خلاصه داستان قسمت ۳۱۵ سریال ترکی خواهران و برادران

در این مطلب برای شما خلاصه داستان قسمت ۳۱۵ از سریال پرطرفدار خواهران و برادران قرار داده ایم.

 خلاصه داستان قسمت ۳۱۵ سریال ترکی خواهران و برادران
صفحه اقتصاد -

سریال ترکی خواهران و برادران روزهای یکشنبه، سه شنبه و جمعه ساعت ۲۱ از شبکه جم سریز و یک ساعت بعد از شبکه جم سریز پلاس پخش می شود.

در قسمت ۳۱۵ سریال ترکی خواهران و برادران چه گذشت؟‌ 

شنگول به خانه نباهت رفته و ماجرای دعواش با اورهانو میگه نباهت میگه که اینطور تو هم از خونه زدی بیرون آره؟ شنگول تایید میکنه که نباهت میگه حالا کجا میخوای بمونی؟ شنگول میگه نمیدونم راسیتش خواستم بپرسم ببینم میتونم اینجا بمونم تا وقتیکه با اورهان میونه ام خوب بشه؟ نباهت قبول میکنه و میگه اتفاقا به خاطر کارهای کلوب نرسیدم به خونه زیاد برسم بهم کمک میکنی اینجوری شنگول خوشحال میشه و میگه خودم همه شو انجام بدم. بچه ها به مدرسه رسیدن که شوال با دیدنشون میره پیششون و بهشون برگه ای میده و میگه اینو بدین به والدینتون قراره یه سمینار برگزار بسه بعدشم یه پارتیه ولی اینجا نیست بهتون اطلاع میدیم مکانش کجاست خیالتون راحت باشه یه قرون هم نمیخواد پول بدین آسیه میگه خودمون فهمیدیم سپس از اونجا میره.

لیدیا با دیدن عمر و سوسن بهم میریزه و با حسرت به اونا نگاه میکنه که صرب میگه بازم همون نگاه باحسرت، لیدیا میگه همش به خاطر اون دخترست باید به حسابش برسم و میرن تو حیاط پیش الیف و میگن که دلیل اون کارت چی بود؟ چرا این کارو کردی؟ الیف میگه اینجا فقط من سوال میکنم کدومتون بود فکر میکردین منو با پول میتونین بخرین هان؟ سپس رو به صرب میکنه و میگه تو بودی آره؟ سپس باهاش درگیر میشه و یقه شو میگیره و شروع میکنه به کتک زدنش برک میاد اونجا و از الیف حمایت میکنه و به صرب میگه که حد خودشو بدونه اوگولجان جلوی الیفو میگیره و از لیدیا حفاظت میکنه، بوراک و شوال از راه میرسن. شوال سراغ صرب میره و میگه چیشده پسرم؟ کی اینجوریت کرده؟ صرب عصبی میشه و میگه مگه بچه ام اینجوری باهام رفتار میکنی؟ و با ناراحتی میره. 

الیف با ناراحتی به سرویس به آشتی میره که سوسن با دیدنش میگه چیشده؟ لیدیا و صرب اذیتت کردن؟ الیف میگه بچه شدی؟ ده تای اونارو میزنم من از دست اوگولجان ناراحت شدم که همش از لیدیا دفاع میکنه سوسن میگه تو ار اوگولجان خوشت میاد؟ الیف میگه واقعا نمیبینی؟ من همه کار میکنم که بهم توجه کنه اما اون فقط دنبال لیدیاست سوسن آرومش میکنه و میگه درستش میکنیم. یامان تو کلوب میره پیش ثریا و اونو به شام دعوت میکنه و میگه البته فقط دوتایی اینجوری نشه بیام ببینم دوباره آکیف و نباهت هم هستنا! ثریا قبول میکنه. آکیف میره ویشش و میگه چیشده؟ چی میگفت؟ او بهش میگه که به شام دعوتم کرده آکیف تو یه فرصت از منشی یامان آدرس رستورانو میگیره تا بفهمه کجا میخوان برن. 

شنگول رفته به خونه اش تا لباس و وسایل امیدجانو برداره که میبینه از خونه صدای آهنگ میاد وقتی به داخل میره میبینه که فاطما آهنگ گذاشته صداشم زیاد کرده و در حال تمیز کردن خونه ست تازه دکوراسیونم عوض کرده شنگول باهاش دعوا میکنه و از خونه بیرون میزنه. بعد از مدرسه سوسن با عمر، آیبیکه با برک میخوان برن بیرون. اوگولجان ازشون میخواد اونم با خودشون ببرن اما اونا قبول نمیکنن. بعد از رفتنشون الیف میاد که اوگولجان میگه بریم بیرون؟ اما الیف میگه نه تو برو به لیدیا بگو حتما میاد و میره.

سوسن با عمر به پیکنیک تو طبیعت رفتن، آنها در حال غذا خوردنن که آسیه زنگ میزنه و میگه امل با یکی تو مدرسه دعوا کرده من دارم میرم گفتم بهت خبر بدم عمر میگه باشه الان منم میام. تو مدرسه مدیر با عمر و آسیه و مادر و پدر کسی که امل باهاش دعوا کرده حرف میرنه اما پدر و مادر طرف مقابل زیادی از خودراضی هستن و با لحنی بد حرف میزنن که عمر هم با اون مرد دعواش میشه و در آخر مشتی تو صورتش میزنه مدیر مدرسه میگه الان به پلیس زنگ میزنم عمر که از روی عصبانیت این کارو کرده بود کلافه میشه. شنگول از حرف های نباهت با آکیف متوجه میشه که شوال ترمز ماشین عروسی سوزان و احمدو  دستکاری کرده بوده.

 

پیشنهاد سردبیر

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار ویژه