یادداشت اختصاصی از کورش شرفشاهی
کیسه دوختن ایران خودرو برای پول مردم
اکنون سوال مردم از مسوولان و حامیان خودروسازی این است که «چه کنیم». تا کی قرار است معضل وحشتناک انحصار تحمیلی برای ایران خودرو، روزگار را به کام مردم تلخ کند؟ اگر ایران خودرو به معنای واقعی خصوصی سازی شده، چرا اجازه واردات خودروهای با کیفیت و ارزانتر را به ایران نمی دهید؟ براستی هدف از خصوصی کردن ایران خودرو چه بوده است؟

هنگامی که سخن از خصوصی سازی ایران خودرو به میان آمد، گمان کردیم همه چیز گل و بلبل می شود، زیرا سالها و بارها شاهد سخنان تند نمایندگان مجلس، کارشناسان اقتصادی، وارکنندگان خودرو و... بودیم. بارها از رانت و فساد در ایران خودرو خبر دادند. بارها گفتند آقاها و آقازاده ها در هیات مدیره ها جا خشک کرده اند. بارها گفتند بخش اداری و پشت میز نشینی به نسبت تولید سنگین و ناکارآمد است. همواره از تولید خودروهای بی کیفیت انتقاد شد، خودروهایی که استهلاک بالا و سوخت بالا داشتند در حالی که خدمات پس از فروش پایین داشتند. پژوهای ۴۰۵ که خودسوزی می کردند و مالکان خودرو می دیدند که چگونه پولی که بابت خرید خودرو صفر کیلومتر داده اند، دود می شود. ایران خودرو که بابت ایربگ خودروهایش میلیونها تومان از خریدار گرفت اما هنگام تصادف دیدیم که بازنشدند.
البته این اول ماجرا بود. برای این خودروهای بی کیفیت، باید منتظر باز شدن سایت ثبت نام باشیم و مردم بخت برگشته که آرزوی خرید همین خودرو بی کیفیت را داشتند، در رقابتی نابرابر به نبرد دلالان بی انصافی بروند که کارت ملی می خریدند تا خودرو ثبت نام کنند و سود کلانی به جیب بزنند.
اما داستان سراسر ویرانگر ایران خودرو، پایانی نداشت و شاهد شنیدن آه و ناله مدیران ایران خودرو بودیم. همواره نالیدند که تولید صرفه ندارد، ایران خودرو زیانده است و باید قیمت ها را بالا ببریم. از همه بدتر نه تنها سکوت بلکه حمایت سازمان حمایت از مصرف کننده و تولیدکننده و دیگر دستگاههای نظارتی از ایران خودرو بود که به افزایش نجومی قیمت خودرو منجر می شد و قیمت خودرو به اندازه ای بالا رفت که خرید خودرو برای حقوق بگیر رویا شده و در حالی که حداقل حقوق ۱۰ میلیون تومان است، قیمت محصولات ایران خودرو به ۸۰۰ میلیون تومان می رسد که یعنی یک حقوق بگیر باید ۶ سال حقوقش را پس انداز کند تا بتواند یک خودرو بخرد.
مردم بخت برگشته ای که این هفت خان را تحمل کردند، زیرا فریادشان به جایی نمی رسید، یک باره با انتشار فیلم انبار خودروهای ایران خودرو در انبارها و بیابانها، میخکوب می شدند. در حالی که مردم انتظار داشتند برای رفع مشکلات بازار و تقاضای کاذبی که دلالان به وجود آورده بودند، ایران خودرو هر آنچه تولید می کند روزانه بدست مصرف کننده برساند، خودروهای تولیدی چندین ماه زیر آفتاب و باد و باران آسیب می دید تا به قیمتی گرانتر بفروشند.
با وجود تمام این فجایع، همچنان از ایران خودرو حمایت شد و هر گاه که نسبت به عملکرد آن انتقاد کردیم، فقط و فقط حمایت از ایران خودرو مطرح شد و مصرف کننده که در تمام جهان، ملاک است و تبلیغات برای جلب رضایت مشتری صورت می گیرد، در ایران به پست ترین درجه توجه سقوط کرد. حمایت بی منطق از ایران خودرو، با بستن دروازه های کشور بروی خودرو خارجی و قطع واردات به اوج خود رسید، در حالی که مردم همواره سوال می کردند این همه حمایت به نفع ایران خودرو به زیان مردم چه مفهومی دارد.
