معرفی تمام فیلم های ساخته نوید محمدزاده + خلاصه داستان و اسامی بازیگران
نوید محمدزاده، ستاره امروز سینمای ایران است؛ سینمایی که البته آخرین روزهای خوبش سهم محمدزاده و همنسلیهای دیگرش شد.
نوید محمدزاده، ستاره امروز سینمای ایران است؛ سینمایی که البته آخرین روزهای خوبش سهم محمدزاده و همنسلیهای دیگرش شد. متولدان دهه شصت تحصیلکرده و علاقهمند به رشتههای فرهنگی هنری که شاید از میانشان تنها سینما ظرفیتی برای پذیرش و شکوفایی آنها داشت؛ چرا که به خاطر بصری بودن مدیومش بیشترین سرمایهگذاری هم رویش شده بود. تئاتر همیشه گردش سرمایه کمتری نسبت به سینما و مخاطبان کمتر و طبعاً تأثیرگذاری کمتر داشته و همچنان دارد.
باقی مدیومهای فرهنگی هنری هم که تکلیفشان مشخص است. درباره سینما که تنها گریزگاه متولدان بعد از انقلاب بود، حتی در همان دهه نود هم که محمدزاده و همنسلانش وارد سینما شدند، سینمای ایران سالها با روزهای اوج خود فاصله داشت و در غیاب بزرگان و متفکران راندهشده از تازیانه سانسورش در حال افول بود اما داشت نفسهای آخرش را میکشید. بهترین فیلمهای نوید محمدزاده و همنسلانش در همین نفسهای آخر ساخته شدند.
نوید محمدزاده کارش را از تئاتر شروع کرد، در تئاتر دیده شد. چند فیلم کوتاه و مستقل بازی کرد و بعد سال ۱۳۹۲ کنار باران کوثری در «عصبانی نیستم» رضا درمیشیان بازی کرد که اولین فیلم بلند جریان اصلیاش محسوب میشد. در واقع، محمدزاده باید همان موقع پیش مردم هم شناخته میشد. اما به خاطر توقیف فیلم و جلوگیری از اهدای جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر آن سال، این شهرت چند سال به تعویق افتاد. البته شهرت عمومی، محمدزاده میان اهالی سینما کمکم در حال شناختهشدن بود و در تئاتر هم حضور نسبتاً چشمگیری داشت.
با «ابد و یک روز» اولین فیلم بلند سعید روستایی بود که محمدزاده به شهرتی گسترده دست یافت و خیلی زود میان جوانان محبوب شد. شکل بازی عصبی در نقشهای افسارگسیخته با نگاههای پر از اشک و حالات اغراقشده چهره، هر آنچه محمدزاده از نسلهای پیشینش از بهروز وثوقی تا خسرو شکیبایی و پرویز پرستویی تا حامد بهداد یاد گرفته بود، از دلایل اصلی محبوبیت سریع و وسیع او میان جوانان مخاطب سینما شد. بعد از آن نوید محمدزاده خیلی سریع در تئاتر به چهره تبدیل شد و با حضورش در تئاتر باعث فروش بالای گیشه شد.
در سینما به طور کلی با چند کارگردان موفق به همکاری شد که با هر یک، دستاوردهای خوبی هم داشت. محمدزاده سال ۱۳۹۱ در نقشی فرعی در فیلم «سیزده» به کارگردانی هومن سیدی برای اولین بار بر پرده سینما ظاهر شد که او مشخصاً توجه خاصی را به خود جلب نکرد. اما بعدها با هومن سیدی دو فیلم «خشم و هیاهو» و «مغزهای کوچک زنگزده» و در سالهای اخیر سریال «قورباغه» را در شبکه نمایش خانگی کار کرد که همه نسبتاً موفق بودند. با درمیشیان بعد از «عصبانی نیستم»، فیلم جنجالی «لانتوری» را کار کرد که به دلیل موضوع حساس اسیدپاشی، هم خود فیلم و هم بازی محمدزاده مورد توجه قرار گرفت. همکاریهای بعدیاش با سعید روستایی فیلم موفق «متری شش و نیم» بود و در دهه ۱۴۰۰ فیلم اکراننشده «برادران لیلا» که برای کارگردانش ممنوعالکاری به همراه داشت.
