این زن پس از دیدن خیانت شوهرش او را با پتو...
ساعت دو بامداد روز ۱۹ شهریور بود که زن ۳۵ ساله ای از آپارتمان طبقه چهارم بیرون آمد و فریاد زد: مجید را آتش زدم، بچه هایم را نجات دهید! از پله های ساختمان بالا می رفت و در همسایه ها را می زد. او با صدای بلند فریاد زد: بچه هایم در شعله های آتش گرفتار شده اند، به آنها برسید.
ساعت دو بامداد روز ۱۹ شهریور بود که زن ۳۵ ساله ای از آپارتمان طبقه چهارم بیرون آمد و فریاد زد: مجید را آتش زدم، بچه هایم را نجات دهید! از پله های ساختمان بالا می رفت و در همسایه ها را می زد. او با صدای بلند فریاد زد: بچه هایم در شعله های آتش گرفتار شده اند، به آنها برسید.
بر اثر سر و صدای ایجاد شده اهالی مجتمع مسکونی از منازل خود خارج شده و همسر همسایه را مشاهده کردند که چهره ای رنگ پریده داشت و دود غلیظی از خانه اش خارج می شد.
همسایه ها از پله ها بالا رفتند و با شعله های سرکش آتشی که جسد شوهر زن جوان را می سوزاند مواجه شدند. برخی از ساکنان مجتمع مسکونی دست و پای خود را از دست داده بودند و با وحشت به این حادثه دلخراش نگاه می کردند.
در نهایت برخی از همسایه ها با جسارت در مقابل شعله های آتش دو کودک ۹ و ۴ ساله را به بیرون از اتاق منتقل کردند و امدادگران به خیابان ۵۶ شتافتند و به کمک مجروحان آمدند. جسد سوخته مرد ۴۰ ساله ای که هنوز دارای علائم حیاتی بود به بخش سوختگی بیمارستان امام رضا مشهد منتقل شد اما همزمان مشخص شد زن جوان با مصرف مقداری قرص خودکشی کرده است. در شرایط بحرانی قرار داشت.
بنابراین “مریم – ر” بلافاصله به بخش مسمومیت بیمارستان امام رضا (ع) منتقل و تحت مداوا قرار گرفت. کادر درمانی بیمارستان با مشاهده وضعیت وخیم این مرد ۴۰ ساله وی را سریعا به بخش مراقبت های ویژه منتقل کردند و پزشکان اعلام کردند که وی دچار سوختگی شدید ۹۰ درصدی شده است. از سوی دیگر همسر ۳۵ ساله وی با شستن معده خود از مرگ نجات یافت و روند بهبودی خود را آغاز کرد.
صبح دیروز با گزارش این حادثه تکان دهنده به نیروهای پلیس، جمعی از ماموران زبده پلیس آگاهی خراسان رضوی با نقشه سرهنگ مهدی سلطانیان (رئیس اداره جنایی) راهی بیمارستان شدند و به تفحص از مجروحان و مستندسازی اظهارات آنان پرداختند. . با توجه به شرایط خاص و احتمال وقوع یک اتفاق ناگوار، این احتمال وجود داشت که برخی از اتفاقات تلخ و دلیل این اتفاق تکان دهنده پشت پرده بماند.
به همین دلیل بازجویی از دو مقتول با هماهنگی قضایی و زیر نظر سروان اسماعیل عظیمی مقدم (افسر جنایی پلیس آگاهی) آغاز شد. کارآگاهان گفتند: همسرم پس از تولد فرزند دومم دچار نوعی افسردگی پس از زایمان شد و تحت نظر روانشناس تحت درمان بودم اما متوجه نشدم که این حادثه چگونه رخ داد.
آن شب خواب بودم که ناگهان متوجه صدایی شدم. چشمانم را که باز کردم دیدم همسرم قصد دارد خانه را با بنزین به آتش بکشد. من ترسیدم و سعی کردم او را از انجام این عمل وحشتناک بازدارم و به همین دلیل خود را به آتش کشیدم…
در پی اظهارات مقتول ۴۰ ساله که با واقعیات صحنه تصادف همخوانی نداشت مبنی بر اینکه “مجید” حقایق این حادثه هولناک را کتمان می کند، کارآگاهان موضوع را به قاضی ویژه پرونده گزارش کردند. تقلب قتل.
با توجه به اهمیت موضوع، قاضی محمود عارفی راد برای تحقیقات میدانی و گرفتن اظهارات از مصدومان راهی بیمارستان شد، بنابراین تحقیقات قضایی در چارچوب کیفری قرار گرفت. پس از تکرار سخنان «مجید» در حضور قاضی ۲۱۱ بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، ضابط قضایی به سمت «مریم» رو به بهبودی رفت.
وی در حضور کارآگاهان به قاضی «اعرافی راد» گفت: حدود دو ماه پیش زمانی که به مسافرت می رفتیم به دلیل اینکه همسرم مدام با گوشی اش مشغول بود مشکوک شد که با زن غریبه ای رابطه داشته است. من آن را از او نمی گیرم. . از آن روز به بعد افکار «خیانت» در من ریشه دوانید و همیشه دنبال آن زن غریب بودم. در نهایت وقتی موضوع را با همسرم در میان گذاشتم و به او اعتراض کردم، او همه چیز را تکذیب کرد و مدعی شد که من اشتباه می کنم. کار به جایی رسید که «مجید» در نهایت مدعی شد که با آن زن غریبه رابطه کاری دارد چون همسرم هم بعد از کار اداری مشغول خرید و فروش کشمش بوده اما من حرفش را باور نکردم.
به همین دلیل او را به دردسر انداختم تا شماره تلفن آن زن را به من بدهد تا خودم با او صحبت کنم، اما او باز هم قبول نکرد تا اینکه چاقو به استخوانم رسید و تصمیم گرفتم با او تماس بگیرم. با من نابود کن چون همسرم را دوست داشتم. زیاد! این تصمیم زمانی گرفته شد که شب قبل از حادثه عکس های آن زن را در گوشی همسرم دیدم، بر سر همین ماجرا با هم درگیر شدیم و او به من هم زد.
این زن جوان تصریح کرد: باور نمی کردم «مجید» بعد از ۱۳ سال زندگی مشترک اینگونه به محبت های من پاسخ دهد! من مرگ من و او را برنامه ریزی کردم. صبح روز بعد که همسرم سر کار رفت من هم با تاکسی آنلاین به بلوار صبا رفتم و از پمپ بنزین سه بطری ۱٫۵ لیتری بنزین خریدم و در کمد پنهان کردم. شب وقتی همسرم بیرون از خانه بود با او تماس گرفتم و از او خواستم از داروخانه برایم قرص خواب بیاورد.
حدود ساعت ۱۱ شب بود که از همسرم خواستم قبل از خواب از این قرص های خواب آور استفاده کند تا من با آرامش بخوابم. اما من قرص نخوردم تا بتوانم برنامه ام را اجرا کنم. از طرفی پنجره اتاق خواب را کمی باز گذاشتم به طوری که همسرم مجبور شد کاملاً خود را با پتو بپوشاند. نقشه ام به خوبی پیش رفت و در یک لحظه همسرم پتو را روی سرش کشید و خوابش برد.
حوالی ساعت ۲ بامداد بود که چشمانم را باز کردم و متوجه شدم «مجید» به خواب رفته است. مقداری از قرص ها را در آب حل کردم و کنار گذاشتم. سپس پتو را با سوزن به تخت دوختم تا نتواند به راحتی از زیر شعله های آتش فرار کند. اما هنوز مشغول دوخت پتو بود که ناگهان «مجید» از خواب بیدار شد. بلافاصله بطری های بنزین ریختم و با فندک آتش زدم! سپس کاسه قرص های آلوده را بیرون ریختم و از طبقه چهارم ساختمان پایین دویدم تا همسایگانم بتوانند فرزندانم را از شعله های آتش نجات دهند.
پس از اعترافات وحشتناک این زن جوان، قاضی «محمود عارفی راد» دستور بازداشت وی را صادر کرد تا پس از بهبودی کامل به کلانتری منتقل شود. از سوی دیگر، با صدور دستورات ویژه از سوی مقام قضایی، گروه عملیاتی کارآگاهان با مراجعه به منزل محل وقوع حادثه، اقدام به جمع آوری مدارک قضایی و پلیسی با برداشت از محل کردند. این گزارش حاکی از آن است که تحقیقات بیشتر در خصوص دیگر ابعاد این ماجرای تلخ و اتهامات متهمان پرونده همچنان ادامه دارد.
نظر شما