یادداشت اختصاصی از محمدامین امین‌زاده

مروری بر تجربه صندوق‌های بازنشستگی و ضرورت توجه به اقتصاد نقره‌ای

ادبیات اقتصاد نقره‌ای معتقد است که برای موفقیت در مدیریت پدیده سالمندی، باید نظام‌های اقتصادی تطبیق‌پذیر، فناوری‌های توانمندساز و سیاست‌های فراگیر به‌کار گرفته شوند.

مروری بر تجربه صندوق‌های بازنشستگی و ضرورت توجه به اقتصاد نقره‌ای
صفحه اقتصاد -

امروزه چالش صندوق‌های بازنشستگی به‌عنوان یکی از پارامترهای مهم در نظام مسائل نظام حکمرانی اقتصادی کشور شناخته می‌شود. ایران تجربه قابل توجهی در ایجاد صندوق‌های بازنشستگی دارد و با توجه به تحولاتی که در ترکیب جمعیتی، نرخ باروری، امید به زندگی و تغییر سبک و الگوی کاری جامعه رخ داده؛ در کنار روند رو به واگرایی متغیرهای کلان اقتصاد و تورم مستمر سالانه دو رقمی؛ مسئله بازنشستگی نیازمند بازنگری جدی در سیاست‌ای کلان این حوزه می‌باشد.

سابقه صندوق‌های بازنشستگی در ایران

در ایران صندوق بازنشستگی کشوری از جمله سازمان‌های باسابقه‌ای می‌باشد که از زمان نوسازی دستگاه بروکراسی دولت در سده اخیر آغاز به کار کرده است. هسته نخستین تشکیل صندوق بازنشستگی کشوری، بیش از یکصد سال قبل شکل گرفته و آرام‌آرام به نهادی تعیین‌کننده در نظام دیوان‌سالاری کشور تبدیل شده است.

سال ۱۲۸۷با تصویب «قانون وظایف» در مجلس اول مشروطه، نخستین گام در راستای شکل‌گیری صندوق بازنشستگی کشوری برداشته شد. بر اساس این قانون بود که کارمندان دولت مشمول «پرداخت حقوق بازنشستگی و وظیفه» شدند. نظام بازنشستگی کارمندان دولت طی ۱۴ سال پس از آن تاریخ بر اساس همین قانون ساماندهی و اجرا می‌شده است؛ اما در آذرماه ۱۳۰۱ «قانون استخدامی» به تصویب می‌رسد که در اجرای فصول 4و5 این قانون، دایره‌ای با عنوان «دایره تقاعد» در وزارت مالیه وقت تشکیل و مامور اجرای وظایف مربوط به بازنشستگی کارکنان دولت می‌شود. نقطه عطف بعدی در مسیر شکل‌گیری نظام بازنشستگی کارکنان دولت، در سال ۱۳۱۳ رقم خورد. در این سال با تصویب «قانون دانشگاه» دایره تقاعد به اداره و پس از مدتی به «اداره‌کل بازنشستگی» تغییر نام داد. اما یکی از مهمترین مقاطع شکل‌گیری نظام بازنشستگی در ایران به تصویب قانون استخدام کشوری در ۳۱ خردادماه ۱۳۴۵ بازمی‌گردد. به‌موجب ماده ۷۰ این قانون، اداره‌کل بازنشستگی با کلیه دارایی و موجودی صندوق بازنشستگی و اسناد و اوراق و بودجه و تعهدات خود از وزارت دارایی منتزع و تابع سازمان اموراداری واستخدامی کشور شد و براساس اصلاحیه ماده مذکور از اول سال ۱۳۵۴ صندوق بازنشستگی کشوری به صورت موسسه‌ای مستقل وابسته به سازمان اموراداری و استخدامی کشور تشکیل شد.