نقش فرعی محمدزاده در فیلم «ناهید» ساخته آیدا پناهنده چندان موفق نبود، با اینکه او با پرسونای مرد معتاد بیچاره ناآشنا نبود اما همکاریاش با پناهنده به فیلم بعدی نرسید. همکاریاش با وحید جلیلوند منجر به تولید دو فیلم مورد توجه قرار گرفته شد؛ «بدون تاریخ بدون امضا» در سال ۱۳۹۵ و فیلم توقیفشده «شب داخلی دیوار» در سال ۱۴۰۲ که هر دو از فیلمهای اجتماعی سیاسی منتقد به شرایط کشور بودهاند.
فیلمهای نوید محمدزاده که باید ببینید
بدین شکل، نوید محمدزاده در دهه نود با بازی در نقشهایی میتوان گفت تکراری اما پرطرفدار کارنامه موفقی را برای خود دست و پا کرد (در آن روزها سوال نوید محمدزاده یا جواد عزتی؟ به وفور پرسیده میشد). به تهیهکنندگی در تئاتر روی آورد و در دهه ۱۴۰۰، با سه فیلم توقیفی یا بهنمایشدرآمده، مثل بسیاری از بازیگران دیگر سینما به بازی در سریالهای شبکه نمایش خانگی روی آورد و در سال ۱۴۰۳ یک کار کمدی در کنار محسن تنابنده به کارگردانی رامبد جوان هم روی پرده داشت. مشخصاً بازیگری نیست که در این روزهای سینمای ایران از موج نازل سینمای تماماً کمدی در امان بماند. اینجا همان جایی است که میتوان به حال سینما و تمام علاقهمندانش افسوس خورد، که تتمه بیجانش به بلوغ متولدان دهه شصت رسید. نه فقط در سینما، در تمام حوزههای فرهنگی هنری. با این حال، نوید محمدزاده به عنوان نماد عصیان همین نسل بهحق عاصی در باقیماندهروزهای خوب سینمای ایران، چند کار قابل توجه در کارنامهاش ثبت کرد.
۱. عصبانی نیستم
- محصول: ۱۳۹۲
- کارگردان: رضا درمیشیان
- بازیگران: نوید محمدزاده، باران کوثری، رضا بهبودی
- خلاصه داستان: دانشجوی ممتازی به نام نوید به دلیل فعالیتهای سیاسی از دانشگاه اخراج میشود. او نامزدی به نام ستاره دارد که از طرف پدرش تحت فشار برای ازدواج است. نوید شرایط مناسب برای ازدواج را ندارد اما به دنبال راهی برای حل مشکلاتش است.
«عصبانی نیستم» اگر چند سال زودتر ساخته یا اکران میشد، میتوانست هم کارنامه فیلمهای نوید محمدزاده را در مسیر دیگری پیش ببرد هم در فرهنگ عامه تأثیر بزرگی داشته باشد. این درام عاشقانه با پرداختن به یک رابطه عاشقانه که به دلیل محدودیتهای سیاسی و اقتصادی نمیتواند به وصال منجر شود، در واقع فریاد نسلی بود که جوانیاش را به شکلی مشابه از دست داد و راه برگشت و جبران هم ندارد. در عوض، از نگاه فیلمساز یک راه دارد و آن هم خودکشی است. طبعاٌ فیلم به سیاهنمایی متهم شد و با وجود به نمایش در آمدن در جشنواره بینالمللی فیلم برلین در داخل ایران رنگ پرده را تا چند سال بعد به خود ندید. تبدیل به فیلم ممنوعه شد و در بازار سیاه دست به دست چرخید.
کسانی که درمیشیان را به سیاهنمایی متهم میکردند، بر این باور بودهاند که جوان ایرانی اگر سربهزیر باشد و اعتراض بیجا نکند و به حق خودش قانع باشد، توانایی تشکیل خانواده و زندگی قابل قبولی را خواهد داشت. اما نوید نماینده تمام جوانانی بود که هوش و نبوغشان بیشتر از آن بود که به این کم، هر کمی راضی باشند. اینها از اساس با سیستمی که بر اساس حقخوری و فساد شکل گرفته، معترض بودند اما صدای اعتراضشان به جایی نمیرسید. بنابراین، بین تن دادن به گوشبهفرمانبودگی و خودویرانگری، گزینه دوم را انتخاب کردند. چرا که به دلیل طبقه اجتماعی اقتصادی حتی فرار مغزها هم شامل حالشان نمیشد. نه شامل حال او و نه آن خواننده گمنامی که در خانهای مشترک با چند جوان دیگر صدای پرسوز و استعدادی نو دارد.
