گفتگوی اختصاصی صفحه اقتصاد با حسین مریدسادات ؛ تحلیلگر بازارهای مالی

سودآوری بازارهای دلار، طلا، سکه و بورس در هفته منتهی به ۲۱ مهر ۱۴۰۲

حسین مریدسادات: هر چقدر طلا، دوستدار عدم انضباط جهانی هست و به دنبال یک ریسک برای رشد هست در مقابل هم، بازار مالی به دنبال آرامش هست. این جنگ، تاثیر منفی بر بازار گذاشت ولی کف بازار و کف شاخص کل، فعلاً محدوده یک میلیون و ۹۵۰ هزار تا ۲ میلیون واحد است.

سودآوری بازارهای دلار، طلا، سکه و بورس در هفته منتهی به ۲۱ مهر ۱۴۰۲
صفحه اقتصاد -

در یک هفته شنبه ۱۵ مهر الی جمعه ۲۱ مهر ۱۴۰۲، اتفاقات و حوادث متعددی در حوزه های داخلی و جهانی رخ داد و بازارهای مختلف اقتصادی و مالی داخل کشور را دچار نوسانات نسبتاً قابل توجهی کرد. در بین بازارهای داخلی، نهایتاً طلا در هفته گذشته، بالاترین بازدهی و سودآوری را ایجاد کرد.

در گفتگوی اختصاصی سایت خبری- تحلیلی «صفحه اقتصاد» با دکتر حسین مریدسادات (تحلیلگر و مدرس بازارهای مالی)، وضعیت بازدهی بازارهای مختلف از جمله دلار، طلا، سکه و بورس و تا حدی مسکن و خودرو، به بحث گذاشته شد. البته تحلیل های ارائه شده در این گفتگو، به معنای ارائه سیگنال خرید نیست و هر فرد سرمایه گذار، بایستی استراتژی معاملاتی خاص خودش را داشته باشد.

*****

*شش ماهه اول سال ۱۴۰۲ گذشت و اولین ماه پاییز امسال هم در حال به پایان رسیدن است. وضعیت بازارهای مالی در هفته منتهی به جمعه ۲۱ مهر ۱۴۰۲ نشان می دهد که طلا در این هفته، بالاترین بازدهی را ایجاد کرده و در مدت یک هفته ۷ درصد بازدهی داشته است. سکه با ۵.۳ درصد بازدهی در یک هفته، در رتبه دوم قرار گرفته است. به نظر شما اوضاع بازارهای مختلف از اول سال ۱۴۰۲ و مخصوصاً در مهر ماه جاری و هفته گذشته چطور بود؟

-نکته مهم این است که به دلیل سیاستی که دولت در نظر گرفته، تمام بازارها در حالت رکود قرار گرفته اند. چرا که دولت می خواهد در نهایت و پایان امسال، شعار «مهار تورم و رشد تولید» را تحقق یافته نشان بدهد. البته محقق کردن این شعار، به ۲ صورت می تواند اتفاق بیفتد. یک حالت، با تحقق رشد اقتصادی در سال جاری است.

حالت دوم، این است که تورم کاذب ایجاد کنند و بعد از بالا رفتن افسار گسیخته قیمت ها، بازار به نوعی وارد کلپس (سقوط/ Collapse) شود و بازار وارد یک رکود شود. الان استراتژی دولت، فعلاً همین است و بازارها بعد از یک بالایی که زدند، وارد رکود شده اند.

*با اِعمال مجدد تحریم علیه ایران و شیوع ویروس کرونا، رشد اقتصادی ایران در سال های گذشته کاهش پیدا کرد یا منفی شد. در سال ۱۴۰۰ رشد اقتصادی ایران به ۴.۸ درصد رسید ولی در همان شاخص رشد اقتصادی ایران، نرخ رشد «زیرگروه نفت و گاز» در گروه اصلی صنایع و معادن این شاخص، به حدود ۱۰ درصد رسید.

