به این مادر و دختر بیچاره...

در این خبر به توضیحاتی درباره جزئیات تجاوز جنسی به یک مادر و دختر، پرداخته شده است.

به این مادر و دختر بیچاره...
صفحه اقتصاد -

 

زنی که برای نجات دخترش از خانه شوهرش فرار کرده است، داستان زندگی‌اش را تعریف کرد.در تلاطم زندگی وقتی متوجه شدم شوهرم خودش را در منجلاب اعتیاد غرق کرده تصمیم گرفتم دست دخترم را بگیرم و برای همیشه خانه را ترک کنم اما انگار بخت با من یار نبود و در ازدواج دوم هم گرفتار مردی شدم که دخترم را مورد آزار روحی و جسمی قرار داده بود. دیگر نمی‌توانستم این همه ناملایمات را که همچون طوفان زندگیم را زیرو رو کرده بود تحمل کنم تصمیم گرفتم خودکشی کنم اما بازهم نگران بودم؛ نگران دختری که تنها امیدش من بودم.

ناهید زن ۴۲ساله با صورتی آشفته از در اتاق مشاوره وارد شد. صدای بغضش را قبل از آنکه حرف بزند از زیر پوست صورتش می‌شد تشخیص داد. دستانش پوست پوست شده و زخمی بود چون برای سیر کردن شکم خود و فرزندش مجبور بود در خانه‌های مردم کار کند. تا سؤال کردم برایم بگو چه شده؟! گوله گوله اشک از چشمانش جاری شد.

ناهید می‌خواست از چیزی بگوید که گفتنش برایش آسان نبود. قرار بود خودکشی کنم تا از این زندگی لعنتی رها شوم اما وقتی به دخترم فکر کردم این تصمیم را کنار گذاشتم و سراغ شما آمدم تا مرا از این بحرانی که گرفتارش شده‌ام نجات دهید.

۲۰ساله بودم که با پسر دایی‌ام ازدواج کردم. در سال‌های اول زندگی مشترک مشکلی نداشتم اما از وقتی شوهرم در دام شوم اعتیاد گرفتار شد رفتارش تغییر کرد، دیگر آن بهروز سابق نبود، با یک نگاه می‌شد فهمید که او اعتیاد دارد، خیلی طول نکشید که او را به خاطر اعتیادش از شرکت خصوصی اخراج کردند.

از وقتی معتاد شد کتک زدن‌هایش شروع شد، برای تهیه مواد مخدر مصرفی‌اش دست به هر کاری می‌زد از فروختن کفش‌هایش تا وسایل خانه و هیچ ابایی نداشت حتی به قابلمه‌های داخل کابینت هم رحم نکرد.

برای سیر کردن شکم دخترم مجبور شدم کار کنم. وقتی از کار می‌آمدم شوهرم دوستان معتادش را به خانه می‌آورد، دیگر می‌ترسیدم دخترم را در خانه بگذارم. شیشه رفتارهای شوهرم را تغییر داده بود، مرا کتک می‌زد و تمام دستمزدم را از من می‌گرفت تا پول موادش را جور کند، اصلاً برایش سرنوشت‌ من و دخترش اهمیت نداشت تا اینکه مجبور شدم درخواست طلاق بدهم. می‌دانستم طلاق چه سختی‌هایی به همراه دارد اما وقتی در اخبار می‌خواندم که معتادان به شیشه و دیگر مواد مخدر صنعتی دچار توهم شده و امکان دارد دست به کارهای خطرناک بزنند برای نجات دخترم طلاق گرفتم و سرپرستی دخترم به من واگذار شد‌.

با کمک یکی از بستگان خانه کوچکی را اجاره کردم و برای تأمین مایحتاج زندگی در خانه‌های مردم کردم تا اینکه در این رفت وآمدهای کاری با پیشنهاد یکی از دوستان با مردی آشنا شدم. او از من خواستگاری کرد و من از روی اجبار و با توجه به مشکلاتی که داشتم با او ازدواج کردم.