خوشبختانه هم نوید محمدزاده و هم آن خواننده گمنام بعدها به واسطه همین فیلم به حق طلبکرده خود رسیدند اما «عصبانی نیستم» همچنان فریاد نسلی خفهشده با استعدادها و تواناییهای پنهانی که به بدویترین خواستههایی ممکنش هم نمیرسد. محمدزاده به عنوان نماد این نسل درک درستی از نقشاش داشت و بازی خوبی از خود به نمایش گذاشت. شاید بهترین بازیاش تا به امروز. در تقابل او و باران کوثری که آن سالها اگر در فیلمی نقش اول را داشت معمولاً به یاد میماند، اینجا این نوید محمدزاده است که در یادها میماند.
۲. ابد و یک روز
- محصول: ۱۳۹۴
- کارگردان: سعید روستایی
- بازیگران: پیمان معادی، نوید محمدزاده، پریناز ایزدیار، شبنم مقدمی، ریما رامینفر، مهدی قربانی، معصومه رحمانی، شیرین یزدانبخش
- خلاصه داستان: سمیه دختر جوانی است که قرار است به زودی به عقد مردی افغان درآید. اما سمیه برای انتخاب این وصلت مردد است چرا که خانوادهاش تا حد زیادی به او وابستهاند. خانوادهای که درگیر مشکلات مختلفی همچون اعتیاد، فقر، بیکاری و دیگر مشکلات خانوادگی هستند. مادر پیر و ازکارافتادهای و برادران و خواهرانی که هر یک مشکلات خاص خود را دارند و در حال جدال با یکدیگرند.
تماشای جهان سعید روستایی واقعاً کار سختی است. او هم به عنوان یک نسل سومی همچون درمیشیان و سیدی، نگاه تیره و تاری به جایی که در آن زندگی میکند دارد و چرا نباید داشته باشد. همه اینها به سراغ تاریکترین و اندوهبارترین وجوه جامعه ایرانی بهخصوص در کلانشهر تهران میروند. سراغ طبقه محروم که هر یک به شکلی محرومیت را تجربه میکنند. همیشه فقر هست و اعتیاد و بزهکاری هم به آن اضافه میشود و به سیاهترین شکل ممکن به نمایش گذاشته میشود. نوید محمدزاده پیش از فیلم تحسینشده «ابد و یک روز» نقش معتاد را بر پرده سینما بازی کرده بود اما اگر در «سیزده» صرفاً یک مصرفکننده بیمخ حاشیه شهرک اکباتان بود، در «ابد و یک روز» نقش مصرفکننده/ساقی حاشیههای جنوب شهر تهران را زنده کرد.
او در نقش پسر دوم خانوادهای فقیر که تمام مردانش سابقه اعتیاد و خلاف دارند، باز هم نماینده نسلی بود که توانایی عبور و گذر از مشکلات تحمیلشده از سوی اجتماع را ندارد و به نازلترین سطح خودش میرسد. ظرافت بازی محمدزاده در ایفای نقش یک معتاد به آخر خط رسیده که مثل ایماژ قدیمی شخصیت معتاد در سینمای ایران، لزوماً منفی نیست که حتی به خاطر آسیبپذیری و حساسیت بیش از اندازه، از دیگران صادقتر و خالصتر است، قابل تحسین بود. او توانست به وجوه مختلف یک شخصیت معتاد نفوذ کند و تنهایی و شکنندگیاش را بیپروا به نمایش بگذارد.
