خلاصه داستان قسمت ۱۸ سریال غریبه از شبکه ۳ سیما

در این مطلب از پایگاه خبری صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۱۸ سریال غریبه را برای طرفداران و دنبال کنندگان این سریال مهیج قرار داده ایم.

خلاصه داستان قسمت ۱۸ سریال غریبه از شبکه ۳ سیما
صفحه اقتصاد -

در این مطلب از پایگاه خبری صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۱۸ سریال غریبه را برای طرفداران و دنبال کنندگان این سریال مهیج قرار داده ایم. سریال غریبه به کارگردانی سروش محمدزاده در ۲۷ مرداد ۱۴۰۳ از شبکه ۳ سیما پخش خود را آغاز کرده است. این سریال دارای ۳۶ قسمت ۴۵ دقیقه‌ای بوده و هر شب ساعت 20:30 دقیقه پخش می‌شود. آقای سروش محمدزاده در کارنامه خود سریال‌هایی همچون همبازی و نوار زرد ۲ و سوران را دارد و در شبکه نمایش خانگی سریال سیاوش کارگردانی کرده است که با سریال غریبه در سال ۱۴۰۳ تجربه جدیدی را به دست آورده است. ۱۴۰

خلاصه داستان قسمت ۱۸ سریال غریبه

امیرعلی که شماره مژگانو از وکیل خان بابائی خواسته بود واسش فرستاده و او به مژگان زنگ میرنه مژگان در حضور پژمان جواب میده که امیرعلی پیگیری نامه رو میکنه او میگه یه سفر کاری واسم پیش اومد و تهران نیستم اومدم بهتون خبر میدم امیرعلی قبول میکنه و میگه مشکلی که نیست؟ اگه کاری ازم برمیاد در خدمتم مژگان میگه نه ولی فقط مادرم فردا عمل داره باید عمل کنه میتونم ازتون بخوام برین پیش دکترش و برسونیتش به بیمارستان؟ امیرعلی قبول میکنه که ادرسو مژگان بهش میده و تلفنو قطع میکنه. پژمان به حیاط میره و به خان بابائی زنگ میزنه و میگه خانم همه چیز روبه راهه ولی یه آدرس داد بهشون خانم میپرسه آدرس کجا؟ پیمان میگه آدرس خونه مادرش و ماجرارو تعریف میکنه که خانم بهش میگه حواست بهش باشه چیزی درباره تلما نگفت؟ او میگه نه نگفت. امیرعلی به سینا میگه حالا چیکار کنیم؟

او میگه هیچی میریم دنبال کاری که بهمون گفت به اون آدرس. وقتی به اونجا میرسن مادر مژگان دم در میاد که امیرعلی باهاش حرف میزنه و میگه منو یادتونه مادر-آن؟ من شوهر تلما دوست مژگانم! او جا میخوره و میگه واسه مژگان اتفاقی افتاده؟ آخه چند روزیه که گوشیشم خاموشه! امیرعلی میگه نه نگران نباشین حالشون خوبه حتما آنتن دهی گوشیش خوب نیست و اینترنت نداره شما نگران نباشین او میگه پس واسه چی اومدین؟ امیرعلی میگه مژگان گفت شمارو ببرم پیش دکتر وقت دکتر قلب دارین او میگه من که قلبم سالمه مشکلی نداره! سینا مشکوک میشه و به حسام زنگ میزنه و میگه آدرس این دکتری که مژگان گفتو دربیار با تمام مشخصات و تلفن گفتن تو فلکه اول صادقیه ست مطبش. پژمان میره پیش مژگان و بهش میگه اون چه دروغی بود که گفتی؟ مژگان میگه چی دروغی؟ پژمان میگه کجا مامانت قلبش مریضه؟

مژگان میگه تو خیلی وقته تو زندگی من نیستی طبیعیه که چیزی ندونی! ندونی که با رفتنت چه بلایی سرمون آوردی و مادرم چه زجرهایی که نکشید! حسام آدرس دکترو پیدا کرده و به سینا میده. او به اونجا میره و با دکتر درباره مژگان حرف میزنه تا ببینه چیزی دستگیرش میشه یا نه. سینا از دکتر میپرسه مژگان صولتی امانتی، بسته ای یا حتی فلش و هاردی نداده بهتون؟ او میگه نه چیزی نداده سینا میپرسه درباره کس خاصی حرف نزدین؟ آدرسی چیزی! او میگه نه فقط درباره یه نفر حرف میزد که انرژی درمانی میکرد میخواستیم بریم اونجا اسم و آدرسی ندارم ازش ولی یکبار که رفته بودم دنبالش رفتم به آدرسش کروکی بلدم کجاست و سینا همه ی اینارو مینویسه. مژگان تو خونه ست هنوز که پژمان با یه دختر بچه به اونجا میاد مژگان لبخند میزنه که پژمان به اون دختر میگه یه زنی داخل این خونه ست که تو خیلی شبیه دخترشی اگه تورو بغل کنه انگار دختر خودشو بغل کرده نگران نباش من اینجام باشه؟ مژگان به بیرون میره و به اون دختر میگه بیا دخترم بیا تو بغلم! و اونو بغل میکنه با گریه و میگه چقدر تو خانم شدی.

سینا یه آدرسی از مژگان گیر آورده و با امیرعلی میرن به اونجا. وقتی میرسن میبینن کسی داخل نیست و وارد خونه میشن و شروع میکنن به گشتن اون خونه تا مدرکی چیزی ببینن پیدا میشه یا نه. حسام که از تو دوربین هواشونو داشت به سینا میگه یه مرد داره میاد سمت اون واحد. آنها خودشونو مخفی میکنن، اون مرد همان امیر هست که تو گلخانه کار میکرد سپس به حیاط خلوت میره و مدارکیو از اونجا برمیداره و وقتی میخواد از خونه بره گوشی امیرعلی زنگ میخوره که او با چاقو میره سراغش و سینا برای نجات او میره که مجبور میشن ولش کنن چون امیر با چاقو امیرعلی را تهدید میکرد. بعد از رفتن امیر سینا به حسام زنگ میزنه و میگه بگو به صورت نامحسوس تعقیبش کنن تا ببینیم چیکار میکنه کجا میره. امیر که فکر میکنه قصر در رفته پیش خانم میره و بهش میگه مدارک همونجایی بود که گفت و ماجرایی که واسش پیش اومده هم بهش میگه خانم با کلافگی میگه دوتا کار بهت دادم جفتشم خراب کردی! فعلا نه به من نه به بچه ها زنگ نزن و میره. سینا راحله را برده به شرکت و ازش میخواد فایل های تو سیستم شاهمیریو باز کنه ببینن چی به چیه..... 

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال غریبه از شبکه ۳ سیما + عکس

پیشنهاد سردبیر

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار ویژه

اخبار مرتبط سایر رسانه‌ها
    اخبار از پلیکان
    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت صفحه اقتصاد هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان
      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت صفحه اقتصاد هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد