خلاصه داستان قسمت ۱۱ سریال هشت پا از شبکه یک سیما | در قسمت یازدهم سریال هشت پا چه اتفاقی افتاد؟

در این مطلب از پایگاه خبری صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۱۱ سریال هشت پا تازه ترین سریال شبکه نمایش خانگی را مطالعه می کنید.

خلاصه داستان قسمت ۱۱ سریال هشت پا از شبکه یک سیما | در قسمت یازدهم سریال هشت پا چه اتفاقی افتاد؟
صفحه اقتصاد -

در این مطلب از  پایگاه خبری صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۱۱ سریال هشت پا تازه ترین سریال شبکه نمایش خانگی را مطالعه می کنید. بازیگرانی نظیر هلیا امامی، سعید جنگیزیان، محمد صادقی، مینا وحید و افسانه چهره آزاد در سریال هشت پا بازی کرده اند. پخش این سریال از ۱۸ مهر آغاز شده است. سریال هشت پا سریالی در ژانر پلیسی جنایی است که هرشب ساعت ۲۲ و ۱۵ دقیقه روی آنتن شبکه یک تلویزیون می‌رود و جایگزین سریال «طوبی» شده است.

خلاصه داستان قسمت ۱۱ سریال هشت پا

خانم شیمیست وقتی میخواد فرار کنه توسط آزیتا مدنی دوباره گیر میوفته و برمیگرده به همون سوله. آزیتا بهش میگه از این بعد برای این باید کار کنی و شیشه درست کنی. مسعود میگه چقدر میتونی در روز درست کنی؟ شیمیست میگه بستگی به مواد اولیه اش داره مسعود میگه خوب بگو هرچقدر که میخوای ما جور میکنیم شیمیست با کلافگی میگه این کیه دیگه که دنبال خودت راه انداختی!؟ اصلا از هیچی سر در نیاره مسعود میگه نمیدونه از کجا ما جور میکنیم و میخنده. سپس ازش میخواد تا بگه جنس هایی که درست کرده کجاست او میگه نمیدونم پسری که گروگان گرفتن مسعود ازش میپرسه که او میگه من چیزی نمیدونم شیمیست بهش میگه باهاش کاری نداشته باش من به اون احتیاج دارم که مسعود به مچ پاش شلیک میکنه و شیمیست بهش میگه باشه بهت میگم و آدرس جنسارو میگه که کجا مخفیشون کرده.

مسعود میگه خوبه سپس به نوچه هاش میگه این پسرو از اینجا ببرین دکترم ازش جدا کنین ببرین یه جای دیگه. کسری و گروهش جلسه ای تشکیل دادن و درباره اطلاعات پرونده بهشون میگه سپس خانم رخ نگار به سرگد کسری درباره شیمیست خانم میگه که هیچ ردی از خودش به جا نمیزاره ولی تو محل دی ان ای نظافتچی ها با پرسنل رستوران پیدا شده. کسری چند گروه میکنه افراد پرونده رو تا هرکدوم برن روی یه موضوعی تحقیق کنن و اطلاعات گیر بیارن. یکی از مأمورهای کسری که تو موقعیت سوله مستقر بودن بهش زنگ میزنه و میگه که این مکان درسته و کلی افراد مسلح واردش شدن کسری میگه پس امشب ضیافتی برپاست سپس با مأمورها میرن به اون موقعیت و در موقعیتشون قرار میگیرن و منتظر علامت برای شروع نقشه هستن. مسعود و دارودسته اش درحال قدم زدن تو سوله هستن که مسعود ببینه چیکار بکنه وقتی برمیگرده پیش خانم شیمیست میبینه که فرار کرده و محافظت گرفته خوابیده.

مسعود عصبی میشه و بعد از کتک زدن اون پسر به نوچه هاش میگه که برن دنبال اون زن بگردن و پیداش کنن. او درحال فرار کردنه و از یه راه مخفی تو حیاط پشتی فرار میکنه و در میره آزیتا مدنی هم دنبال او میره. افرادی که آدم های مسعود گروگان گرفتن سر و صدا میکنن که باعث میشه باهم درگیر بشن و از اسلحه به در و دیوار شلیک بشه. صدای تیراندازی به بیرون از سوله میره که سرگد کیانفر با افرادش صدای گلوله را میشنون و در آخر کیانفر دستور حمله رو میده. اونا طبق نقشه اول چند نفر را میکشن سپس وارد سوله میشن و درگیری مسلحانه شروع میشه. آزیتا صدای شلیک را میشنوه و از اونجا فرار میکنه. پلیس ها عده ای را میکشن و عده ای را مجروح و دستگیر میکنن در آخر میرسن به یه اتاق که وقتی داخلش میرن مسعود را میبینن که یکیو گروگان گرفته و ازشون میخواد برن عقب تا نکشتتش و برای اینکه جدی بگیرنش به کتفش شلیک میکنن که مرتضی جا میخوره و در آخر با شلیک گلوله ای تو سرش میکشتش و بقیه را دستگیر میکنن و میبرن به طرف آگاهی.

کسی که مسعود زخمیش کرد روی برانکارده که کسری با دیدنش میگه مگه تو کاری به غیر از ظرف شستن هم انجام میدادی!؟ سپس وقتی میبینه نمیتونه حرف بزنه میگه به موقعش حرف میزنیم با هم. کسری ماشین خانم شیمیست را اونجا میبینه که یکی از مأمورها میاد و میگه که از افراد بیرون سوله بچه ها پرسجو کردن و دیدن که دوتا زن فرار کردن و از سوله بیرون رفتن. خانم شیمیست خودشو به زور رسونده به یه محله و خونه ای قدیمی و حواسش بوده که کسی تعقیبش نکنه. وقتی میرسه خونه خیالش راحت میشه و اول دستشو پانسمان میکنه و بعد پیغام های روی تلفن خانه را گوش میده که خانواده اش نگرانش شدن چون اصلا تلفنشو برنمیداره و میگه که ما الان داریم سوار هواپیما میشیم سریع بهمون زنگ بزن.....

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال هست پا 

پیشنهاد سردبیر

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار ویژه

آخرین اخبار