پس از پیروزی انقلاب، با ادغام سازمان‌های امور اداری و استخدامی کشور و برنامه‌وبودجه در تاریخ ۱۱/۱۲/۱۳۷۸و تشکیل سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور، صندوق بازنشستگی کشوری نیز یکی از موسسات تابعه این سازمان شد. با تصویب قانون نظام جامع رفاه و تامین اجتماعی در تاریخ 21/2/1383 و به موجب تبصره ۲ ماده ۱۷ این قانون، صندوق بازنشستگی کشوری از سازمان مدیریت‌وبرنامه‌ریزی کشور منتزع و تابع وزارت رفاه وتامین اجتماعی شد. با ادغام وزارتخانه‌های «تعاون»، «کار و امور اجتماعی» و «رفاه و تامین اجتماعی» در سال ۱۳۹۰ و تشکیل وزارتخانه «تعاون، کار و رفاه اجتماعی»، صندوق بازنشستگی کشوری هم به‌عنوان نهادی تابع وزارتخانه جدید تعریف شد.

طی این سال‌ها و به موازات شکل‌گیری و تحولاتی که صندوق بازنشستگی کشوری پشت سرگذاشته است، تعداد متعددی از صندوق‌های بازنشستگی در کشور شکل می گیرد. به‌طوری‌ که در حال حاضر ما علاوه بر صندوق بازنشستگی کشوری دارای 17 صندوق بازنشستگی دیگر هستیم. شامل: صندوق بازنشستگی بیمه ایران (تاسیس 1317)، صندوق بازنشستگی پس انداز و رفاه کارکنان صنعت نفت (تاسیس 1326)، صندوق بازنشستگی بانک مرکزی ایران (تاسیس 1342)، صندوق بازنشستگی بیمه مرکزی ایران (تاسیس 1350)، صندوق بازنشستگی سازمان بنادر و دریانوردی (تاسیس 1353)، سازمان تامین اجتماعی (تاسیس 1354)، صندوق بازنشستگی کارکنان فولاد ایران (تاسیس 1354)، صندوق بازنشستگی شهرداری تهران (تاسیس 1354)، صندوق حمایت و بازنشستگی آینده ساز (تاسیس 1355)،  صندوق حمایت وکلا و کارگشایان دادگستری (تاسیس 1355)، صندوق بازنشستگی هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران _ هما (تاسیس 1359)، صندوق بازنشستگی کارکنان بانک‌ها (تاسیس 1359)، صندوق بازنشستگی کارکنان صنایع ملی مس ایران (تاسیس 1361)، صندوق بازنشستگی کارکنان صدا و سیما (تاسیس 1363)، صندوق بازنشستگی مستخدمین وزارت اطلاعات ایران (تاسیس 1376)، سازمان تامین اجتماعی نیروهای مسلح (تاسیس 1382) و صندوق بازنشستگی بیمه کشاورزان، روستائیان و عشایر (تاسیس 1383)

ضرورت بازنگری در موضوع بازنشستگی و سالمندی

اینک در سال 1404 و پس از پشت سرگذاردن تجارب مهم و تاثیرگذار بین‌المللی و داخلی در تناسب با شرایط روز و آینده کشور خصوصا ترکیب جمعیتی کشور و پیش بینی آینده، ضروری است ضمن برطرف نمودن نقاظ ضعف و عبور از چالشهایی چون ناترازی منابع و مصارف صندوقها، نگاه حاکمیت به مقوله بازنشستگی و سالمندی همراه با بازنگری جدی باشد. شایان ذکر است که فصل پنجم برنامه هفتم پیشرفت کشور به عارضه یابی نظام بازنشستگی در ایران توجه و دستوراتی را صادر کرده است. لیکن از آنجا که مطابق گزارش‌های رسمی، سرعت افزایش سالمندی جمعیت در ایران به‌ دلایل مختلف نرخ فزاینده ای دارد پیش‌بینی می‌شود که تا سال ۲۰۵۰ میلادی (۱۴۲۹شمسی) میزان سالخوردگی جمعیت ایران به ۳۳ درصد افزایش یابد، ضمن آنکه تعداد اعضای خانواده ها رو به کاهش گذاشته و دیگر پدران و مادران خانواده از تعدد فرزند برای مراقبت در دوره سالمندی برخوردار نمی‌باشند.