با در نظر گرفتن رویکرد تحقق رشد اقتصادی و با تاثیری که افزایش تولید نفت در نرخ رشد اقتصادی کشور داشته، آیا رشد اقتصادی ای که می تواند محقق شود رشد با کیفیت نخواهد بود و نمی تواند میزان اشتغال و درآمد سرانه کشور را بالا ببرد؟

-در حال حاضر، فعلاً چنین استراتژی ای پیگیری نمی شود. با اطلاعاتی که راجع به پایه پولی می گیریم و با توجه به مولفه های اقتصادی، می توان گفت این استراتژی فعلاً وجود ندارد. ما حتی می بینیم که دولت و بانک مرکزی، چندین بار است که مولفه های تورمی را اعلام نمی کند. البته انتشار ندادن این نوع اطلاعات، کار قابل دفاعی نیست ولی در مجموع، من فکر می کنم بازارها بعد از آن بالایی که با نرخ دلار ۶۰ هزار تومانی زدند، وارد یک رکود سرتاسری شده اند.

من فکر می کنم در این حالت، دولت به آن هدفی که می خواست، رسیده است. خواسته دولت این است که بازارها، خریدار نداشته باشند و بازارها دائماً در حال قیمت های ثابت باشند. الان هم، چنین وضعی وجود دارد و قیمت ها تقریباً ثابت هستند. در وضعیت فعلی، بازارها وارد رکود شده اند.

امروزه درهم به عنوان یک نماینده تمام عیار از دلار، مطرح است.  با توجه به این که قیمت درهم تقریباً در یک بازه نوسانی معامله می شود، در نتیجه رشد قیمت درهم می تواند به نحوی پیش فرض رشد قیمت دلار باشد

برای مثال، بخش مسکن وارد رکود شده. بازار طلا بعد از اتفاقاتی که به خاطر جنگ خاورمیانه رخ داد، یک افزایش قیمت را تجربه کرد ولی در شش ماهه اول سال ۱۴۰۲، بازار رو به بالایی را ندیدیم. از طرفی، بعد از ریزش های سنگینی که اتفاق افتاد، بازار خودرو وارد رکود شده. این وضع، نشان می دهد که مولفه ای برای رونق اقتصادی مشاهده نمی شود. 

*در ماه های اخیر و برای چند ماه، نرخ دلار در محدوده کمتر از ۵۰ هزار تومان کنترل شده بود و نمی توانست از قیمت ۵۰ هزار تومان با قدرت عبور کند. با جنگی که در خاورمیانه رخ داد بالاخره نرخ دلار به بالای ۵۰ هزار تومان رفت و به ۵۳ هزار تومان رسید.

آیا این وضع، نشان می دهد که هر لحظه ممکن است اتفاقی در اقتصاد ایران رخ بدهد و در اقتصاد کشور ما یک نوسان و التهاب ایجاد کند و آیا اصلاً می شود گفت این اقتصاد به نوعی شکننده است؟

-نرخ دلار در مدت حدود ۴ ماه، بین ۴۹ تا ۵۱ هزار تومان نوسان کرد و کاملاً مشهود بود که به دنبال یک مُحرّک می گردد که از فشردگی فنر قیمت خارج شود. ما امیدوار بودیم مذاکرات برجام، باعث شود این فنر فشرده شده، به سمت پایین شکسته شود. با خبر درمانی هایی مثل آزاد سازی ۶ میلیارد دلار مسدود شده ایران در کره جنوبی و مذاکرات ادامه دار برجام، کاهش قیمت اتفاق نیفتاد ولی قیمت هم، از ۵۱ هزار تومان بالاتر نرفت.

بعد از آن وضعیت مبهم و با توجه به مولفه های اقتصادی، به نحوی ما مطمئن شدیم که فنر فشرده شده قیمت به سمت بالا شکسته خواهد شد. به هر ترتیب، نرخ دلار برای خروج از این فشردگی، به دنبال یک محرک بود و متاسفانه، جنگ خاورمیانه محرک افزایش نرخ دلار شد. به دنبال این ریسک پیش روی بازارهای مالی و بازارهای مختلف، نرخ دلار هم رو به بالا حرکت کرد.

تثبیت نرخ دلار در محدوده بالای ۵۵ هزار تومان، اولین رکن بازار برای رونق گرفتن است. من فکر می کنم تا نرخ دلار در محدوده بالای ۵۵ هزار تومان تثبیت نشود، اتفاق عجیبی روی دلار رخ نخواهد داد. نرخ دلار، یک اوج قیمتی را تجربه کرد و الان در محدوده ۵۱ هزار تومان است. ما الان باید ببینیم اتفاقات بعدی، چگونه هست و آیا آتش بس رخ می دهد، یا این که این نزاع در خاورمیانه ادامه پیدا می کند یا نه.

