انشا درمورد حجاب برای مدرسه با مقدمه و نتیجه گیری
در این مطلب انشاهای و متن هایی درباره حجاب به صورت ساده و شیوا آورده ایم که خواهید خواند.
انشا با موضوع حجاب و عفاف به صورت ادبی و توصیفی برای دانش آموزان آماده شده تا با نحوه نگارش و مهارت نوشتاری آشنا شوند با ما همراه باشید.
انشا اول درباره حجاب
مقدمه درمورد حجاب
حجاب یعنی پوشش؛ خداوند در قرآن کریم از مردان و زنان خواسته است که پوشش داشته باشند و حیا پیشه کنند.
پوشش برای زنان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. کسانی که حجابشان را رعایت می کنند، نمی گذارند جامعه با بی حجابی و بد حجابی به بیراهه برود. شخصیت هر انسان را لباسی که بر تن دارد، نمایان می کند. چه بسا انسان لباسی بپوشد که تنگ و مجذوب باشد و قسمت هایی از بدنش را نمایان و شخصیت او را تخریب کند.
شهیدان چفیه بستند تا بسیجی وار بجنگند.
من چادر می پوشم تا زهرایی زندگی کنم!
آن ها چفیه را خیس می کردند تا نفس هایشان”آلوده شیمیایی” نشود
من چادر می پوشم تا از”نفس های آلوده”دور بمانم!
حجاب زینتی برای مردان و زنان می باشد تا ارزش های انسانی آن ها حفظ و حضور عفت و حیا در وجودشان پررنگ تر شود. حجاب پیوند محکمی با ” حیا ” دارد؛ هرچه حیا بیشتر باشد حجاب محکم و استوار است و عکس.
هرچه حیا کم تر باشد حجاب نیز کم تر و کم تر خواهد شد تا بر روح و شخصیت انسان نیز تاثیر خود را نمایان کند. حجاب، احترام به حرمت های الهی ست و چادر – حجاب برتر – پله ی بلندی است به یکتا معشوق عالم، به خدای مهربان.
حجاب ظاهری، ریشه در عفاف درونی دارد. کسی که بخواهد پاک باشد، ظاهر و باطنش را باید یکی کند. آنان که بی قید و لاابالی اند، ولی می گویند:« دلت پاک باشد ! » نمی دانند که پاکی دل، در پاکی رفتار و متانت و وقار، نمایان می شود و از دل پاک، جز نگاه پاک برنمی آید. از کوزه همان برون تراود که در اوست. نمی توان پذیرفت که از کسی عفونت گناه به مشام برسد، ولی مدّعی باشد که دلش پاک است.
انشای دوم
انشا درباره چادر مشکی
من و چادرم و خاطره هایم
کودک و کوچک که بودم، سنی نداشتم، تازه دریافته بودم که چه کسی هستم و در این دنیا چه می کنم همان وقت ها بود که مادرم به من یاد داد زن مرواریدی است درون صدف.
برایم سوال شد که این جمله به چه معناست و بخاطر چه چیزی این جمله برای زن ها بیان می شود؟! درون ذهنم غوغا شده بود!
تا این که مادرم به من گفت: «دختر عزیزم منظور من از این حرف، حجاب توست منظورم چادر توست چادر کمک به حیا و عفت زن است.»
از کودکی چادر را درک کردم و با حجاب و عفاف بزرگ شدم.
درود به مادری که دخترش را چنان تربیت کرد که می داند چه خون ها ریخته شد و بدن ها تکه پاره شد تا این آرامش جاودانه زنده بماند، باید دست آن مادر را بوسید که چنان دختری را تربیت کرده که می داند حجاب و اسلام را از سر راه نیاورده ایم شهید ها در این راه داده ایم قطعا مادری که چنین دختری داری بهشتِ تو و دخترت قطعی است چون فرزند صالح باعث می شود تا پدر و مادر آن شخص شفاعت شوند.
من که با چادر بزرگ شدم معنی اش را از اول فهمیدم که چه کار خوبی کرده ام چون خادمان حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها به من آفرین می گفتند، از همان بچگی هایم همه به من آفرین می گفتند و حالا که بزرگ شده ام خودم معنی کارم را می دانم.
آرزو می کنم خداوندا تا تمام زنان را مثل مروارید داخل صدف بگردان.
انشای سوم
مقاله درباره حجاب اسلامی
حیا و حجاب قصه مبهمی نیست، پوششی است که به زنان و دختران وقار میبخشد و پادزهری در مقابل تهاجم فرهنگی و کاهش آسیبهای اجتماعی است.
عفاف و حجاب را اگرچه زینت بخش انسانیت (زن و مرد) میدانند اما حجاب زیبا و مناسب زنان و دختران علاوه براینکه حریم پاکیهاست و به آنها وقار میبخشد، صفای ظاهر و باطنش دوچندان میشود.
حجب و حیا قصه مبهمی نیست، زیرا سالیان درازی است که اثر این گوهرزیبا، نه تنها در کلمات قصار ائمه اطهار (ع) که در صدر واژگان عارفانه شعرا، شهدا و علما بوده و هست.
حجاب کامل و پوشش مناسب داشتن در کلام اهل معرفت و تدین پناهگاه و محافظ زن است که او را از لذتهای حرام دور نگه میدارد و هر چه این پوشش کاملتر باشد، به خصوص در قالب ‘چادر’ درصد امنیت و حفاظت زنان بالاتر میرود.
آنجا که امام علی علیه السلام فرموده است: «مجاهدی که در راه خدا به شهادت رسیده باشد، پاداشش بیشتر از کسی نیست که بتواند گناه کند و پاکدامنی ورزد، نوعی به حجاب و پاکدامنی زنان و مردان دارد.
اما این گوهر گرانبها در کلام شاعران و اهل ذوق، به زیبایی درون زن عزت میدهد و ارزشهای انسانیاش در امان میماند همچون مروارید سپید درون یک صدف.
اما این مروارید درون صدف در پس هجمههای برخی شاعران دیروز و خودفروختگان امروز، در زبان پاک شاعران خوشقریحه و متعهد از شعر به عنوان ابزاری برای تحسین یا ترویج عفاف و حجاب بهره و از وصف بانوان محجبه بیت شعرهایی ناب میسرآیند که زبانشان امر به فضیلت و پاکیها است.
آنجا که حمیدرضا شیرعلی مهرآیین با این بیتها که؛ از عفاف و حجاب سروده و در آن ‘اجر زنان باتقوا و باحجاب را کمتر از اجر شهیدان نمیداند’.
خواهرم! حال که زیبایی و قدرت داری / راهِ حق رو! نه در آن دَم که دَمِ مرگ رسید
مطمئن باش که او، حقِّ تو ناحق نکند / اجرِ تقوای زنان نیست کم از اجرِ شهید
یا شاعره شیرازی برای دخترش این چنین سروده است:
این روسری یعنی که تو نجیبی / شکوفه معطّر یه سیبی
این روسری پرچم اعتقاده / نباشه گُلبرگا اسیر باده…
برخی نیز از حجاب به عنوان خیمه عفاف بانوان و زحمت آن به حق بیمهای تعبیر میکنند که زن برای تامین سلامت خود میپردازد؛ زیرا معتقدند حجاب، مانع جریان یافتن هوای نفس و نگاههای آلوده و فساد آمیز به حریم پاک زنان میشود.
و اما حجاب به عنوان نصّ قرآن در پسوره های مختلف از حجاب و پوشش به عنوان عامل نزدیک به تقوا و پاکی یاد کرده، یک نوع حِصن (خاکریز) اَمن هم برای زنان و دختران و هم پسران و مردان است.
از این رو «حجاب» و «عفت» مکمل همدیگر و در اصل منع و امتناع مشترکاند یعنی بین حجاب و پوشش ظاهری و عفت و بازداری باطنی انسان، تاثیر متقابل است و هرچه حجاب و پوشش ظاهری بیشتر و بهتر باشد، این نوع حجاب در تقویت و پرورش روحیه باطنی و درونی عفت، تاثیر بیشتری دارد و هرچه عفت درونی و باطنی بیشتر باشد باعث پوشش ظاهری بهتر در مواجهه با نامحرمان میشود، در غیر این صورت اثر چندانی نخواهد داشت و ضمانتی نیز برایش نخواهد بود.
شرافت زنان و دختران ما اقتضا میکند که در جامعه و در مکانهای عمومی متین و سنگین و باوقار باشند چه در طرز رفتار و لباس پوشیدن و چه در اخلاق و رفتار.
از سویی دیگر پدران و مادران نباید فقط به فکر خوراک و پوشاک و جای خواب فرزندان باشند بلکه آنها باید به فکر ضرورتهای دینی و اعتقادی و اجتماعی و فرهنگی فرزندانشان باشند، دختر و پسر ایرانی وقتی به سن بلوغ میرسند باید از ابتدا از درون خانواده خود یاد بگیرد که حجاب و عفاف چیست و رعایت آن تا در اجتماع چه اثراتی دارد.
بنابراین خانه علاوه بر اینکه باید محل آرامش و استراحت است در وهله اول میبایست یک کلاس آموزشی و نمایشی برای فرزندانی باشد که قرار است در آینده معلمان و نخبگان این کشور باشند، درسهایی همچون احترام، ایمان، اخلاق و اعتقاد و عمل به آنها سرچشمه آن باید از خانواده جاری شود تا به اجتماع برسد.
انشای چهارم
انشا در مورد حجاب اجباری
حجاب برای زن، به معنای ذلت نیست؛ بلکه به معنای عصمت و حفظ زن است و نه فقط عصمت و حفظ زن، بلکه عصمت و حفاظت زن و مرد هر دوست. حجاب به معنای چادر نیست؛
اما چادر در نزد ما ایرانی ها که زن های ما از قدیم داشتند، بهترین نوع حجاب است؛ بدون چادر هم حجاب ممکن است. حجاب به معنای پوشیدن سالم [است]؛ نه پوشیدنی که از نپوشیدن بدتر است.
به تعبیر روایات، پوشیده عریان که در عین پوشیدگی، مثل انسان برهنه و عریان است. آن پوشیدن، به درد نمی خورد؛ حجاب نیست؛ پوشیدن سالم که سر و مو و گردن و بدن و تمام سر تا پای بدن زن را پوشانده باشد؛
البته صورت و دو دست را بسیاری فقها مستثنا می دانند؛ البته در مواردی که صورت بدون آرایش و ساده باشد؛ این هم معنای حجاب.
البته زن های ایرانی، روش چادر را پیدا کرده اند که بسیار هم روش خوبی است و هم زیباست و منافی با زیبایی زن نیست و هم حجاب حافظ کامل است. به هر حال، حجاب را چه به شکل ایرانی، چه به شکل عربی، چه به شکل کشورهای دیگر که در هر یک از کشورهای اسلامی زن ها یک جور حجاب خود را حفظ می کنند،هر جوری که حجاب حفظ بشود، این نظر اسلام، تأمین شده است، این، یکی از پیش گیری های اسلام است.
اسلام در باب حجاب، پوشش را معین نکرده است؛ مقصود را معین کرده است. مقصود این است که دیدار زن و مرد و ملاقات طبیعی آنها، به صورت روزمره، تبدیل به یک عامل تحریک نشود و این، هدف اسلام است.
در کشورهای اسلامی، خانم هایی هستند که مقیدند حجاب شرعی را که آیات قرآن به آن ناطق است، رعایت کنند؛ ولی شما ببینید همه آنها یک نوع رعایت می کنند؛ متدین ها و مقیدهایشان را می گویم؟
در کشورهای شمال آفریقا حجابی دارند که شما اصلاً با آن آشنا نیستید؛ در کشورهای شرقی، یعنی هند و پاکستان، حجابی دارند که باز هم شما با آن آشنا نیستید. اینها هم ناشی از همان شرایط فرهنگی و اجتماعی است.
انشای پنجم
انشا در مورد حجاب کودکانه
کودک و کوچک که بودم، سنی نداشتم، تازه دریافته بودم که چه کسی هستم و در این دنیا چه می کنم همان وقت ها بود که مادرم به من یاد داد زن مرواریدی است درون صدف.
برایم سوال شد که این جمله به چه معناست و بخاطر چه چیزی این جمله برای زن ها بیان می شود؟! درون ذهنم غوغا شده بود! تا این که مادرم به من گفت: «دختر عزیزم منظور من از این حرف، حجاب توست منظورم چادر توست چادر کمک به حیا و عفت زن است.»
از کودکی چادر را درک کردم و با حجاب و عفاف بزرگ شدم. درود به مادری که دخترش را چنان تربیت کرد که می داند چه خون ها ریخته شد و بدن ها تکه پاره شد تا این آرامش جاودانه زنده بماند، باید دست آن مادر را بوسید که چنان دختری را تربیت کرده که می داند حجاب و اسلام را از سر راه نیاورده ایم
شهید ها در این راه داده ایم قطعا مادری که چنین دختری داری بهشتِ تو و دخترت قطعی است چون فرزند صالح باعث می شود تا پدر و مادر آن شخص شفاعت شوند.
من که با چادر بزرگ شدم معنی اش را از اول فهمیدم که چه کار خوبی کرده ام چون خادمان حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها به من آفرین می گفتند، از همان بچگی هایم همه به من آفرین می گفتند و حالا که بزرگ شده ام خودم معنی کارم را می دانم.
آرزو می کنم خداوندا تا تمام زنان را مثل مروارید داخل صدف بگردان.
نظر شما