لذا ضمن تاکید بر این نکته که در رهیافت‌های جدید بر موضوع سالمندی، سن شروع سالمندی را پنجاه سالگی می دانند، مناسب است که مواجه با موضوع سالمندان و بازنشستگان با رویکردی جدید در دستور کار قرار گرفته است. باید توجه داشت که امروز دیگر، موضوع صندوق‌های بازنشستگی؛ صرفاً نهادهایی نیست که از قرون گذشته به دنبال حفظ کیفیت زندگی افراد در دوره پساکارمندی و بازنشستگی ایجاد شده باشد. امروزه موضوع بازنشستگی از منظر اقتصادی که با نام  Silver Economy یا اقتصاد نقره‌ای از آن یاد می شود در سطح کیفی بالاتری مورد توجه قرار می گیرد؛ موضوعی که درباره بازنگریستن به پتانسیل‌های بازنشستگان و سالمندان؛ موضوعی که نشان می‌دهد می‌توان به بازنشستگان نه تنها در قالب مصرف‌کننده‌ی صرف که در قالب بخشی محرک و مولد برای اقتصاد توجه کرد. 

اقتصاد نقره‌ای

اقتصاد نقره‌ای به مجموعه فعالیت‌های اقتصادی، خدمات، محصولات، سیاست‌ها و نوآوری‌هایی گفته می‌شود که با هدف پاسخ‌گویی به نیازها، ظرفیت‌ها و فرصت‌های جمعیت سالمند طراحی و اجرا می‌شوند. در واقع واژه نقره‌ای در این عبارت نیز از رنگ موی انسان در سنین سالمندی اقتباس شده است.

این مفهوم برخلاف نگاه سنتی که سالمندی را باری بر دوش اقتصاد می‌دانست، بر این باور استوار است که افراد سالمند می‌توانند نیرویی مؤثر، فعال و ارزشمند برای رشد اقتصادی، نوآوری و پایداری اجتماعی باشند. این نگاه بر این ایده بنا شد که سالمندان صرفاً افراد وابسته نیستند، بلکه مصرف‌کننده، نیروی کار و حتی کارآفرین هستند. در واقع کارشناسان و سیاست‌گذاران در این بازه بود که کم‌کم سالمندی جمعیت را نه فقط یک چالش، بلکه یک فرصت اقتصادی می‌دانستند که ترویج نوآوری و رشد اقتصادی متمرکز بر سالمندان را می توان انتظار داشت.

منظومه‌ی نظری اقتصاد نقره‌ای حوزه‌های مختلفی دارد اما از خصایص مهم این مفهوم این است که ادبیات مربوط به آن چندین لایه از معنا و کاربرد را در بر می‌گیرد. این لایه‌ها را می‌توان در دسته‌های مختلف صورت‌بندی کرد. دسته‌بندی زیر یکی از اصلی‌ترین دسته‌بندی‌های ارائه شده بر اساس ماموریت‌های انجام شده و اسناد علمی منتشر شده در این حوزه است.