52c4b17f3988484dbf9268709fb7c046

*با توجه به نرخ تورم ۴۶ درصدی فعلی، آیا ممکن است نرخ دلار تا آخر سال ۱۴۰۲ افزایش پیدا کند و به محدوده بالای ۵۵ هزار تومان برود؟

-به نظر من و با توجه به مولفه های اقتصاد کلان از جمله رشد ناخالص داخلی، افزایش پایه پولی و استقراض ۸۰۰ هزار میلیارد تومانی دولت برای جبران کسری بودجه، الان نرخ دلار باید ۷۰ هزار تومان باشد. بالاخره کسری بودجه دولت، باید از یک جا تامین شود چه از محل فروش نفت باشد، چه از طریق رشد تولید ناخالص داخلی باشد و چه از طریق چاپ پول باشد.

البته گزینه جذاب برای دولت، چاپ پول است. بنابراین، من فکر می کنم قیمت منصفانه دلار ۷۰ هزار تومان است و عدد زیر ۵۰ هزار تومان، ارزان بودن دلار و به نحوی ارز پاشی است. چون قیمت دلار، آینه تمام قد اقتصاد کشور است و به نظر من، نرخ دلار ۷۰ هزار تومانی، غیر منطقی نخواهد بود.

خواسته دولت این است که بازارها، خریدار نداشته باشند و بازارها دائماً در حال قیمت های ثابت باشند. الان هم، چنین وضعی وجود دارد و قیمت ها تقریباً ثابت هستند

به دلیل این که ما انتخابات مجلس را در پایان سال ۱۴۰۲ داریم، من تصور می کنم با خبر درمانی ها و ارز پاشی ها، حداقل نرخ دلار را در محدوده بین ۵۰ تا ۵۵ هزار تومان نگه دارند. بعد هم رشد افسار گسیخته قیمت دلار در بازار آزاد اتفاق می افتد.

*آیا محاسبات دقیقی انجام داده اید که الان می گویید با توجه به مولفه های اقتصاد کلان، نرخ دلار باید ۷۰ هزار تومان باشد؟

-ما قیمت دلار را بر اساس رشد پایه پولی، رشد تولید ناخالص داخلی و کسری بودجه دولت بررسی می کنیم. گاهی اوقات دولت برای جبران کسری بودجه، راهی به غیر از فروش افسار گسیخته دلار در قیمت های عجیب و غریب ندارد. یکی از مولفه های اثرگذار در بالا رفتن قیمت دلار، همین است. در حال حاضر، ما مولفه اقتصادی خاصی برای کاهش قیمت دلار نداریم.

*یعنی دولت از محل گران شدن دلار و فروش دلار، دقیقاً سود می کند؟

-بله؛ عرضه کننده دلار در کشور، قطعاً بانک مرکزی است. بانک مرکزی هم، به هر ترتیب، نماینده دولت است.

*در روزهای اخیر که جنگ اتفاق افتاد بانک مرکزی ایران، درهم به بازار تزریق کرد و قیمت دلار هم پایین آمد. مکانیسم این کار چگونه است که با تزریق درهم به بازار، قیمت دلار هم پایین آمد؟

-یکی از ارزهایی که برای تجار ایرانی، بسیار جذاب است درهم امارات متحده عربی است. اکثر ارزهایی که برای داد و ستد در فضای اقتصاد جهانی مورد نیاز است دلار و درهم است. الان اکثر تجار، برای وارد کردن اجناس خودشان از امارات، به درهم نیاز دارند.

امروزه درهم به عنوان یک نماینده تمام عیار از دلار، مطرح است.  با توجه به این که قیمت درهم تقریباً در یک بازه نوسانی معامله می شود، در نتیجه رشد قیمت درهم می تواند به نحوی پیش فرض رشد قیمت دلار باشد.

گفتگوی «صفحه اقتصاد» با حسین مریدسادات؛ تحلیلگر بازارهای مالی

*نرخ درهم کاهش پیدا کند، نرخ دلار هم کاهش پیدا می کند؟

-بله؛ قطعاً نرخ دلار هم کاهش پیدا خواهد کرد چرا که درهم و دلار نسبت به همدیگر، همبستگی دارند. بنابراین، هر زمان، یکی از آنها جامپ می کند، دیگری هم جامپ (پرش/Jump) خواهد کرد.

