سکوت رسانهها با حذف معافیت بیمهای؟ | زنگ خطر برای مطبوعات محلی و فرهنگی به صدا درآمد
در حالی که شعار حمایت از تولید ملی در حوزه فرهنگ و رسانه بارها تکرار شده، تصمیم تازه سازمان تأمین اجتماعی برای محدودسازی معافیت بیمهای مطبوعات، زنگ خطری جدی برای بقای رسانههای محلی و مستقل به صدا درآورده است.

طی سالهای اخیر، شعار «حمایت از تولید ملی» بارها در حوزههای صنعتی و اقتصادی تکرار شده است. اما در عمل، وقتی پای تولید محتوای فرهنگی و رسانهای به میان میآید، انگار این شعار فراموش میشود. تصمیم تازه سازمان تأمین اجتماعی درباره حذف تدریجی معافیت بیمهای مطبوعات، شاهدی روشن بر این بیتوجهی است؛ تصمیمی که در نگاه اول ممکن است صرفاً یک اصلاح اداری تلقی شود، اما در باطن، پتانسیل آن را دارد که بدنه نحیف رسانهها به ویژه رسانه های محلی را در هم بشکند.
مطابق بخشنامه جدید، معافیت ۲۰ درصدی سهم کارفرما در پرداخت بیمه تنها تا حداقل حقوق و صرفاً برای پنج نفر نیروی کار اعمال میشود. این یعنی رسانههایی که حتی اندکی بیشتر از حداقل پرداخت میکنند یا تیمی کمی بزرگتر دارند، دیگر از این مشوق بهرهمند نیستند و باید هزینه بیمهای کامل را پرداخت کنند.
در نگاه یک مدیر رسانه در تهران، شاید این رقمها چندان دردناک نباشد؛ اما برای روزنامهای در مازندران، پایگاه خبری در گچساران یا نشریهای در ایلام، همین هزینههای بیمه میتواند به معنای تعطیلی یا توقف جذب نیروی جدید باشد.
مسئله فراتر از چند درصد افزایش بیمه است. ما با یک تغییر رویکرد خطرناک در مواجهه با رسانهها مواجه هستیم؛ رویکردی که به جای تشویق فعالیتهای فرهنگی و تولید محتوای مستقل، ،آنها را در صف واحدهای تجاری مینشاند. انگار تفاوتی میان یک دفتر روزنامهنگاری و یک تعمیرگاه وجود ندارد. این سادهسازی نگرانکننده است.
جای تعجب دارد در زمانی که گفتمان (جهاد تبیین) بهعنوان یکی از کلیدواژههای اصلی فضای سیاسی کشور مطرح شده، در عمل مهمترین ابزارهای تبیین یعنی رسانههای مردمی با تنگنای جدید مالی روبهرو میشوند. چگونه قرار است خبرنگاری در یک شهرستان در میدان تبیین بایستد، در حالی که حتی قادر به پرداخت بیمه نیروی تحریریهاش نیست؟
این تصمیم بدون شک ضربهای جدی به آینده رسانههای بومی و مستقل وارد میکند. خطر بزرگتر این است که با خروج تدریجی نیروهای حرفهای از رسانههای محلی، میدان برای رشد و نفوذ رسانههای سطحی، زرد و وابسته بازتر میشود؛ رسانههایی که اولویتشان نه تحلیل و آگاهیبخشی، که جلب کلیک و اسپانسر است.
جمعیت جوانان انقلاب اسلامی بهعنوان نهادی مردمی با گستره استانی، ضمن هشدار نسبت به عواقب این تصمیم، خواستار اقدامات فوری و مشخص است:
بازنگری در بخشنامه جدید و بازگشت معافیت بیمهای کامل برای مطبوعات محلی، فرهنگی و آموزشی .
تدوین نظام حمایتی ویژه برای رسانههای مستقل شهرستانی که مأموریت فرهنگی و اطلاعرسانی عمومی دارند.
تشکیل (صندوق بیمه رسانههای مردمی)با مشارکت دولت، وزارت ارشاد و نهادهای مردمی برای حمایت از رسانههای کمدرآمد.
پرهیز از یکسانسازی سیاستهای بیمهای برای مشاغل فرهنگی و واحدهای صرفاً اقتصادی.
سیاستگذاری رسانهای نیازمند درک تفاوتهاست. تفاوت میان خبرنگاری که با حداقل امکانات، مشکلات روستای خود را پیگیری میکند با کسی که صرفاً در پی درآمد است. حمایت از رسانههای محلی، سرمایهگذاری روی آگاهیبخشی عمومی است؛ سرمایهگذاری بر توسعه انسانی، مشارکت اجتماعی و امنیت نرم.
ما باور داریم اگر امروز از این تصمیم بازنگری نشود، فردا تیتر اول بسیاری از روزنامهها دیگر منتشر نخواهد شد. سکوت رسانهها، تنها یک شکست فرهنگی نیست، بلکه نقطه ضعف راهبردی در زیستبوم رسانهای کشور خواهد بود.
به قلم دکتر فرهاد باقری
معاون استانها جمعیت جوانان انقلاب اسلامی
نظر شما