالا پرت میشه به پایین و بچه ها با استاد که تو تریا هستن شوکه میشن یاسمین داد میزنه داداش!

پیشنهاد سردبیر

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار ویژه