*نرخ دلار در هفته ای که گذشت همزمان با جنگی که رخ داد، افزایش پیدا کرد و به ۵۳ هزار دلار رسید. در روزهای بعدی و فعلاً نرخ دلار کاهش پیدا کرده است. در مجموع، دلار در هفته منتهی به جمعه ۲۱ مهر ۱۴۰۲، در حد ۳.۴ درصد بازدهی و سودآوری داشت. در حالی که طلا ۷ درصد و سکه ۵.۳ درصد بازدهی داشت. وضعیت طلا و سکه با این مقدار بازدهی، چگونه است؟

-از دید تحلیل تکنیکال، طلا دو عدد حمایتی بسیار جذاب دارد. محدوده ۱۸۱۸ دلار هر اونس طلا، مصادف هست با ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان هر گرم طلای ۱۸ عیار. دو محدوده ۲ میلیون تومان و ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان، به عنوان جاهای مناسب برای سرمایه گذاران طلا بوده و آنها می توانند در این دو محدوده قیمتی، نقاط ورود خودشان را شناسایی کنند.

محدوده ۲ میلیون و ۳۴۰ هزار تومان برای طلای ۱۸ عیار، محدوده ای بود که قیمت منصفانه برای طلا بود و دیدیم که از این محدوده و با توجه به جنگ رخ داده در منطقه خاورمیانه، طلا در مدار صعود قرار گرفت. طلا یک دارایی امنیت گریز است، یعنی هر زمان که امنیت چه از نظر بهداشتی مثل کرونا، چه از نظر اجتماعی، چه از نظر اقتصادی و چه از نظر سیاسی، تهدید شود طلا بلافاصله واکنش نشان می دهد و به دنبال آن دلار هم، واکنش نشان می دهد.

عامه مردم، در زمانی که بازار در مدار صعود قرار می گیرد، یادشان می افتد که خریدشان را تکمیل کنند. به نظر می رسد که قیمت ۲۳ میلیون تومان تا ۲۴ میلیون تومان، محدوده تعادلی خرید سکه است

با توجه به جنگ خاورمیانه، رشد اونس طلا از محدود ۱۸۳۲ شروع شد و به محدوده ۱۸۵۴ دلار رسید. به دنبال آن، بازار طلا در مدار صعود قرار گرفت. توصیه من خرید طلا در محدوده های حمایتی بسیار معتبر هست، یعنی محدوده حمایتی ۲ میلیون تومان یا محدوده ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان. ما باید ببینیم هر گرم طلا از محدوده ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان عبور خواهد کرد برای این که به سقف قبلی ۳ میلیون تومان برسد یا خیر.

*قبل از جنگ حماس و اسراییل، قیمت سکه در روز پنج شنبه ۱۳ مهر ۱۴۰۲ حدود ۲۷ میلیون تومان بود و بعد از شروع جنگ به ۳۲ میلیون تومان افزایش پیدا کرد. آیا در هفته ای که گذشته، سکه با قیمت ۳۲ میلیون تومان، خریدار جدی داشت؟

-متاسفانه عامه مردم، در زمانی که بازار در مدار صعود قرار می گیرد، یادشان می افتد که خریدشان را تکمیل کنند. به نظر می رسد که قیمت ۲۳ میلیون تومان تا ۲۴ میلیون تومان، محدوده تعادلی خرید سکه است. حالا باید ببینیم که بازار به این محدوده خواهد رسید یا خیر.

سکه ۲۲ میلیون یا ۲۳ میلیون تومانی، همان طلای هر گرم ۲ میلیون تومان بازار می شود. من فکر نمی کنم با ریسک های پیش روی اقتصاد جهانی، طلا بخواهد روند نزولی داشته باشد. پس همان محدوده می تواند محدوده مناسب برای خرید باشد.

*قیمت سکه دوباره کاهش پیدا کرد و در روز پنج شنبه ۲۸ مهر ۱۴۰۲، وارد کانال ۲۸ میلیون تومانی شد. همچنان سکه چند میلیون حباب قیمتی دارد. آیا فکر می کنید این حباب قیمتی همچنان باقی خواهد ماند؟

-همیشه سکه حباب داشته است و این طور نیست که سکه در یک محدوده خاص، حباب نداشته باشد. معمولا تلورانس ۵ درصد تا ۱۲ درصد حباب سکه، همیشه در بازار طلا و سکه وجود داشته است.

