خلاصه قسمت ۲ سریال ترکیه ای شربت زغال اخته

سریال ترکیه ای شربت زغال اخته (به ترکی "Kızılcık Şerbeti")، سریالی درام تلویزیونی ‌است که در سال 2022 به سفارش شبکه "شو تی وی" ساخته شده است.

خلاصه قسمت 2 سریال ترکیه ای شربت زغال اخته

سریال ترکیه ای شربت زغال اخته (به ترکی "Kızılcık Şerbeti")، سریالی درام تلویزیونی ‌است که در سال 2022 به سفارش شبکه "شو تی وی" ساخته شده است. هاکان کیرواوانچ به عنوان کارگردان و ملیس جیولک به عنوان نویسنده‌ی این سریال انتخاب شده‌اند.

این سریال در روزهای زوج ساعت 23:00 به وقت ایران از شبکه "جم سریز" پخش می‌شود و یک ساعت بعد از آن در شبکه "جم سریز پلاس" نیز پخش می‌شود. این سریال با بازیگران برجسته‌ای مانند باریش کیلیچ ، اوریم آلاسیا، سیلا ترک اوغلو، سیبل تاشچی اوغلو، مژده اوزمان، دوگوکان گونگور و ستار تانری اوگن، توانسته است توجه بسیاری از بینندگان را به خود جلب کند.

قسمت 2 شربت زغال اخته

دوعا به خاطر بارداریش و گریه هایی که کرده چشماش قرمز و پف کرده و بزای اینکه بقیه چیزی نفهمن حساسیت چشمی را بهانه میکنه و با عینک میره سر میز صبحانه. اما مادرش به دلیل ندانستن وضعیت دخترش، از او سؤال می‌کند و ازش میخواد تا عینکو برداره ببینه چیشده دوعا در آخر برمیداره اما مقابله به مثل میکنه و به خاطر درک نکردنش گریه میکنه و میره اتاقش.

در مقابل سولماز، مادربزرگ دوعا با سِویلای خدمتکارشون حرف میزنه و میپرسه که اون از چیزی خبر داره یا نه او میگه نه منم متوجه شدم که حالش خوب نیست ولی چیزی بهم نگفت. سولماز میگه حتما به خاطر رفتارای مادرش آذرخشه! سپس با آذرخش حرف میزنه و سرزنشش میکنه که چرا با دختراش اینجوری رفتار میکنه! سپس درباره فاتح به او میگه.

دوعا با فاتح قرار گذاشته بود که با هم ملاقات کنند.فاتح از دوعا میپرسد چرا اینقدر ناراحت و پریشان به نظر میرسد، دوعا به فاتح میگوید که حامله است و فاتح بسیار خوشحال میشود اما دوعا میگه مشکلاتی هم این وسط هست! اما فاتح میگوید می خواهد با او ازدواج کند. مادربزرگ دوعا به او زنگ میزند و خبر میدهد که با مادرش درباره فاتح صحبت کرده و بره پیشش و جوری که انگار چیزی از این موضوع نمیدونه به آذرخش بگه دوعاقبول میکنه.

دوعا به مدرسه میرود و با مادرش درباره فاتح صحبت میکند. مادرش از او سوالاتی میکنه که دوعا میگه شب بیاد خودت بپرسی؟ آذرخش میگه باشه فاتح را بیار تا با او صحبت کنم. شب فاتح به خانه آنها میآید و با دیدن مادربزرگ دوعا دستش را میبوسد. مادر دوعا با فاتح درباره کار، خانواده و سلیقه‌های او بحث میکند.

آذرخش به آشپزخانه میره که سولماز دنبالش میره و نظرشو درباره فاتح ازش میپرسه آذرخش میگه که مخالفه و پسره لوتیه سولماز میپرسه از کجا میدونی لوتیه؟ آذرخش میگه از بین این همه نوشیدنی چای میخواد از طرفی دستتو بوسید میخواست کفششو دربیاره بیاد داخل شک نکن قلیون هم میکشه! انها باهم بحث میکنن و در آخر آذرخش میگه ول کن اصلا نمیخوان ازدواج کنن که به من چه اصلا! فردای آن روز دوعا میره پیش مادرش و میگه چرا مخالفه با فاتح او دلایلشو میگه که دوعا میگه من مجبورم ازدواج کنم باهاش من باردارم و میخوام باهاش ازدواج کنم.

آذرخش شوکه شده و میگهتو معلوم هست چی داری میگی؟ تو فقط ۲۰ سالته و با عصبانیت باهاش دعوا میکنه و در آخر میگه باید سقطش کنی و به دکتر زنگ میزنه و ازش وقت میگیره. او به زور با مادرش به اونجا میره ولی تو یه فرصت از اونجا فرار میکنه و پیش فاتح میره. آنها باهمدیگه شب به خانه فاتح میرن و پدرش ازشون استقبال و حمایت میکنه و میگه باشه فردا عقد میکنین الانم برین است مادرتونو ببوسین! فاتح و دوعا بهم لبخند میزنن و میرن به دستبوسی….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان تمام قسمت های سریال ترکیه ای شربت زغال اخته

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار مرتبط سایر رسانه‌ها
    اخبار از پلیکان
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان