یادداشت اختصاصی از حمیدرضا حاجی اشرفی
صنعت بیمه حامی پیشرفت اکوسیستم محیط کسب و کار ایران
پس از یک قرن فعالیت صنعت بیمه در ایران متاسفانه هنوز دامنه گسترده خدمات این سیستم مالی ارزشمند شناخته نشده و بعلت نگرش شکلی و سطحی به بیمه گری این صنعت نتوانسته خدمات بنیادین و اصلاح گرایانه اکوسیستم محیط کسب و کار را پیاده سازی کند.

از اواخر قرن ۱۳ هجری خورشیدی در سالهای پایانی حکومت قاجاریه ،دانش بیمه گری توسط روس ها و انگلیسی ها وارد ایران شد . اما بدلیل اقتصاد بسته و محدود متکی بر بخش کشاورزی و مقارن گردیدن تحولات سیاسی منتهی به جنگ جهانی اول و تغییر از حکومت قاجاریه به پهلوی و فقدان تکنوکراتها و دولتمردان مسلط به مفاهیم دانش اقتصاد،متاسفانه دانش بی نظیر صنعت بیمه در ایران بدرستی جا نیفتاد.
لیکن از ۱۳۱۰ به بعد که سالهای شکل گیری صنعت نوین بیمه و بانک در ایران بود وجود دولتمردانی که موج تحولات اکوسیستم محیط کسب و کار نوین در غرب را با فراست درک کرده بودند، موجب شد تا سیستم های جدید مالی منجله صنعت و بازار بیمه در ایران با شتاب فراوان رشد کند . بیمه گران ایرانی هرگز خدمات علمی - اجرایی گرانسنگ شادروانان دکتر حسن مشرف نفیسی ، دکتر الکساندر آقایان ، دکتر امیر ابراهمیی و شاگردان آنان که بعدها از سکانداران صنعت بیمه در دهه ۵۰ به بعد در پست های مدیریتی بیمه مرکزی ایران و شرکت معظم بیمه ایران شدند را هرگز فراموش نخواهند کرد.
آنچه مسلم است ، خدمات بی نظیر و بی بدیل صنعت بیمه در حمایت از اقتصاد ملی در قبال ریسک های جنگ تحمیلی و تحریم های ناجوانمردانه پس از سال ۵۷ تاکنون از منظر نگاه تصمیم سازان و تصمیم گیران ارشد کشور مغفول باقی نمانده است.
شاهد مثال ؛ برنامه ریزی رشد تا ۷ درصد ضریب نفوذ بیمه نسبت به تولید ناخالص داخلی ( GDP ) در قانون برنامه پنجساله ششم توسعه بیانگر شناخت دولت و مجلس از پتانسیل بی رقیب صنعت بیمه در نجات اقتصاد ایران از رکود تورمی و ناکارآمدی مدیریتی بواسطه عدم احاطه دانش محور بخش های دولتی ، خصوصی ، تعاونی بود.
اما اکنون در حین اجرای قانون برنامه هفتم توسعه ،جلب مشارکت های مردمی جهت توسعه اکوسیستم جدید محیط کسب و کار ملی و جوامع محلی فقط در توان و لیاقت صنعت بیمه و شبکه گسترده نمایندگان و کارگزاران بیمه در سراسر کشور است .لازم به توضیح است ؛ اگر بازار بیمه به رشد ۷ درصدی مجموع پرتفوی در برنامه ششم نرسید زیرا هیچ یک از بخش های دیگر خدمات ، صنعت ، کشاورزی ، مالی ، عمرانی و ... به اهداف تعیین شده توسط دولت و مجلس نرسیدند و هرگز به صنعت بیمه بعنوان یک ستون اصلی گسترش دهنده دانش در محیط کسب و کار نگریسته نشده است.
فقط یک استدلال ساده برای روشن شدن پیام نگارنده ،شاید کافی باشد تا تصمیم سازان و تصمیم گیران ارشد اقتصادی کشور با عمق توانگری و توانایی دانش بیمه گری آشنا شوند و باعث شود ؛ آثار مثبت میدانداری صنعت بیمه در حمایت از اکوسیستم محیط کسب و کار برای آنان در حین اجرا قانون برنامه پنجساله هفتم توسعه ( پیشرفت ) مشخص گردد.
دنیا به سرعت بالا در حال نوسازی اکوسیستم محیط کسب و کار در سطوح ملی و جهانی میباشد . این بدین مفهوم است که بنگاههای کنونی فعال در بخش های صنعت، خدمات، کشاورزی کشورمان نیز به سرعت باید بازسازی شوند و شرکت های جدید با اتکا به دانش و تکنولوژی روز ( دیجیتالی ) تاسیس شوند.
مشکل مدیران سنتی در کشور ما حتی اگر شیک ترین لباس ها را بپوشند و خوش بوترین ادکلن ها را بزنند و هزاران ادعای خلاقیت و هوشمندی را فریاد بزنند ، اینست که به توسعه کسب و کار فقط از یک زاویه بسته و نگرش محدود خطی نگاه میکنند . آنها فکر میکنند که فقط با تزریق پول و سرمایه و امکانات مادی ، اقتصاد ملی به پیشرفت خواهد رسید.
شکست پروژه بنگاههای زود بازده آینه تمام نمای شکست همین تفکر سنتی میباشد .
هیچ یک از دستگاههای دولتی متولی کسب و کار و هیچ یک از سیستم های مالی کشور ، دانش [ مدیریت ریسک کمپلکس ] را ندارند. تنها سازمان اقتصادی که دانش - مهارت - توانایی مدیریتی کنترل ریسک های فیزیکی و غیر فیزیکی و حمایت از کارآفرینان ، سرمایه گذاران و تولید کنندگان و مصرف کنندگان را دارد [ صنعت بیمه بازرگانی ] می باشد و بس.
برای امتحان به تصمیم گیران ارشد اقتصاد کشور پیشنهاد واگذاری مدیریت ارشد و متمرکز کنترل ریسکهای مالی و فیزیکی بخش اقتصاد SMEs به صنعت بیمه کشور را میدهم تا توانایی علمی و اجرایی اقتصاد بیمه کاملا اثبات گردد.
نظر شما