یادداشتی از حمیدرضا حاجی اشرفی
مدیریت ریسک و انقلاب پنجم صنعتی
ایران از آنچنان پتانسیل عظیم انسانی، تمدنی، فرهنگی، اقلیم، تنوع زیستی و آب و هوایی، اقتصادی جوامع محلی و ملی برخوردارست که به بوقهای پروپاگاندای مصنوعی برج سازی آنچنانی، ایده شهرسازی وسط بیابان ، شوهای ورزشی مصنوعی نیاز ندارد.
سال ۲۰۱۱ میلادی انقلاب چهارم صنعتی از آلمان شروع شد . در انقلاب چهارم ، تمرکز کشورهای صنعتی بر بهبود کارآیی و افزایش بهره وری از طریق بهره برداری از تکنولوژی هوش مصنوعی پایه ریزی شده بود . بطوریکه هدف گذاری برنامه ریزان آن کاهش حداکثری نیروی کار در کارخانجات و بخش کشاورزی و خدمات استوار گردید . جانشینی ماشین بجای انسان!
پیش بینی بیکاری بیش از یک میلیارد انسان بین ۲۰۳۰ تا ۲۰۵۰ یعنی بازه تعیین شده برای حذف مصرف انرژی فسیلی در جهان ،بطور همزمان بدنبال کاهش تحرک انسانها به منظور کاهش مصرف انرژی فسیلی از جمله برنامه ریزی هایی که متاثر از توافقات اجلاس های آب و هوایی کشورهای جهان تحت مدیریت سازمان ملل متحد صورت پذیرفته است .تحلیل و جمع بندی مباحث مربوط به شکل گیری انقلاب چهارم صنعتی نشان می دهد که مدیران صنعتی ،افزایش بهره وری را با کاهش حضور انسان در محیط کار در رابطه مستقیم قرار داده بودند .لیکن با پروژه موج پنجم بنظر می رسد در ارزیابی پیشین تجدید نظر کرده اند!
در ۲۰۱۳ یعنی ۱۳ سال پس از شروع انقلاب صنعتی چهارم ، موج پنجم صنعتی کلید خورده است. بر عکس انقلاب چهارم که مدیران صنعتی کشورهای توسعه یافته بر بهره برداری از اینترنت ۵G و کاربرد وسیع هوش مصنوعی و اینترنت اشیا متمرکز شدند، بنظر میرسد به موازات و بر پایه انقلاب چهارم ، انقلاب پنجم صنعتی را کلید زده اند.
موج پنجم را بر پایه سه موضوع: انسان محور - پایداری - تاب آوری! اکران کرده اند!
در اجلاس جهانی اقتصاد [ در انقلاب پنجم ؛ انسان و ماشین در اقتصاد با هم می رقصند ] شعار داده اند.
بنظر می رسد که در توافقات ناشی از تصمیمات گلاسکو راجع به سرعت کاهش مصرف انرژی فسیلی و جایگزینی انرژی سبز تا ۲۰۶۰ قدری تعدیل شده و کمی دنده معکوس زده اند ،ضمن تاکید بر اجرا آن ، بنا به واقعیات جهانی و اینکه تصمیمات سران دولت ها لاجرم به دلیل محدودیت منابع و سرمایه ها همیشه نمی تواند طبق خواسته ها و تصمیمات آنها پیش برود ، لذا مجبور شده اند در برنامه ریزی جدید، بجای تمرکز مطلق بر [ اینترنت اشیا ] مجددا به فعالیت های انسانی برگردند و ضرورت انسان محور بودن دگردیسی اقتصاد جهانی را انتخاب کنند که بطور همزمان از هوش مصنوعی + تفکرات و فعالیت های انسانی برنامه ریزی بهره برداری کنند .
به زبان ساده : بنظر میرسد ،سرانجام ، تخیلات و خوش بینی های مفرط کسانی که بدنبال کاهش شدید تولید مصرف انرژی های فسیلی در بازه ۳۰ ساله بودند و آنرا در کاهش فعالیت و حضور انسان در صحنه اجتماع و کار می دیدند بیشتر از آنچه تصور می کردند ،ایده آلیستی درآمد و با اعلام برنامه های کشورهای صنعتی در قالب [ موج پنجم ] به دلایل : منطبق نبودن ملت ها و فرهنگ آنها و اینکه یگانه راه نجات آب و هوا و خاک از آلودگی های زیست محیطی ، حذف فعالیت انسانی نیست و عملا سرنوشت انسانها در قالب تصمیمات دولت ها و دست سازمان های بین المللی نیست و نیز محدودیت منابع مالی و متخصصین کافی در همه کشورها برای سرمایه گذاری و فرهنگ سازی دگردیسی بزرگ تمدنی وجود ندارد ! بنظر می رسد برنامه اجباری کاهش فعالیت های انسانی در بخش های مختلف اقتصاد تغییر کرده و شعار جدید اجلاس جهانی اقتصاد هم در همین رابطه است !
با موج انقلاب پنجم ، سیزده سال پس از رخداد انقلاب صنعتی چهارم با محوریت انسان و لحاظ زیست پایدار و تاب آور ، کشورهای توسعه یافته از این پس به موازات اجرای توافقات زیست محیطی اجلاس گلاسگو ، به سمت برنامه ریزی تحولات اجتماعی به موازات دگردیسی اقتصاد و اکوسیستم محیط کسب و کار جهانی تغییر جهت داده اند و ان شاالله مسیر خردمندانه ای در پیش گرفته باشند.
موج پنجم ، فرصت مغتنمی برای کشورهای در حال توسعه است تا خود را با موج چهارم و واقعیات دگردیسی جهانی هماهنگ کنند . بعنوان کارشناس مطالعات ریسک ؛ موج پنجم صنعتی که بر محوریت انسان - پایداری - تاب آوری برنامه ریزی شده را فرصت ارزشمند برای کشور عزیزمان می دانم و بدون شک با پیاده سازی دقیق [ تصمیمات اجرایی مصوب آمایش سرزمین ایران ] و اهمیت دادن به آن در قانون برنامه هفتم توسعه توسط دولت ،ایران می تواند ،قطب اول منطقه غرب آسیا در اجرا موج پنجم شود و با الگوبرداری از چشم انداز بیست ساله ،همگام با دگردیسی اقتصاد جهان، اکوسیستم محیط کسب و کار ایران بسوی نوسازی رهنمود کند.
ایران از آنچنان پتانسیل عظیم انسانی، تمدنی، فرهنگی، اقلیم، تنوع زیستی و آب و هوایی، اقتصادی جوامع محلی و ملی برخوردارست که به بوقهای پروپاگاندای مصنوعی برج سازی آنچنانی، ایده شهرسازی وسط بیابان ، شوهای ورزشی مصنوعی نیاز ندارد. پتانسیل ایران قرنهاست بی نظیرست !
نظر شما