  1. برنامه ریزی مستمر: افزایش سهم سالمندان در جوامع مدرن، پدیده‌ای موقتی یا استثنایی نیست؛ بلکه روندی پایدار و جهانی است که باید برای آن برنامه‌ریزی شود.
  2. بهره برداری از ظرفیت اقتصادی بالقوه: در نگاه سنتی، سالمندان به‌عنوان وابستگان اقتصادی (مانند هزینه‌های بازنشستگی و بهداشت) دیده می‌شدند اما در ادبیات نظری این مفهوم، سالمندان تنها دریافت‌کنندگان خدمات نیستند؛ بلکه مصرف‌کنندگان فعال، سرمایه‌گذاران، کارآفرینان، داوطلبان و حتی نیروی کار بالقوه‌اند.
  3. به‌رسمیت شناختن بازارهای نوین: اقتصادنقره‌ای باعث خلق بازارهای جدید در حوزه‌هایی مانند فناوری‌های سلامت، خانه‌های هوشمند، خدمات مالی برای بازنشستگان، گردشگری سالمندان و محصولات طراحی‌شده بر اساس نیازهای سنی می‌شود و فرصتهای سرمایه گذاری در بازارهای اشباع نشده را خلق می نماید.
  4. باز تعریف خدمات: شهرها، خدمات، زیرساخت‌ها و فناوری‌ها باید به‌گونه‌ای طراحی شوند که زندگی مستقل، سالم و فعال برای سالمندان ممکن باشد. در این زمینه، مفهوم «شهرهای دوستدار سالمند» که از سوی سازمان جهانی بهداشت (WHO) مطرح شده، اغلب مورد استناد قرار می‌گیرد.
  5. سیاست‌گذاری عمومی مدرن: اقتصادنقره‌ای سیاست‌گذاران را وادار می‌کند نظام‌های بازنشستگی، سلامت، اشتغال و آموزش را بازطراحی کرده و با واقعیت جدید جمعیتی تطبیق دهند. مشوق‌هایی را برای ورود بخش خصوصی در این حوزه ایجاد کنند و برای گسترش همبستگی بین‌نسلی تلاش کنند.
  6. عدالت و اخلاق در سالمندی: عدالت در دوران سالمندی بسیار مهم است؛ زیرا همه سالمندان ثروتمند یا سالم نیستند. ادبیات این حوزه تأکید دارد که نگاه به سالمندان نباید صرفاً تجاری یا فن‌سالارانه باشد، بلکه باید بر کاهش تبعیض سنی، کاهش انزوا، و دسترسی برابر به فناوری و خدمات تمرکز کند.
  7. تحول اقتصادی: این اقتصادنقره‌ای نیز منجر به شکل‌گیری بازارهای جدید از جمله اقتصاد طول عمر (Longevity Economy)، گردشگری سالمندان و محصولات مالی برای دوران سالمندی می‌شود. ادبیات این حوزه اغلب بررسی می‌کند که چگونه کسب‌وکارها می‌توانند استراتژی‌های خود را برای خدمت به مصرف‌کنندگان سالمند بازآفرینی کنند.

مرکز توجه این اقتصاد حداقل در سه سرفصل اصلی مدیریت ثروت، سلامت و سرگرمی؛ شامل حوزه‌هایی چون موارد زیر است:

  • سلامت و مراقبت  (health & care)
  • فناوری‌های کمک‌رسان  (assistive technologies)
  • سرگرمی و گردشگری سالمندان
  • مسکن مناسب سالمندان
  • آموزش مادام‌العمر
  • مدیریت ثروت، خدمات مالی و بیمه‌ای ویژه سالمندان

لذا می‌توان این گونه بیان کرد که اقتصاد نقره‌ای یک بسته عملی برای از بازنگری به امکان‌های درد دسترس با محوریت سالمندان جامعه است. در واقع اگر نظام بازنشستگی یک تدبیر برای حفظ کیفیت معیشت بازنشستگان به وقت فراغت از کار بود، اقتصاد نقره‌ای یک فضای تازه برای بهبود کیفیت زندگی سالمندان و افزایش فرصت‌های اقتصادی ناشی از زیست سالمندان برای جامعه است.

