یادداشت اختصاصی از مریم فرشاد پژوه
تهران نه ، ایران نفس ندارد!
باز هم داستان تکراری بحران آلودگی، پدیده وارونگی هوا و مطرح کردن راهکارهایی که علاجی برای درمان همیشگی آلودگی کشور نیست بلکه مقطعی است.
تهران نه ایران دیگر نفس ندارد و نفسش به شماره افتاده است. تهران و کلان شهرها بی روح و خاکستری در حال مرگ هستند . مردم در قفسی از سرب ، مونوکسیدکربن، گوگرد، گازهای آلوده کننده و ذرات معلق آلوده اسیر شده اند.
تهران در کیفیت هوای ناسالم از شهرهای جهان در حال سبقت گرفتن است و هر روز رکورد جدیدی می زند. دیگر نه تنها تهران بلکه ایران در فصول سرد سال، با تشدید پدیده وارونگی دما و افزایش مصرف سوخت های آلاینده دچار بحران می شود و در این رکورد سلامت همه اقشار مردم به شدت تهدید می شود.به راستی کدام ارگان و سازمان باید ایران را از آلودگی نجات دهد؟
آلودگی هوا دیگر به عنوان مشکل زیست محیطی نیست بلکه تبدیل به چالش اقتصادی ، اجتماعی و بهداشتی شده است. این آلودگی علاوه بر تهدید سلامت عمومی، هزینه های سنگینی بر دوش مردم ودولت می گذارد از کاهش های بهره وری در محیط های کاری و آموزشی گرفته تا افزایش هزینه های درمانی و افت کیفیت زندگی.
واقعیت امر این است که تعطیلی راهکاری برای بحران آلودگی نیست ، اما اگر آلودگی هوا باعث آسیب به سلامت جامعه شود باید تمام ادارات و مدارس تعطیل شوند تا تردد در شهرها صورت نگیرد. هوای آلوده تنها برای مدارس و دانشگاه ها نیست برای همه اقشار مردم است و مردم باید رعایت کنند و از منزل خارج نشوند.
آلاینده ها با قدرت سرکلان شهرها جا خوش کرده اند و آلودگی از مرز هشدار قرمز نیز فراتر رفته است. با بحران آلودگی هوا و به دنبال آن تعطیلات بیش از نیمی از اقتصاد کشور و گردش مالی مختل می شود.این تعطیلات به سلامت مردم ، روابط بین الملل و برنامه های اقتصادی کشور آسیب می زند و همچنین آماری که در سال گذشته وزارت آموزش و پرورش اعلام کرده بود که هزینه یک روز تعطیلی مدارس در روزهای غیرتعطیل به بیش از ۱۲۰ هزارمیلیارد تومان می رسد ، اما با همه این تفاسیر جان و سلامت مردم مهم تر است و انسان های بی گناهی که برای زنده ماندن تقلا می کنند و به تدریج جان می دهند و همچنین افراد روز مزدی که با تعطیلات آلودگی هوا بدون درآمد به سختی گذران زندگی می کنند.
آمارهای موجود نشان می دهد با وجود اینکه در سال های اخیر هوای ناسالم و خطرناک تا حدودی مردم را درگیر وضعیت نامناسب هوا نمی کرد ، اما در سال جاری روزهای بسیار ناسالمی را نصیب پایتخت نشینان و حتی مردم ایران شد تا جایی که دیگر امکان خروج از منزل وجود ندارد.آلودگی هوا علاوه بر هزینه ، به دلیل استنشاق هوای آلوده موجب تجمع سموم در بدن و جذب آن از طریق پوست منجر به بیماری های قلبی و عروقی ، سرطان و سایر بیماری ها می شود.
کارشناسان معتقدند که تهران از نظر جغرافیایی محصور در کوه است به همین دلیل در روزهای سرد و وارونگی هوا اجازه نمی دهد آلاینده ها بالا بروند یعنی تهران بدون خودرو و صنایع آلاینده باز هم مستعد آلودگی است. سالانه درصد کمی از ناوگان عمومی حمل و نقل نوسازی می شود و سرعت نوسازی حمل و نقل عمومی با سرعت افزیش جمعیت هماهنگ نیست و مصرف بالای سوخت بی کیفیت که با استانداردهای جهانی فاصله دارد و از طرف دیگر ماجرای مازوت سوزی نیروگاه ها که به چالش تبدیل شده است ، اما مسئولین می گویند مازوت سوزی در تهران وجود ندارد و یا اثر چندانی در آلودگی هوا ندارد.
چرا تهران پس از سال ها برنامه ریزی نتوانسته از بحران آلودگی هوا عبور کند در حالی که بسیاری از کشورهای دنیا طی چند سال توانسته اند بر مشکل آلودگی فائق آیند و همچنان تهران و کلان شهرها در وضعیت خطرناک آلودگی هوا هستند.
هر روز خبری جدید از عوارض آلودگی هوا می رسد . آلودگی هوا به بروز آب مروارید و خشکی چشم منجر می شود افراد روزانه ۳ تا ۴ بار از اشک مصنوعی استفاده کنند و خبر جدید دیگر انتشار اسامی نیروگاه هایی که مازوت می سوزانند.
این آلودگی تا کی ادامه دارد و تا کی و چند روز و چند سال این داستان تکراری آسمان خاکستری و آلوده تهران را باید ببینیم ؟ تا کی باید ذره ذره جان بدهیم ؟ تا کی در این گرد و غبارو آلودگی و آلاینده های سمی مقطعی نفس بکشیم ؟ هنوز بعد از چندین سال این بحران حل نشدنی مانده است. تا کی تهران و کلان شهرها گرفتار این معضل باشند؟ چرا با وجود قانون هوای پاک باید هوای آلوده و سمی تنفس کنیم . اگر قانون هوای پاک به طور کامل اجرا می شد اکنون دچار این جان دادن تدریجی شهر و مردمش نبودیم.
نظر شما