یادداشت اختصاصی از کورش شرفشاهی

وطن فروشان در نگاه هیتلر

آدولف هیتلر که به واسطه جنگ افروزی و قتل عام عمومی در جنگ دوم جهانی، بیشترین تعرض را به کشورهای جهان داشت می گوید: هرکس از تعرض به کشورش خوشحال باشد، مانند کسی است که از تجاوز به مادرش خوشحال شده باشد. شاید در ابتدا این جمله هیتلر بی ادبانه، تعجب برانگیز یا توهین آمیز به نظر برسد، اما وقتی به تعاریفی که نسبت به وطن مطرح می شود و جایگاه مادری وطن توجه کنیم، به درک بالای هیتلر از کشور، وطن، آب و خاک، سرزمین و... پی می بریم.

وطن فروشان در نگاه هیتلر
صفحه اقتصاد -

غرب یا شرق تفاوتی نمی کند و در تمامی فرهنگ ها، از سرزمین به عنوان مادر یاد می شود، تعبیری که اگر با دقت بررسی کنیم، مصداق درستی از آن بیرون می آید. سرزمین همچون مادر، منبع‌ رویش و زایش است. اگرچه سرزمین نیازهای اساسی برای ادامه حیات انسانها را تامین می کند، اما این تمام ماجرا نیست. سرزمین به انسانها قدرت روحی و روانی می دهد. هنگامی که در محدوده و مرزهای سرزمین قرار داریم، همچون نوزادی در آغوش مادر، احساس قدرت می کنیم. می توانیم برای هر کاری برنامه ریزی داشته باشیم، به خودکفایی بیندیشیم، تصمیم بگیریم با چه کسانی در چه سطحی ارتباط داشته باشیم و با چه کسانی قطع رابطه کنیم. ما در سرزمین مان تصمیم می گیریم از چه کشوری کالا بخریم و به چه کشوری کالا بفروشیم. بر روی هر آنچه تولید می کنیم، آرم ساخت کشورمان را می زنیم و همان آرم کشور، برند می شود.

حتی موجودات زنده و حیوانات با نام سرزمین شناخته می شوند، یوز ایرانی، ببر بنگال، طوطی برزیل و بسیاری حیوانات دیگر با نام سرزمین شهرت پیدا کرده اند.

در اندیشه اهمیت و جایگاه سرزمین، وطن و میهن پرستی غوطه ور می شویم که آتش جنگ بر سرمان آوار می شود. هواپیماهای صهیونیستی بدون توجه به تفاوت مناطق نظامی، مسکونی، درمانی، اقتصادی و... به صورت گسترده تمام نقاط کشورمان را بمباران می کنند، ویرانی برجای می گذارند و جان می گیرند، وضعیتی که می بینیم و می فهمیم، اما آنچه نمی فهمیم یا درک آن برایمان سخت است، پهپادها و ریزپرنده‌هایی است که در نقطه نقطه شهرها به پرواز می آیند. با کمی دقت و بررسی، پرده از خیانتی بزرگ برمی داریم. معدود ایرانیان خودفروخته ای که پول می گیرند تا با جان هموطنانشان معامله کنند. قطعاتی که از مدتها قبل وارد ایران شده تا در چنین روزهایی سرهم بندی و به ریزپرنده تبدیل شود تا ویرانی به بار آورد، جان بگیرد و آرامش را به پریشانی تبدیل کند.

به سرعت کار اطلاعاتی در دستور کار قرار می گیرد و در هر گوشه کشور، خانه های تیمی شناسایی و خودفروختگان دستگیر می شوند. وانت‌ها و کامیون‌هایی که در سراسر کشور حرکت می کنند و پول های کلانی می گیرند تا پیک های مرگ را جابجا کنند. هر خانه تیمی که با انبوهی از مواد منفجره، قطعات، پهپادها و دستگاه های ویرانگر اسرائیلی کشف می شود، روح و روانمان را می آزارد و از خودمان می پرسیم که مگر می شود به خاطر پول، ننگ خیانت را بر پیشانی زد. بی شک خیانت‌پیشگان به سزای اعمالشان می رسند، اما فراموش نکنند که مهر خیانت همواره بر کارنامه پدر و مادر، خواهر و بردار، زن و فرزند و تمامی بستگان این افراد زده می شود و باقی خواهد ماند.

نکته بسیار مهم این است که بدانیم وطن فروشی و خیانت چیست و تا چه اندازه می تواند مخرب باشد. بی شک جاسوسی و فروختن اطلاعات خیانت است، همانگونه که پخش اخبارجعلی و تشویش افکارعمومی خیانت است. بزرگنمایی توان دشمن و کوچک شمردن توان کشور خیانت است همانگونه که تضعیف روحیه مردم خیانت است. به عبارت بهتر هر آنچه به تقویت دشمن درشدت بخشیدن به دشمنی اش به زیان کشور منجر شود، خیانت است.

آنچه به هیچ عنوان قابل درک نیست، ذوق زدگی آن دسته از ایرانیانی است که از تهاجم اسرائیل به ایران خوشحال می شوند. مگر می شود ایرانی بود و از تهاجم دشمن به خاک میهن ذوق زده شد؟ اگر ذره ای به خاک ایران ارادت داشته باشیم یا حتی ادعای علاقه به ایران را مطرح کنیم، چگونه می توان از ویرانی آبادی های این سرزمین خرسند شد و شادی کرد. قرار نیست به واسطه عقده ها و سرکوب خواسته هایمان، از ویران شدن ایران خرسند شویم.

با این توصیفات، براستی این وطن فروشان که به هر شکل از فروش اطلاعات تا پناه دادن به جاسوسان، جریان سازی در فضای مجازی یا هر روش دیگر ایران را تضعیف می کنند، چه پاسخی در مقابل توصیف هیتلر دارند.

پیشنهاد سردبیر

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار ویژه