همذاتپنداری با شخصیت یک معتاد که اعتیادش نتیجه فقر و بیکاری و محل زندگیاش است، گرچه برای سینمای ایران یک عقبگرد به حساب میآید اما تلنگر و اعتراضی به وضعیت موجودی است که قرار بود چنین نباشد. به طور ویژه برای همین قشر از جامعهی حالا نه تنها بهبودنیافته اما معتادش حتی به شکلی نمادین توانایی ترک را هم ندارد چه برسد به دوباره جان گرفتن برای ایستادن در برابر ظلم. در آخر باید او را بیایند به زور ببرند تا اعتیادش را ترک کند. نوید محمدزاده کاهش وزن قابل توجهی برای بازی در این نقش داشت و ضعف ظاهری ماحصل آن، او را به نقش نزدیکتر کرد و بدین شکل، یک تیپ جدید معتاد در سینمای ایران شکل گرفت، که به بهروز وثوقی «گوزنها» نزدیک است اما رنگ خودش را هم دارد. «ابد و یک روز» به خاطر نمایش واقعگرایانه فقر و اعتیاد تحسین شد و نوید محمدزاده و دیگر بازیگران فیلم در اجرای این تصویر نقش مهمی را ایفا کردند. او برای این نقش سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد و رفت که به بازیگر ثابت نقش معتاد و خلافکار تبدیل شود.
۳. متری شش و نیم
- محصول: ۱۳۹۷
- کارگردان: سعید روستایی
- بازیگران: پیمان معادی، نوید محمدزاده، فرهاد اصلانی، پریناز ایزدیار
- خلاصه داستان: چند مأمور پلیس مبارزه با مواد مخدر به سردستگی صمد به دنبال فروشندهی بزرگ شیشه در تهران به اسم ناصر خاکزاد هستند و موفق به دستگیری او میشوند.
«متری شش و نیم» یکی از هالیوودیترین فیلمهای نوید محمدزاده و سینمای ایران در ژانر پلیسی است. سعید روستایی در فیلم دومش باز هم به سراغ فقر و اعتیاد رفته ولی این بار از زاویه دید دیگری این معضل اجتماعی را زیر ذرهبین میگذارد. نوید محمدزاده در این فیلم نه نقش معتاد/ساقی بیچاره که نقش یکی قاچاقچی حرفهای را بازی میکند که پلیس مبارزه با مواد مخدر مدتهاست به دنبال اوست. روستایی در واقع با این فیلم سویه دیگر عواقب فقر و بیکاری به نمایش میگذارد. یکی محسن «ابد و یک روز» میشود که فقر او را در هم میبلعد، یکی ناصر خاکزاد «متری شش و نیم» میشود که در خلاف پیشرفت میکند و تبدیل به موجودی خطرناک میشود که البته هر دو به یک اندازه قربانیاند.
روستایی اینجا هم با ارائه تصویری احساساتی از شخصیت یک قاچاقچی باعث همذاتپنداری مخاطبش با این شخصیت میشود. بازی احساسی و بیشتر اغراقشده نوید محمدزاده که حالا تجربه بیشتری هم روی پرده دارد، در این همذاتپنداری تأثیر عمدهای دارد. درست مثل «ابد و یک روز»، «متری شش و نیم» هم یک مونولوگ بهیادماندنی دارد که بعدها وارد فرهنگ عامه و حتی تبدیل به میم شد. «متری شش و نیم» یک همکاری در نقشی پیچیده و پرچالش را بین روستایی و محمدزاده رقم زد. نقشی که محمدزاده به شیوه خودش آن را بازی کرد و موفق شد. او در نقش قاچاقچی مواد مخدر، زندگی و رنج چنین شخصیتی را به شکل زنده و گیرا به تصویر کشید و عمق واقعیت تلخ اجتماعی را به مخاطبان فیلم القا کرد.
۴. سرخپوست
- محصول: ۱۳۹۷
- کارگردان: نیما جاویدی
- بازیگران: نوید محمدزاده، پریناز ایزدیار، آتیلا پسیانی، ستاره پسیانی، حبیب رضایی، مانی حقیقی
- خلاصه داستان: سال ۱۳۴۶، در یک زندان قدیمی در جنوب که به دلیل مجاورت با فرودگاهِ در حال توسعه شهر، در حال تخلیه است، سرگرد نعمت جاهد به همراه مأمورانش در حال انتقال زندانیان به زندان جدید هستند و قرار است خود سرگرد به همراه افرادش تا عصر از زندان بروند. اما این میان جاهد هم خبر حکم ترفیع خودش را میشنود و هم متوجه میشود که در زمان انتقال، یکی از زندانیان به نام احمد ملقب به احمد سرخپوست همراه با دیگر زندانیان نبوده است. جاهد مطمئن است که سرخپوست هنوز در زندان است و از آنجا که حکم ترفیع خود را در خطر میبیند به همراه نیروهای خود، تمام زندان را برای پیدا کردن سرخپوست جستوجو میکند.
