خلاصه داستان قسمت ۳۱۳ سریال ترکی خواهران و برادران

در این مطلب برای شما خلاصه داستان قسمت ۳۱۳ از سریال پرطرفدار خواهران و برادران قرار داده ایم.

 خلاصه داستان قسمت ۳۱۳ سریال ترکی خواهران و برادران
صفحه اقتصاد -

سریال ترکی خواهران و برادران روزهای یکشنبه، سه شنبه و جمعه ساعت ۲۱ از شبکه جم سریز و یک ساعت بعد از شبکه جم سریز پلاس پخش می شود.

در قسمت ۳۱۳ سریال ترکی خواهران و برادران چه گذشت؟‌ 

اکیف تو کلوب شوال را میبینه که داره پیتزا میخوره سپس پیشش میره و میخنده و میگه چیشده تو که داشتی با یامان ورزش میکردی؟ او میگه بابا خسته شدم مگه از روی تردمیل پایین میومد؟ تازه میخواست بره شنا من دیگه خسته شدم گفتم بیام یه چیزی بخورم آکیف میگه اره بابا ولش کن عشق ورزشه او با دیدن ثریا به گارسون میگه واسه شوال شیرینی بیاره به حساب خودش و میره سراغ ثریا و میگه چخبره؟ خودت منو تو هچل میندازی دوباره خودت منو درمیاری؟ ثریا میگه نخواستم رابطه ات با نباهت بد بشه بد کردم؟ اکیف میگه نقشه ات چیه نکنه از من خوشت میاد؟ ثریا میخنده و میگه اعتماد به نفس داریا چه خوش اومدنی بابا!

بعد از کمی حرف زدن آکیف به کتاب تو دستش نگاه میکنه و از اونجایی که خونده اونو از قبل اخر داستانو میگه چی میشه ثریا کلافه میشه و حرص میخوره که چرا گفت. آیبیکه و آسیه رفتن به میوه فروشی محله و ازشون سبدهای میوه را میگیرن برای پروژه مدرسه شون سپس آیبیکه به فروشنده میگه کارگر نمیخوای ما به پول احتیاج داریم فروشنده میگه نه دخترم ولی اگه کاری بود بهتون میگم بیاین. شب تو کلوب لیدیا با تولگا و اوگولجان سراغ یامان میرن و یامان به تولگا میگه میتونی فعالیت های مفید کنی برای کلوب تولگا میگه مثلا چی دایی؟ او میگه مثلا کارهایی که جوانها به اینجا کشیده بشن خسته شدم از این فضای سنگین تولگا میگه باشه دایی فهمیدم سپس عمر را دو ساعت قرض میگیرن تا برن پروژه شونو اماده کنن یامان قبول میکنه.

آیلا تو اتاق پسرشه و لباساشو بو و گریه میکنه که الیف میره سراغش و ارومش میکنه و بهش دمنوش میده. ایلا لباس های نوزادی برک را بهش نشون میده و الیف با ذوق نگاه میکنه سپس میگه چرا انقدر خودتو اذیت میکنی تو تنها نیستی منم اینجام من تورو مثل مادر خودم میدونم ایلا از شنیدن این حرف به خاطر پنهون کاری که کرده عذاب وجدان میگیره سپس الیف میگه من میرم بستنی میگیرم تا باهم مادر و دختری بشینیم بخوریم آیلا هم خوشحال میشه هم عذاب وجدان میگیره. بچه ها تو خونه تولگا جمع شدن و بعد از اومدن ایبیکه و آسیه تولگا با ماهر و یاسمین میرن سمت سینما تو سینما تولگا میگه داییم پیام داده تا برم کلوب انگار کار واجب داره ماهر میگه میخوای یه روز دیگه بریم تولگا میگه نه شما برین یه روز دیگه باهم میریم ماهر قبول میکنه و یاسمین یواشکی ازش تشکر میکنه.

آکیف با دوستاش تو کلوب جمع شدن و حسابی سر و صدا میکنن که مشتری ها کلافه شدن یامان با حرص بهش نگاه میکنه و میره جلو و بهشون تذکر میکده اما وقتی میبینه توجه نمیکنن و اکیف ملاحظه نمیکنه وقتی میره سرویس بهداشتی میره سر میز و اونارو بیرون میکنه دوستای اکیف جا میخورن و از اونجا میرن اکیف میاد و میپرسه دوستای من کجان؟ یامان میگه بیرونشون کردم و باهاش بحث میکنه که ملاحطه نمیکنه اکیف باهاش دعوا میکنه و کار به دست به یقه شدن میرسه اونا درحالی که یقه همو گرفتن رو زمین افتادن و موهای همو میکشن مشتری ها از اونجا میرن که ثریا میاد و با داد زدن سرشون میخواد به خودشون بیان.

فردای ان روز تو مدرسه بچه ها سر کلاس هستن و استاد میاد و میپرسه که پروژه هاشونو انجام دادن یا نه اونا تایید میکنن که استاد یکی یکی صداشون میکنه تا پروژه شونو ارائه بدن وقتی نوبت به پروژه عمر اینا میرسه صرب و لیدیا فکر میکنن الیف اونو خراب کرده اما وقتی میبینن که سالمه و استاد هم خوشش اومده جا میخورن سپس نوبت به پروژه سوسن و صرب میرسه که میبینن شکسته و صفر میگیرن صرب به الیف نگاه میکنه که او با لبخندی معنادار بخش نگاه میکنه لیدیا میگه اون احمق اشتباهی پروژه رو خراب کرده صرب میگه نه از قصد بوده الانم من صفر گرفتم! الیف یادش میاد که به سوسن گفته بود سوسن هم میگه سر خودش میاری نمره من خوبه تو این درس اینجوری صرب صفر میگیره بعد از رفتن همه از کلاس سوسن با لیدیا و صرب حرف میزنه و میگه همه چیو میدونسته الانم یا ازش معذرت خواهی میکنن با میره به مدیر میگه لیدیا میگه بابام خیلی حساسه و با صرب ازش معذرت خواهی میکنن....

 

پیشنهاد سردبیر

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار ویژه