در شرایطی که کارد به استخوان مردم رسیده، یک باره خصوصی سازی ایران خودرو مطرح شد و هنوز مردم درک درستی از خصوصی سازی نداشته و البته هنوز هم ندارند، ایران خودرو به بخش خصوصی واگذار شد. این خصوصی سازی هم داستان خودش را داشت و قیام گسترده ای علیه خصوصی سازی صورت گرفت، اما حکم به نفع خریداران صادر و ایران خودرو به واقع خصوصی شد.
بر مبنای آنچه خصوصی سازی در جهان نشان می دهد، مردم منتظر بودند خودرو ارزان و فراوان شود، خدمات پس از فروش بیشتر شود، کیفیت بالا برود، بر اساس معادله عرضه و تقاضا، تولید افزایش یابد و خلاصه آنکه تحولی بنیادین در ایران خودرو رقم بخورد که ایران خودرو خصوصی شده، تیر خلاص را بر پیکره مردم بخت برگشته وارد کرد. پیرمحمدی مدیرعامل ایران خودرو در نامهای به وزارت صنعت اعلام کرد صنعت خودرو در بحران است و تا قیمت گذاری درست نشود، امکان فروش خودرو را نداریم. ایران خودرو تاکید کرد: هیچ ضمانت نامهای نداریم همه را قبلا بابت ضمانت دادهاند اینکه میگوییم نمیتوانیم بفروشیم به دلیل تولید ضررده است حتما باید به ارج تبدیل شویم که فکر اساسی کنید.
گمان می کردیم وزارت صمت، دولت و مجلس شورای اسلامی واکنش نشان دادند که اتفاق خاصی نیفتاد و مدیرعامل ایرانخودرو با موضع گیری دیگری، نشان داد که مردم قربانیان اصلی هستند. وی اعلام کرد: با توجه به شرایط سخت و زیاندهی ایرانخودرو به دلیل قیمتگذاری دستوری و چشمپوشی از واقعیتهای اقتصادی و تعلل طولانی مدت سازمان حمایت برای تعیین تکلیف وضعیت قیمتگذاری، تصمیم گرفتیم از ظرفیت شفاف بورس کالا برای عرضه محصولات استفاده کنیم. آقای مدیرعامل با قاطعیت و بدون ترس یا نگرانی از تبعات تصمیمات فرمودند: با وجود چندماه تلاش شبانه روزی تیم مدیریتی جدید، کاهش هزینهها و چابکسازی سیستم و سازمان، ایرانخودرو همچنان به دلیل قیمتگذاری دستوری زیانده است. صنعت خودرو با شرایط فعلی دیگر نمیتواند طاقت بیاورد و راهی جز ورود به بورس کالا نداریم.
اکنون سوال مردم از مسوولان و حامیان خودروسازی این است که «چه کنیم». تا کی قرار است معضل وحشتناک انحصار تحمیلی برای ایران خودرو، روزگار را به کام مردم تلخ کند؟ اگر ایران خودرو به معنای واقعی خصوصی سازی شده، چرا اجازه واردات خودروهای با کیفیت و ارزانتر را به ایران نمی دهید؟ براستی هدف از خصوصی کردن ایران خودرو چه بوده است؟ اگر قرار است انحصار برای افراد خاص رقم بخورد و مردم بخت برگشته به نفع جیب عده ای انگشت شما زیر پا له شوند، به صراحت و شفافیت اعلام کنید.
از همه مهمتر اینکه مگر خریداران ایران خودرو با چشم بسته وارد معرکه شدند و شرکت را خریدند؟ مگر شرایط کشور را نمی دانستند؟ مگر نمی دانستند هزینه تولید چقدر و قیمت فروش چقدر است؟ چرا باز هم مانند مدیران دولتی، چشم بسته و دهان باز، کلی گویی می کنند؟ چرا آنالیز قیمت خودرو را ارایه نمی دهند؟ چرا لیست کارکنان اداری و تولید و حقوق هایی که می گیرند را منتشر نمی کنید؟ شما که سینه چا کرده بودید و برای خرید ایران خودرو تا شکایت به مراجع قضایی پیش رفتید، یعنی نمی دانستید چه شرکتی را می خرید یا اطمینان داشتید که هر چقدر ناز بیایید و غمزه کنید، ناز و غمزه شما را می خرند؟ مهمتر از همه، آمده اید خدمت کنید یا بحران بیافرینید.
آنچه بیش از همه سوال برانگیز است، سکوت صداوسیما و رسانه ها در این شرایط است. اکنون که مردم انتظار دارند رسانه ها به عنوان رکن چهارم دموکراسی وارد عرصه شفاف سازی شوند، مفهوم این همه سکوت و مماشات در برابر یکه تازی ایران خودرو چیست.
*سردبیر صفحه اقتصاد
نظر شما