نوید محمدزاده اگر فیلم «سرخپوست» را بازی نمیکرد، احتمالاً از نقش معتاد/خلافکار رهایی نمییافت. این اولین نقش متفاوت او در مسیر حرفهای نه چندان طولانیاش در عرصه سینماست که هم به لحاظ سنی از او بزرگتر است، هم گریم متفاوتش، تصویر متفاوتی از محمدزاده را در ذهن ثبت میکند. فیلم نیما جاویدی به همین خاطر، یعنی توانایی نوید محمدزاده در ایفای نقشی متفاوت و فضاسازی تاریخی و قصهای پرکشش مورد توجه قرار گرفت. بعد از «سرخپوست» محمدزاده مسیر متفاوتی را در بازیگری در پیش گرفت.
۵. مغزهای کوچک زنگزده
- محصول: ۱۳۹۶
- کارگردان: هومن سیدی
- بازیگران: نوید محمدزاده، فرهاد اصلانی، فرید سجادی حسینی، نازنین بیاتی، نوید پورفرج، مرجان اتفاقیان، هامون سیدی
- خلاصه داستان: در منطقهای نزدیک البرز و زندان قزلحصار، یک آبادی وجود دارد که مختص فقیران و آشغالجمعکنها، اراذل و اوباش، فروشندگان مواد و … است. شکور، شاهین، شهره و شهروز به همراه پدر و مادرشان، در این آبادی زندگی میکنند. خشونتهای جامعه و مسائل مربوط به مواد مخدر به طوری این خانواده را تحتالشعاع قرار داده است که آنها را از هم میپاشد.
هومن سیدی با «مغزهای کوچک جنگزده» تمرکزش را از جوانان شهرک اکباتان برداشت و به حاشیهنشینان تهران معطوف کرد. نوید محمدزاده گزینه مناسبتری بود برای آنکه از آن جهان اکباتانی با خودش به این جهان حاشیهنشینی بیاورد. او حالا دیگر با چند تجربه بازی در نقش جوان بزهکار میتوانست یک بزهکار حرفهای را روی پرده زنده کند که البته بدبختیاش فقط در بزهکاریاش خلاصه نمیشود. او به عنوان بچه آن محله خلاف راه و آینده دیگری به جز بزهکاری ندارد. اما یتیم و فرزندخوانده هم هست. فقط آسیبدیده نیست. پر از خشم و کینه و نفرت و حسادت هم هست و همه اینها را باید به طریقی تخلیه کند.
هومن سیدی و سعید روستایی و همتایانشان در ساخت جهانهایی اینچنین سیاه و رنجآور با هم رقابت دارند. هر دو فیلمساز روی فقر و اعتیاد تمرکز دارند اما نیمنگاهی به مسائل زنان هم دارند. روستایی مسئله دخترفروشی را در «ابد و یک روز» مطرح میکند و سیدی دخترکشی را در «مغزهای کوچک زنگزده». نوید محمدزاده به عنوان قهرمان ضد قهرمان هر دو جهان، با همان نگاه نافذ و صدای در سر زنگدار، حرکات و راهرفتنهای تند و در یک کلام «کلهخرابی» معمول بچههای خلافکار دیگر در این نقشها خبره است. نبض بازار را هم خوب میداند.
در «مغزهای کوچک زنگزده» قلدری ناصر خاکزاد «متری شش و نیم» و آسیبپذیری محسن «ابد و یک روز» را با هم دارد اما در نهایت او هم یک قربانی دیگر است. البته در «مغزهای کوچک زنگزده» گریم و آن پروتز توی دهان، کارش را برای دیالوگگویی واقعاً سخت کرده و به بازیاش آسیب زده است. اما در کل، او در نقش شکور، با نمایش خشم و خونسردی شخصیت، تأثیری عمیق بر تماشاگر میگذارد و توانسته تصویری واقعی و خیرهکننده از جامعه حاشیهای و مشکلات آن به نمایش بگذارد. «مغزهای کوچک زنگزده» فیلم محبوب تماشاگران و منتقدان شد و جایگاه نوید محمدزاده را در سینمای ایران تثبیت کرد. او برای این فیلم هم نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر شد.