ایران و اقتصاد نقره‌ای

در ایران، اقتصاد نقره‌ای حوزه‌ای نسبتاً نوظهور است که با توجه به روند سریع پیری جمعیت و افزایش سالمندان، اهمیت فزاینده‌ای یافته است. با وجود چالش‌ها و محدودیت‌ها می بایست سیاست‌گذاران و بخش‌های مختلف جامعه به تدریج به توسعه این حوزه توجه ‌کنند. با توجه به جمیع جهات می‌توان اذعان کرد که توجه به سیاست‌های ملی، توسعه خدمات مراقبتی و افزایش سرمایه‌گذاری در فناوری‌های مرتبط، از اولویت‌ها است. همچنین نیاز به همکاری میان بخش دولتی، خصوصی و جامعه مدنی برای ایجاد اکوسیستم مناسب اقتصاد نقره‌ای با امعان نظر به موارد زیر بسیار مهم است.

۱. روند جمعیتی: جمعیت سالمند ایران در حال افزایش سریع است و پیش‌بینی می‌شود سهم سالمندان در جمعیت کل تا سال‌های آینده به طور قابل توجهی افزایش یابد. این روند فشار زیادی بر سیستم‌های بهداشتی، اجتماعی و اقتصادی وارد می‌کند.

۲. سیاست‌ها و چارچوب‌های حمایتی: توجه به برنامه‌های ملی سلامت سالمندان از جنبه ارتقای سلامت جسمی و روانی سالمندان، حمایت بیشتر از برنامه‌های تامین اجتماعی معطوف به حمایت مالی از سالمندان و تدوین اسناد بالادستی نظیر  سند ملی سالمندان و سیاست‌های مرتبط می بایست مورد توجه، تدوین و یا بازنگری شود.

۳. خدمات و مراقبت‌های بهداشتی: مراکز بهداشتی و درمانی ویژه سالمندان از طریق سیاستهای تشویقی برای سرمایه گذاران می بایست توسعه یابد و حتی خدمات مراقبتی خانگی و توانبخشی به سالمندان در مرکز توجه قرار گیرد. بدیهی است رشد فناوری‌های مرتبط با سلامت دیجیتال در این چارچوب راهگشاست.

۴. بازار اقتصاد نقره‌ای:

  • خدمات مالی برپایه فناوری اطلاعات (فینتک) در راستای مدیریت ثروت و ایجاد نظام اعتبار خرید دارای تقاضای قابل توجه می باشد.
  • تولید و عرضه کالاها و خدمات مرتبط با سالمندان (از جمله تجهیزات پزشکی، مسکن مناسب و خدمات رفاهی) می تواند رو به افزایش گذارد.
  • با بسته های تشویقی استارت‌آپ‌ها و شرکت‌های نوپا در حوزه فناوری سلامت و مراقبت از سالمندان را می توان گسترش داد.
  • ارائه خدمات تفریحی، فرهنگی و ورزشی برای سالمندان می بایست گسترش یابد.

در پایان به‌نظر می‌رسد نیاز است که نهادهای متولی حوزه بازنشستگان و سالمندان، این حوزهِ بکر و نوپا را با نگاهی مشوقانه حمایت کنند. این حمایت هم از سمتی کیفیت زندگی ذی‌نفعان مستقیم این نهادها را بالاتر می‌برد و از سمت دیگر پتانسیل‌های اقتصادی جدیدی را در کشور برای بخش‌های مختلف اقتصادی ایجاد می‌کند. اقتصاد نقره‌ای وجود دارد، چون سالمندی دیگر یک مسئله حاشیه‌ای نیست؛ بلکه آینده است. این مفهوم بازتاب یک تغییر پارادایمی است: از دیدن سالمندان به‌عنوان «بار» به شناسایی آن‌ها به‌عنوان بازیگران اصلی در اقتصاد، جامعه و فناوری و یک استراتژی رشد اقتصادی. ادبیات اقتصاد نقره‌ای معتقد است که برای موفقیت در مدیریت پدیده سالمندی، باید نظام‌های اقتصادی تطبیق‌پذیر، فناوری‌های توانمندساز و سیاست‌های فراگیر به‌کار گرفته شوند.

*کارشناس مسائل اقتصادی

 

 

 

پیشنهاد سردبیر

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار ویژه

آخرین اخبار