گفتگوی اختصاصی صفحه اقتصاد با مرتضی افقه کارشناس اقتصادی
انتشار اوراق قرضه هم نتوانست به دولت کمکی کند
یک استاد دانشگاه گفت: متاسفانه دولت به جای اینکه سراغ کاهش هزینهها برود دنبال درآمدهای جایگزین است و چون درآمد جایگزین ندارد که از بانک مرکزی و مردم و خارج بگیرد عملا سراغ افزایش مالیات رفت که خیلی از اینها تولید را زمینگیر کرد.
زهرا ترابی - یک استاد دانشگاه گفت: متاسفانه دولت به جای اینکه سراغ کاهش هزینهها برود دنبال درآمدهای جایگزین است و چون درآمد جایگزین ندارد که از بانک مرکزی و مردم و خارج بگیرد عملا سراغ افزایش مالیات رفت که خیلی از اینها تولید را زمینگیر کرد.
مرتضی افقه کارشناس اقتصادی در گفتگو با صفحه اقتصاد، با اشاره به اینکه در دولت سیزدهم ۳۱۱.۵ هزار میلیارد تومان اوراق ملی انتشار یافته است گفت: انتشار اوراق قرضه معمولا یک امر رایجی برای زمانی که دولت کسری بودجه دارد و نیاز به استقراض دارد. انتشار اوراق یکی از سه منبع استقراض دولت بشمار می اید. دولتها وقتی کسری بودجه دارند سه منبع اصلی دارند که یکی از آن سه منبع بانک مرکزی خود دولت است که در اذهان به آن چاپ پول بدون پشتوانه میگویند. حداقل برای ایران بدون پشتوانه است. به دلیل اینکه دولت باید پول را بازگرداند و در ایران این پول به بانک مرکزی برنمیگردد و موجب تورم میشود و چاپ پول بدون پشتوانه تلقی میشود.
وی ادامه داد: دوم، استقراض از خارج. موضوع آخر استقراض از مردم است. در حال حاضر دو مورد را نداریم. یعنی استقراض از خارج را به دلیل تحریمها نداریم. اسقراض از بانک مرکزی که در اذهان و دولت قبیح شده در نتیجه سراغ آن نمیرود و معتقدند منجر به افزایش نقدینگی میشود. در نتیجه اوراق بدهی یا قرضه باقی میماند که منتشر میکند و به صورت معمول مورد استقبال مردم نیست. فلذا اوراقی که منتشر میشود مردم باید بخرند. ولی به دلیل اینکه حدود ۲۰ درصد سود دارد مثل نرخ سود بانکی است و تورم حدود ۵۰-۴۰ درصد را در برمی گیرد. یعنی دو برابر سود ضرر میکنند و قدرت خرید را از دست میدهند که قاعدتاً مردم استقبال نمیکنند. ولی دولت اینها را به طلبکاران و پیمانکاران تحمیل می کند.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: بنابراین، این زیان را به پیمانکاران تحمیل میکنند و اینها میزان قرارداد را افزایش میدهند که دچار مشکل نشوند و یا کار خود را تعطیل میکنند و بیکاری زیاد میشود. روش دیگر عرضه به بانکهاست که بانکها پول میدهند و یک نوع استقراض غیرمستقیم از بانک مرکزی بشمار می آید. همان گونه که میبینید انتشار اوراق بدهی هم نتوانسته درمان باشد به دلیل اینکه بهترین روش برای کاهش نقدینگی و تورم استقراض از مردم است. ولی چون مردم نخریدند و دوباره به بانکها دادند عملاً مثل استقراض از بانک مرکزی به صورت غیرمستقیم می ماند. در نتیجه تا به امروز نتوانستند مشکل را حل کنند.
افقه اضافه کرد: مشکل اصلی این است که دولت بعدی اوراقی که به سررسید برسد باید بازپرداخت کند. بنابراین، اگر دولت نتواند با شرایطی که داریم بازپرداخت کند مشکل ایجاد میشود. البته اگر با این فرمان و عدم حل مشکل تحریم ها و سیاستخارجی باقی بماند و مشکلات تولید داخلی را حل نکنند مشکل ایجاد میشود. چون نمیتواند بازپرداخت کند مجبورست اوراق جدید منتشر کند تا بتواند سود و اصل اوراق قبلی را پس بدهد و این در یک چرخه باطل قرار میگیرد.
این استاد دانشگاه با اشاره به راهکاری که دولت باید در این زمینه پیدا کند گفت: دو کار باید دولت انجام بدهد. وقتی که دولت با تحریم نفتی مواجه شد و بخش قابل توجهی از درآمد خود را از دست داد، باید سراغ هزینههای زاید برود. در طول 4-3 دهه گذشته پول نفت بود که هر نماینده و مقام مسئولی به دولت فشار آورده و یک ردیف هزینه برای کاری به دولت تحمیل کرده که خیلی از این هزینهها هیچ کمکی به تولید ملی، رفاه و خدمات دولتی نمیکند. دولت ابتدا باید سراغ این موارد میرفت گرچه حذف اینها با توجه به اینکه عدهای به این هزینهها وابسته هستند ممکن بود مشکل سیاسی و اجتماعی ایجاد کند ولی حداقل انجام می گرفت می توانست تاحدودی مشکلات را کم کرد.
افقه افزود: متاسفانه دولت به جای اینکه سراغ کاهش هزینهها برود دنبال درآمدهای جایگزین است و چون درآمد جایگزین ندارد که از بانک مرکزی و مردم و خارج بگیرد عملا سراغ افزایش مالیات رفت که خیلی از اینها تولید را زمینگیر کرد. همچنین به سمت فروش اموال مازاد رفت که آن هم صرف امورجاری می شود. بنابراین، در کوتاه مدت این اثرگذار نیست.
این کارشناس اقتصادی در پاسخ به این سوال، اوراق قرضه میتواند کسری بودجه دولت را جبران کند اظهار کرد: به هر حال دولت را بدهکار می کند. به دلیل اینکه اوراق بدهی استقراض است در نتیجه کسری بودجه را تامین نمیکند چون مردم استقبال نکردند و همانطور که پیش بینی شد دولت نتوانست درآمد کسب کند و محقق نمیشود چون مردم نمیخرند در نتیجه بخشی را تحمیل میکند. بنابراین، دولت را بدهکار میکند و مورد استقبال نیست و دولت سمت درآمدهای دیگر از جمله فروش اموال و مولدسازی رفته که بسیار مورد انتقاد قرار گرفته است.
نظر شما