۶. بدون تاریخ بدون امضا
- محصول: ۱۳۹۵
- کارگردان: وحید جلیلوند
- بازیگران: نوید محمدزاده، امیر آقایی، هدیه تهرانی، سعید داخ
- خلاصه داستان: دکتر کاوه نریمان هنگام رانندگی با یک موتورسیکلت که خانوادهای سوار آن بوده تصادف میکند و ظاهراً مشکلی برای هیچیک از اعضای خانواده پیش نمیآید. اما فردای آن روز او در محل کارش، یعنی پزشکی قانونی، با جسد پسر همان خانواده روبهرو میشود اما از رویارویی با خانواده متوفی خودداری میکند تا متوجه دلیل اصلی مرگ پسر شود.
«بدون تاریخ، بدون امضا» یک فیلم اجتماعی دیگری بود که نوید محمدزاده در نقش شخصیت زخمدیده طبقه محرومش خوب ظاهر شد و توجه جشنوارههای داخلی و خارجی را به خود جلب کرد. او در نقش پدری که بچهاش را به خاطر مصرف مرغ تاریخ گذشته از دست میدهد، رنج طبقهای که در پایینترین ردیف هرم به خاطر فقر محکوم به چنین وضعیت پیچیدهای است که در آن هم ناخواسته و ناگزیر مظلوم باشد هم گناهکار. اینجا هم همان بازی اغراقشده عاصی به کمک محمدزاده آمد و جایزه بهترین بازیگر مرد از جشنواره ونیز را برای او به همراه داشت. محمدزاده برای بازی این فیلم برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از جشنواره فیلم فجر هم شد.
۷. برادران لیلا
- محصول: ۱۴۰۱
- کارگردان: سعید روستایی
- بازیگران: سعید پورصمیمی، فرهاد اصلانی، ترانه علیدوستی، پیمان معادی، نوید محمدزاده، نیره فراهانی
- خلاصه داستان: لیلا، زنی چهل ساله و مجرد است که در خانوادهای درگیر با بحرانهای اقتصادی زندگی میکند. او در دفتر اداری یک مرکز خرید کار میکند و تنها درآمد ثابت خانواده را دارد. تمام برادران لیلا هر یک با بیکاری دست و پنجه نرم میکنند و لیلا به دنبال راهی برای حل مشکلات خانوادهاش است این در حالی است که اسماعیل، پدر خانواده، پیرمردی تریاکی است که پس از فوت بزرگ فامیل، حاج غلام، تلاش میکند به هر قیمتی جانشین او شود و مورد احترام قرار گیرد و به فکر مشکلات فرزندان خودش نیست.
«برادران لیلا» فیلم نمادین ممنوعه نوید محمدزاده و باقی تیم سعید روستایی است که این بار ترانه علیدوستی را هم در نقش لیلا، تنها دختر خانوادهای از طبقه محروم در کنار خود دارند. فیلمی که بدون پروانه ساخت وزارت فرهنگ و ارشاد ساخته و در جشنواره فیلم کن به نمایش درآمد و برنده جایزه فدراسیون بینالمللی منتقدان فیلم شد. اما به اتهام «تخلفات و سرپیچی تهیهکننده و کارگردان آن از مقررات» از سوی سازمان سینمایی کشور، توقیف شد و به قیمت ممنوع الکاری کارگردان جوان و تهیهکنندهاش تمام شد. البته بعدها به طور غیرقانونی منتشر شد. نوید محمدزاده در این فیلم نقش یکی از برادران لیلا را بازی میکند؛ او کارگری است که به دلیل تعدیل نیرو شغلش را از دست داده و از بقیه برادران منطقیتر و دلسوزتر است. با این حال، شکل دیگری از ناکامی را تجربه میکند.