رامین روزهای اول خوب بود اما کم‌کم دست بزن‌هایش را رو کرد و بر سر هر موضوع پیش پا افتاده‌ای مرا زیر بار مشت و لگد قرار می‌داد. خسیس بود و به سختی به من پول می‌داد تا جایی که دیگر تصمیم گرفتم دوباره سرکار بروم اما اذیت‌های او تمامی نداشت تا اینکه یک روز متوجه شدم دخترم تب کرده و هذیان می‌گوید بعد از مدتی دختر ۱۰ساله‌ام زبان باز کرد و گفت که رامین او را کتک زده است، وقتی این موضوع را شنیدم انگار آب جوش روی سرم ریختند. اولش ماجرا را باور نکردم اما بعد از اینکه دخترم را نزد پزشک بردم او تأیید کرد.

یقیناً رفتار شوهرتان شما را آزار داده است. خرج کردن پول زیاد برای تهیه مواد مخدر، وقت نگذاشتن برای خانواده یا رفتار غیر طبیعی بعد از مصرف شما را نگران و ناراحت می‌کند.

اما سرزنش و تحقیر او برای اشتباهاتی که انجام داده و آسیب‌هایی که به وجود آورده است، می‌تواند این موضوع را خراب‌تر کند. همسرتان بعد از سرزنش و تحقیر شما احساس گناه کرده و خشمگین می‌شود. او عصبانیت و احساس گناه را تنها با مواد جبران می‌کند.

پس نه تنها برای ترک، انگیزه پیدا نمی‌کند بلکه مصرفش را بیشتر ادامه می‌دهد. به جای سرزنش و توهین، صادقانه و به طور قاطع به او بگویید که از رفتارش ناراحت می‌شوید. در عین حال به او یادآوری کنید که مشکلش را درک می‌کنید و حاضرید برای حل این مشکل به او کمک کنید. به این ترتیب به او نشان می‌دهید که با اعتیاد همسرتان مشکل دارید نه با خود او و حق دارید که نگران مصرف مواد او باشید. با رفت و آمد پنهانی و رفتار مشکوکش نگرانی شما بیشتر می‌شود. اما کنترل شما حس مچ‌گیری و بی‌اعتمادی به او می‌دهد. در این موارد نه تنها کنترل شما به او کمکی نمی‌کند بلکه باعث می‌شود پنهان‌کاری بیشتری انجام دهد. به او ابراز علاقه کرده و یادآوری کنید که دوست داشتن‌تان به اعتیاد او ربطی ندارد. اگر کنار شما احساس امنیت داشته باشد، بیشتر از کمکتان استفاده می‌کند. اما زمانی که شما را در جبهه مقابل خود ببیند، حتی اگر حرف‌هایتان برای او مفید باشد به آنها گوش نخواهد داد. موقع نئشگی با او بحث نکنید.

زمانی که شوهرتان تازه مواد مصرف کرده هرگز با او صحبت نکنید، چرا که این صحبت نه تنها هیچ تأثیری روی او نمی‌گذارد، بلکه احتمال دارد شما را با خطر مواجه کند. برخی مواد مانند مواد محرک و انواع مواد توهم‌زا مانند ماده مخدر شیشه و گل فرد را در حالت غیر طبیعی قرار می‌دهد و باعث می‌شود که او در آن حالت متوجه اطرافش نباشد و براساس توهمات و هذیان‌های خود عمل کند؛ در این شرایط باید از خودتان مراقبت کنید. پس صبر کنید به حالت عادی برگردد و در موقعیت مناسب انتظارات خود را به طور قاطع به او بگویید. در این مسیر توصیه می‌شود از یک مشاور یا کارشناس حوزه ترک مواد مخدر بهره ببرید.

باور کنید امتحانش کنید اگر نشد اگر واقعاً دیگر چاره‌ای نبود تصمیم بعدی خود را بگیرید. مرد دوم زندگی این زن مرد شیطان‌صفتی بود که به دخترخوانده‌اش رحم نکرد. قطعاً انتخاب او نیز در دومین کیس ازدواج درست نبوده است.

 

پیشنهاد سردبیر

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار ویژه