یادداشت اختصاصی از حمیدرضا حاجی اشرفی

بخش اقتصاد مردمی ، کاهنده ریسک های محیط کسب و کار

ایران برای گذار از تحریم های اقتصادی که از قرن چهاردهم شمسی شروع شده و برای رفع ناترازی ها و گلوگاههای مانع توسعه چاره ای بجز واگذاری ۸۰ درصد سهم اقتصاد کشور به بخش خصوصی واقعی و تعاونی ها ندارد . چاره ای بجز اجرا دقیق اصول ۴۳ و ۴۴ ( پس از اصلاح ) قانون اساسی ندارد .

بخش اقتصاد مردمی ، کاهنده ریسک های محیط کسب و کار
صفحه اقتصاد -

 پس از انقلاب صنعتی اول در اروپا ،همواره این مجادله بین اقتصادانان وجود داشت که نظام اقتصاد دولتی ( سوسیالیستی ) بهتر است یا نظام اقتصاد سرمایه داری ( اقتصاد بازار آزاد )؟ این مجادلات پس از انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ در روسیه و تشکیل اتحاد جماهیر شوروی و بلوک شرق که دولت را مالک و مدیر اقتصاد کشورها می دانستند در مقابل بلوک غرب که طرفدار حاکمیت سرمایه داران بر اقتصاد بودند تا ۱۹۹۱ تداوم داشت . در آن سال نظام اقتصاد دولتی فرو پاشید.

در مقابل خانم مارگارت تاچر که طرفدار نظام اقتصاد بازار آزاد و نظریه مکتب اتریش و نظریه پرداز اصلی آن مایک بود در انگلستان و رونالد ریگان از حزب جمهوری خواه آمریکا که طرفدار مکتب شیکاگو و نظریه پردازان معروف آن میلتون فریدمن و جورج استیگلز بودند بر حذف حداکثری دولت در اقتصاد تاکید داشتند . در این میان نظریه جان مینارد کینز از سوی هر دو جریان سوسیالیست ها و طرفداران بازار اقتصاد آزاد مورد انتقاد هریک از منظر خودشان بود. مارگارت تاچر در سال ۱۹۷۸ در چند سفر به چند کشور در صدد مطالعه سیستم اقتصاد آنها برآمد .

سرانجام او و رونالد ریگان رئیس جمهور آمریکا با یک تصمیم قاطع در صدد کاهش شدید دخالت دولت در اقتصاد برآمدند . نام این تصمیم را [ اجماع واشینگتن ] گذاشتند . دهه ۹۰ میلادی ،دهه آزمون و خطا برای کشورهای در حال توسعه بود .پس از آن کشورهایی که نسخه اجماع واشینگتن که در اصل متعلق به بانک جهانی و صندوق بین المللی پول بود را پیچیدند و به مشکلات عدیده ای برخورده بودند در اجماعی که بنام [ اجماع پسا واشینگتن ] به نظریه اقتصاد کینزی برگشتند !!!

اما در قانون اساسی ایران پس از انقلاب ۵۷ ،از ابتدا نظریه اقتصاد کینزی و اجماع پسا واشینگتن به رسمیت شناخته شده بود. لیکن در صحنه عمل در اذهان دولتمردان و اقتصادانان سالهای دهه ۶۰ و ۷۰ ایران ،حاکمیت اقتصاد دولتی بر بخش خصوصی رجحان داشت . اما از اواخر دهه ۷۰ تجربیات شوروی سابق و آزمون و خطای انگلستان و آمریکا در رها سازی اقتصاد و کاهش حداکثری دخالت دولت موجب شد که در عمل تصمیم سازان و تصمیم گیران در ایران از سال ۱۳۸۴ با بازنگری در اصل ۴۴ قانون اساسی در عمل مهر تاییدی بر نظریه [ اجماع پسا واشینگتن ] بزنند . آنها واگذاری ۸۰ درصدی سهم اقتصاد را به بخش های خصوصی واقعی و تعاونی مصوب کردند . تا معادله بر عکس گردد . یعنی دولت وفق اصل ۴۴ قانون اساسی فقط ۲۰ درصد و بخش خصوصی و تعاونی ۸۰ درصد سهم را در اختیار داشته باشند .

به موازات بازنگری در اصل ۴۴ ، برنامه چشم انداز ۲۰ ساله منتهی به ۱۴۰۴ تصویب شد و در ۱۳۸۶ برنامه آمایش سرزمین مصوب شد . این تصمیم گیریهای زنجیره وار کلان به منظور تقسیم ۸۰ - ۲۰ اقتصاد خصوصی و اقتصاد دولتی گرفته شد . اکنون در تابستان ۱۴۰۴ قرار داریم برنامه های چشم انداز ۲۰ ساله و آمایش سرزمین محقق نشده اند و سهم اقتصاد دولتی همچنان تعیین کننده وضعیت اکوسیستم محیط کسب و کار است .

در فصل اول قانون برنامه هفتم پیشرفت ( ۱۴۰۳ - ۱۴۰۷ ) در صدد توسعه بخش بنگاههای SMEs با تولیت بخش های خصوصی و تعاونی برآمده ! یکسال و دو ماه از آغاز دوره اجرا قانون برنامه هفتم می گذرد ! هنوز آثار ملموسی از تاثیر این برنامه در کارآفرینی و حمایت دولت از SMEs مشاهده نمیشود . هنوز هم عده ای بدنبال حفظ دخالت دولت تحت عنوان نظارت و امضا های طلایی هستند . هنوز هم شرکت های دولتی حرف اول را می زنند . در واقع موانع و گلوگاههایی که مانع موفقیت برنامه چشم انداز در داخل کشور وجود داشت همچنان وجود دارد . کارآفرینان برای گرفتن مجوزها ، امکانات ، تسهیلات از دولت و بانک ها باید کفش آهنین بپوشند و پس از خستگی در گوشه ای بی انگیزه بنشینند .

ایران برای گذار از تحریم های اقتصادی که از قرن چهاردهم شمسی شروع شده و برای رفع ناترازی ها و گلوگاههای مانع توسعه چاره ای بجز واگذاری ۸۰ درصد سهم اقتصاد کشور به بخش خصوصی واقعی و تعاونی ها ندارد . چاره ای بجز اجرا دقیق اصول ۴۳ و ۴۴ ( پس از اصلاح ) قانون اساسی ندارد .به وضوح ناتوانی مدیریت دولتی در راهبری اقتصاد با گسترش حضور شرکت های خصولتی عیان شده ،در حین قانون برنامه هفتم وقت اجرای دقیق و مصمم قانون بازنگری اصل ۴۴ و پیاده سازی برنامه آمایش سرزمین فرا رسیده !!! چالش ها و گلوگاههای مانع شکوفایی اکوسیستم محیط کسب و کار ایران همان اجرا نشدن سیاست های بازنگری قانون اصلاح اصل ۴۴ است . تا زمانیکه ۸۰ درصد اقتصاد در اختیار بخش های خصوصی و تعاونی قرار نگیرد ، ناترازی ها در همه زمینه ها کماکان وجود خواهند داشت و ریسک های تحمیلی به اقتصاد ایران هر روز اثرات شوم خودشان را از یک مشکل جدید نشان خواهند داد ...

پیشنهاد سردبیر

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار ویژه