با اینکه سومین همکاری روستایی در فیلمی بلند با محمدزاده همچنان در ادامه همان فیلمهای قبلی به معضلات خانوادهای از قشر تنگدست جامعه میپردازد، اما نقش محمدزاده اینجا متفاوت است. دیگر معتاد و خلافکار نیست. اگرچه واقعاً انگار محمدزاده در این کالبد جدیدش در برابر دوربین روستایی احساس راحتی نمیکند اما تلاشاش را برای فاصله گرفتن از شخصیتهای قبلی جهان قصههای روستایی و نزدیک شدن به شخصیتی معقول که نماینده قشر کارگر است، کرده و تا حدی موفق بوده است. «برادران لیلا» که نسخه بازسازی و کمی تغییرکرده فیلم کوتاه تحسینشده روستایی «مراسم» به علاوه تاچ «پدرخوانده» است، در سطح به مشکلات عمدتاً اقتصادی خانواده لیلا میپردازد اما در واقع حرف و پیام بزرگتری دارد و میتوان آن را پیشگویانه دانست. البته به خاطر توقیف و رویکرد غیرمتعارفش در پرداختن به جایگاه پدر در خانواده بیشتر مورد بیتوجهی و غضب واقع شد. اما آنها که پیام نهفتهاش را دریافتند، ارتباط خوبی با آن برقرار کردند.
۸. شب، داخلی، دیوار
- محصول: ۱۴۰۲
- کارگردان: وحید جلیلوند
- بازیگران: نوید محمدزاده، دایانا حبیبی، امیر آقایی، علیرضا کمالی، سعید داخ
- خلاصه داستان: اقدام خودکشی یک فرد نابینا به نام علی توسط سرایدار خانهاش متوقف میشود؛ او بعداً به علی اطلاعاتی درباره زنی فراری به نام لیلا میدهد که از دست مأموران اطلاعاتی فرار کرده و احتمالاً جایی در ساختمان او پنهان شده است. لیلا که از صرع شدید رنج میبرد و در حالت هیستریک فزایندهای قرار دارد، بدون اطلاع علی، به خانه او پناه بردهاست. با اینحال، علی پس از کشف او متوجه میشود که لیلا یک مادر مجرد است و اخیراً در جریان اعتراضات در خارج از محل کارش در یک کارخانه با دستمزدی ناچی شرکت داشته و در پی آن دستگیر شدهاست. او در این جریان به اجبار از پسر چهار ساله خود جدا شده و حالا در جستوجوی اوست. لیلا و علی اکنون در فضایی محدود گرفتار شدهاند و تنها یکدیگر را برای بقا دارند.
یکی دیگر از فیلمهای نوید محمدزاده با سرنوشت مشابه «برادران لیلا» که آن هم در یک جشنواره سینمایی بینالمللی، این باز در ونیز مورد توجه قرار گرفت اما در ایران، به دلیل نداشتن پروانه ساخت، توقیف و به صورت اینترنتی پخش شد. وحید جلیلوند متولد دهه پنجاه است. بنابراین، به عنوان کسی که نوجوانیاش در دوم خرداد و دوره اصلاحات گذرانده، دغدغههای سیاسیاش را در فیلمهایش به نمایش میگذارد. به نسبت دیگر کارگردانانی که با نوید محمدزاده کار کردهاند، بیشتر به درام سیاسی گرایش دارد تا اجتماعی. نقشی که محمدزاده در فیلم به لحاظ ساختاری پیچیده و بلندپروازانه جلیلوند دارد، متفاوتترین نقش کارنامه هنری اوست. او در نقش یک مأمور اطلاعاتی سابق که به یکباره با مردم همراه میشود، کار سختی بر عهده داشته است.
البته فیلم «شب، داخلی، دیوار» بیشتر به چگونگی زندگی یک زندانی سیاسی در رنج تنهایی و اختلالات روانی ناشی از بودن در فضایی بسته میپردازد تا تحولات شخصیت اصلی. بنابراین، بار سنگین روی دوش محمدزاده، اجرای نقشی در فضایی محدود با ناتوانیهای جسمی است. محمدزاده در «ابد و یک روز» بازی بدنی خوبی در کالبدی آسیبدیده و ضعیف از خود به نمایش گذاشته و اینجا هم تلاشاش تحسینبرانگیز است. معمولاً در فیلمهای تکلوکیشنی کمشخصیت کار بازیگر شخصیت اصلی سخت میشود، محمدزاده درست مثل خود فیلم در فرم خوب عمل کرده اما در محتوا و احساس چندان موفق نیست. این بیشتر مشکل فیلمنامه است تا بازیگر. او باید بر خلاف معمول بازی کنترلشدهای را از خود به نمایش میگذاشت که موفق شده از پس آن برآید.