1627471375958-training of financial markets in Iran and the world

*با شروع جنگ، وقتی سکه از ۲۷ میلیون تومان به ۳۲ میلیون رسید آیا خریدارانی بوده اند که سکه را در قیمت بالا خریده باشند و گرفتار و قربانی شده باشند؟

-بله. متاسفانه خرید افراد زیادی در این محدوده ها بوده و ضررهای سنگینی را داشته اند. البته طلا یک نماینده معادل از دلار بوده و دلار به خاطر وجود تورم در کشور، همیشه در مدار صعود بوده است. به همین دلیل، من فکر می کنم کسانی که طلا و سکه را در سقف قیمتی، خرید کرده اند، زیان نخواهند دید.

*بورس تهران در هفته منتهی به جمعه ۲۱ مهر ۱۴۰۲، در حد منفی ۳.۲ درصد بازدهی داشت و به طور موقت، این مقدار زیان ایجاد کرد. در روز چهارشنبه ۱۲ مهر ۱۴۰۲ به عنوان آخرین روز کاری دو هفته قبل، شاخص کل بورس به محدوده ۲ میلیون و ۶۹ هزار واحد رسید و در هفته گذشته و در پایان روز کاری چهارشنبه ۱۹ مهر ۱۴۰۲، شاخص کل به ۲ میلیون و ۱۹ هزار واحد رسید. با توجه به اتفاقات و نوساناتی که رخ داد، در این مدت یک هفته، وضعیت بورس تهران چگونه بود؟

-بعد از این که خبر جنگ خاورمیانه آمد بازار در نیمه دوم روز شنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۲، به شدت پُر عرضه شد. در روز یک شنبه ۱۶ مهر ماه، شاخص کُل بورس در حد ۵۰ هزار واحد کاهش داشت که یکی از سنگین ترین روزهای منفی بازار بود. حدود ۹۶ درصد بازار، در بازه منفی معامله شد و ۳۰۰ نماد هم، صف فروش داشتند، یعنی حدود ۵۰ درصد بازار، منفی بود و صف فروش داشت.

این کاهش شاخص کل، یک رفتار منطقی بود. هر چقدر طلا، دوستدار عدم انضباط جهانی هست و به دنبال یک ریسک برای رشد هست در مقابل هم، بازار مالی به دنبال آرامش هست. این جنگ، تاثیر منفی بر بازار گذاشت ولی کف بازار و کف شاخص کل، فعلاً محدوده یک میلیون و ۹۵۰ هزار تا ۲ میلیون واحد است. با توجه به ارزنده بودن بازار در این محدوده ها، من فکر نمی کنم بازار پایین عجیبی را داشته باشد.

*در هفته منتهی به جمعه ۲۱ مهر ۱۴۰۲، دلار حدود ۳.۴ درصد بازدهی داشت. طلا ۷ درصد و سکه ۵.۳ درصد بازدهی داشت. از طرفی بورس منفی ۳.۲ درصد بازدهی داشت. بین این بازارهای ایران، فقط بورس بازدهی منفی داشت. جنابعالی فکر می کنید در هفته پیش رو و هفته های بعدی، بازدهی بازارها چگونه خواهد بود؟

-تمام بازدهی این هفته مربوط به جنگ می شود و اگر جنگ، به اتمام برسد و صلح برقرار شود، قطعاً طلا وارد اصلاح قیمتی خواهد شد و همچنین سکه و دلار. از طرف دیگر، بورس وارد مدار صعود خواهد شد. اگر هم جنگ، ادامه پیدا کند و اگر ما هم درگیر جنگ شویم قطعاً طلا و دلار در مدار صعود قرار خواهند گرفت و بورس، اصلاحی خواهد شد. واقعاً الان بازارها قابل پیش بینی نیستند چرا که یک تصمیم، می تواند بر این بازارها تاثیر بگذارد.

*شما چه حدسی می زنید؟

-من اعتقاد دارم که جنگ به این زودی ها به اتمام نخواهد رسید و طلا و دلار، در مدار صعود خواهند بود. البته این که رهبر معظم انقلاب فرمودند جنگ ربطی به ما ندارد و ما دستی در این جنگ نداریم، حداقل یک مقدار از التهاب پیش رو را کم کرد. واقعاً ما الان نمی توانیم پیش بینی قابل قبولی را داشته باشیم چون ریسک پیش روی بازارها، در حد بالایی است.

پیشنهاد سردبیر

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار ویژه