خلاصه داستان قسمت ۳۳۸ سریال ترکی خواهران و برادران
در این مطلب برای شما خلاصه داستان قسمت ۳۳۸ از سریال پرطرفدار خواهران و برادران قرار داده ایم.
سریال ترکی خواهران و برادران روزهای یکشنبه، سه شنبه و جمعه ساعت ۲۱ از شبکه جم سریز و یک ساعت بعد از شبکه جم سریز پلاس پخش می شود.
در قسمت ۳۳۸ سریال ترکی خواهران و برادران چه گذشت؟
سوزی از لباس های آیبیکه پوشیده و به مدرسه میخوان برن که با دیدن اوگولجان کنار فاطما روی جایی که کنده بودن میبینن آسیه میپرسه که اوگولجان اونجا چیکار میکنه؟ عمر میگه نمیدونم والا دیشبم همونجا بودن بالا پایین میپریدن. آیبیکه میگه واسه چی؟ عمر میگه نمیدونم والا گفت مسابقه گذاشتیم آیبیکه پوزخند میزنه و میگه عجیبه اونا خیلی مشکوکن تازگیا هم خیلی جون جونی شدن سپس به اوگولجان میگه بیا بریم مدرسه دیر نشه اوگولجان میگه من یکم دام درد میکنه شما برین من میام پشت سرتون. بعد از رفتنشون اورهان میاد و بهشون میگه اونجا چیکار میکنین؟ کی اونجارو کنده؟ فاطما میگه کله صبحی چی داری میگی؟ کنده شدن یعنی چی؟ و به بهونه اینکه بوی گاز میاد اورهان را میفرسته داخل و اوگولجان هم باهاش میره که فاطما سریع پولارو درمیاره و چاله رو میپوشونه که اورهان اومد کند ببینه چیزی اونجا نیست اوگولجان بیرون میاد و میگه کجا گذاشتی پولارو؟ فاطما میگه جاش امنه.
ثریا و یامان تو کلوب باهم حرف میزنن و میگن چیکار کنیم بچه هارو؟ خیلی یکدندن! فکرشم نمیکردم یامان تایید میکنه. سپس ثریا برای سبک شدن به سونا خشک میره که شوال با دیدنش تو سونا میگه خوبه تنهام هست و پشت در دسته طی میزاره تا در باز نشه و میره. صرب وقتی میفهمه که ایاس اونو خراب کرده تا حودش قهرمان بشه عصبی میشه و باهاش دعوا میکنه و میگه حیف که واسم عزیزی. لیدیا پیش سوسن تو مدرسه میره و بهش میگه میری پیش مادرت و باهاش حرف میزنی تا از سر بابای من دست برداره! آنها باهم سر پدر و مادرشون دعوا میکنن که لیدیا میگه کسی که این وسط پول پرسته مادر توعه! سوسن عصبی میشه و تو دهنش میزنه سپس باهاش دعوا میکنه و به همدیگه میچسبن که صرب میاد اونارو از هم جدا کنه که سوسنو هل میده و روی زمین میندازه عمر از راه میرسه و با دیدن این صحنه مشتی تو صورت صرب میزنه و بهشون میگه واسه چی باهم دعوا میکردین؟
سپس بحث میکنن و در آخر لیدیا با صرب میرن. آنها تو حیاط نشستن و لیدیا خون های بینی صرب را تمیز میکنه و باهم تصمیم میگیرن تا نقشه بکشن که به حسابشون برسن. ثریا وقتی میخواد از سونا بیاد بیرون میبینه در قفله او حسابی میترسه و به در میکوبد و کمک میخواد که سوزان اونجا رد میشد و میره درو باز میکنه و طی را برمیداره سپس حالشو میپرسه که ثریا به اون شک میکنه و یامان که به اونجا اومده حال ثریارو میپرسه که او با اشاره میگه بهش که سوزان اونو اونجا حبس کرده بوده که بعد از رفتنش یامان با سوزان حرف میزنه و میگه این حسادت شما زنا واقعا خطرناکه ببین دست به چه کارهایی میزنین! سوزان میگه چی؟ نمیفهمم فکر نمیکنی که کار من بوده؟ یامان سربسته میگه که اونجوری فکر میکنه که سوزان میگه من باید به چی تو و ثریا حسودی کنم؟ چی داری واقعا؟ سپس بعد از زدن حرفاش از اونجا میره که یامان پوزخند میزنه و میره پیش ثریا.
تولگا روی در کمد مدرسه اش میبینه که یه نوشته هست اوگولجان را پیدا کنار پیش اوگولجان میره که میبینه مخ دو نفرو به کار گرفته و از عشقش به الیف داره تعریف میکنه و ازش میخواد اونارو به حال خودشون بزاره سپس بهش نوشته را نشون میده که اوگولجان میخنده و یه بازیه که تهش سورپرایزه و نوشته ای را بهش میده که روش نوشته بره پیش نیمکت سبز تو حیاط تولگا یه اونجا میره که یاسمین از پشت سر پیشش میره و به طرفش باکسی میگیره و میگه کیک هویجه میخواستم خودم درست کنم اما نتونستم بد شد واسه همین خریدم تولگا خوشش میاد و تشکر میکنه در آخر یاسمین بهش پیشنهاد دوستی میده که تولگا جا میخوره و میگه نه متاسفم و میخواد بره که برمیگرده و با خنده میگه که معلومه که بله عزیزم و همو بغل میکنن.
ایاس لحظه آخر تو مدرسه میره تو بوفه که ایاس الکی گوشیشو برمیداره و از تکلیف زیادش بهش میگه که باید انجام بده آسیه وقتی میبینه زیاده تکالیفش بهش میگه که میتونه بهش کمک کنه تا زودتر تموم بشه ایاس اول مخالفت میکنه ولی بعد قبول میکنه و از اینکه نقشه اش گرفته خوشحاله. در آخر ایاس میخواد برسونتش که آسیه قبول نمیکنه و میگه با اتوبوس میرم ایاس میگه باشه. شب لیدیا و صرب خونه اورهان را زیرنظر داره تا ببینن چه بلایی سر عمر و سوسن بیارن که اونا بیرون میان تا برن دور بزنن. همان موقع اورهان میخواد بره پلو بفروشه که مچ پاش پیچ میخوره عمر میگه من امشبو مرخصی گرفته بودم میریم انجام میدیم و با چرخ میرن لب دریا. اونا پولهارو میفروشن و برای کمی استراحت کردن از چرخ فاصله میگیرن و میرن لب دریا.
نظر شما