۹. تفریق
- محصول: ۱۴۰۲
- کارگردان: مانی حقیقی
- بازیگران: ترانه علیدوستی، نوید محمدزاده، سهیلا رضوی، سعید چنگیزیان، علی باقری، اسماعیل پوررضا
- خلاصه داستان: وقتی فرزانه مردی را در اتوبوس شهری میبیند که شبیه شوهرش جلال است، او را تا ساختمانی ناآشنا تعقیب میکند. از خیابان تماشا میکند که او وارد آپارتمانی میشود تا با زن دیگری ملاقات کند. فرزانه سه ماهه باردار است و به سختی در شغل خود به عنوان مربی رانندگی کار میکند. او باور میکند که جلال در یک رابطه عاشقانه دیگر گرفتار شده است. اما اوضاع جور دیگری پیش میرود.
«تفریق» یکی دیگر از فیلمهای نوید محمدزاده در دهه 1400 بود که به اکران عمومی درنیامد. البته اکران آنلاین را به خود دید اما به خاطر حضور ترانه علیدوستی نتوانست رنگ پرده را به خود ببیند. «تفریق» که نسخه ایرانی فیلم «دشمن» دنی ویلنوو است، نوید محمدزاده را در دو نقش دارد. یک نقش مردی ناراضی از طبقه متوسط است که میخواهد پیشرفت کند و رابطه خوبی با همسرش ندارد و دیگری مردی از طبقه کارگر است که درگیر احساساتش میشود. محمدزاده در رعایت این مرز عملکرد خوبی را از خود به نمایش گذاشته است.
۱۰. سیزده
- محصول: ۱۳۹۱
- کارگردان: هومن سیدی
- بازیگران: آزاده صمدی، امیر جدیدی، نوید محمدزاده، امیر جعفری، ریما رامینفر
- خلاصه داستان: بمانی پسر سیزده سالهای است در سن رشد که پدر و مادرش در آستانه جدا شدن هستند. مادر خانه را ترک میکند و پدر غرق در کار است. بمانی به دلیل تنهایی و عقدههایی که برایش به وجود آمده است، به جوانهای بزرگتر از خودش پناه میبرد و این باعث تغییر و تحولی در او میشود که هویت واقعی و اصلیاش را تغییر میدهد. درست وقتی که این پسر باید به ثبات شخصیتی برسد با افرادی بُر میخورد و با آنها وارد ماجراهایی میشود که باعث بروز اتفاقاتی در زندگیاش میشود.
«سیزده» از دسته فیلمهای اکباتانی هومن سیدی، اولین همکاری او با نوید محمدزاده بر پرده سینماست. محمدزاده در این فیلم نقش اصلی را ندارد اما با همان جنس بازی خاص خودش که به آن معروف است، توانست به آن شخصیت بیکله غرق در مواد مخدر نزدیک شود. البته به دلیل تندگویی دیالوگها فهم دیالوگهایش کمی مشکل است ولی خود فیلم به خاطر تصویری که از نوجوانی و خطراتش در صورت فقدان نظارت خانواده به نمایش میگذارد، با وجود اتهامات همیشگی کپیبرادری به هومن سیدی، نظر مخاطبان و منتقدان را به خود جلب کرد.
همچون تمام فیلمهای محمدزاده، «سیزده» که اولین فیلم او بر پرده سینماست، موضوع و فضایی تلخ دارد. تو گویی محمدزاده به بازیگر نقش اصلی یا نقشهای مهم تمام این درامهای واقعگرایانه تلخ تبدیل شد و البته امروز به اقتضای وضعیت فعلی سینما باید از قالب آن پرسونا بیرون بیاید و فیلم کمدی بازی کند. صرفنظر از عملکرد او در ژانر کمدی، او به عنوان بازیگری که در سالهای افول سینما ستاره شد، فرصت چندانی برای تجربه نقشهایی متفاوت در ژانرهای متنوع را پیدا نکرد. باید دید آینده چه مسیری را پیش رویش قرار خواهد داد.
نظر شما