یادداشت اختصاصی از حمیدرضا حاجی اشرفی
تبدیل آدمک های سر جالیز به مدیران لایق
کارآفرینی و توسعه فضای کسب و کار یک فرآیند پیوستار و دائمیست که فقط وظیفه یک دولت در یک دوره معین نیست ! کارآفرینی همچون خود جریان زندگی روزمره لازمست بعنوان یک وظیفه ملی و ممتد در اذهان تک تک مردم یک جامعه نهادینه شود .
هر عضوی از اجتماع با کسب آموزش و مهارت می تواند تبدیل به عنصری کارآمد و توانگر در عرصه اقتصاد هر کشوری تبدیل شود . بر عکس در صورت فقدان برنامه های آموزشی مهارت افزا ، نیروهای غیر ماهر و ناآشنا با مفاهیم شغلی حرفه ای تبدیل به انسانهای فاقد [ بهره وری بهینه ] برای جامعه خواهند شد . هم وقت گرانبهای خودشان و هم وقت ملی برای در مسیر توسعه همه جانبه و پایدار رفتن را به هدر خواهند داد .نتیجه آن تبدیل نیروهای بالنده به دلالان زمین ، طلا و دلار و افزایش ناکارآمدی نیروهای کار ملی و معضلات عدیده اقتصادی خواهد شد!!
توسعه جمعی کشورها مانند توسعه فردی از فرآیند آموزش های اصولی و منطقی شروع می شود .خداوند متعال وقتی در کلام الله قرآن مجید به [ قلم ] یعنی ابزار آگاهی بخشی و توسعه خرد و دانایی در اذهان آدمیان و جوامع انسانی قسم میخورد در حقیقت قدر و منزلت ارزش علم و دانش ، فهمیدن و فهماندن را به آدمیان در تمام قرون و اعصار انذار می دهد .
چندی پیش در یک سازمان اقتصادی کشورمان با دو نفر از مدیران بخش آموزش و پژوهش آن سازمان ، پیرامون مطالعات ریسک ،گلوگاههای مانع کارآفرینی وقت گفتگو داشتیم . دپارتمان آنها مسئول برنامه ریزی آموزشی و تحقیقات یک بخش مهم اقتصادی می باشد و هر دو عزیز از اساتید دانشگاه و انسانهای فرهیخته و با تجربه که در حین سخنان به تمایل یادگیری رایگان اعضا مرتبط با آن بخش اقتصادی اشاره داشتند و از کمبود منابع مالی برای ارائه خدمات آموزش رایگان سخن میگفتند .از اینکه خیلی ها از خرج کردن پول برای آموختن و توسعه فردی و سازمانی اجتناب می کنند را یک نقطه ضعف بزرگ [ فرهنگ کار ] در کشورمان تلقی می کردند!
نگارنده این یادداشت ،اما از دیدگاه دیگری به موضوع نگاه نمودم . در واقع آن مدیران موفق به آسیب شناسی و یافتن نقطه ضعف در حوزه کاری خود شده اند و اتفاقا نقطه قوت و مزیت را هم شناسایی نموده اند و آن نقطه قوت اینست که در جامعه شغلی و کشوری که مردمان و جوانان آن علاقمند به آموختن مهارتهای شغلی هستند ،لیکن توانایی پرداخت هزینه های آموزشی را ندارند و یا به هر علتی از پرداخت شهریه های آموزشی امتناع میکنند ،فراهم نمودن برنامه ها و زمینه های آموزش مهارت آفرین از طریق [ مکانیزم مشارکت های مردمی و داوطلبانه مدرسین و استاد مربیان رشته های مختلف شغلی ] چاره ساز است . آموزشهای عمومی و فنی و حرفه ای بطور کلی و حتی برگزاری دوره ها بصورت رایگان در سطح شهرها و روستاها هدر دادن منابع و هزینه نیست ! بلکه بذرهای توسعه ای هست که در اذهان نوجوانان ،جوانان و نیروهای مستعد کار با فراهم شدن شرایط باروری ، همه دشتها و مزارع و صنایع و اکوسیستم محیط کسب و کار کشور را سرسبز - خرم - آباد خواهد نمود . نسلهای آینده کشور را توانمند و توانگر خواهد کرد .
اگر نیروهای کار ملی و جوانان مستعد در اقصی نقاط کشور به صورت رایگان آموزش های عمومی فرهنگ کار و مهارت زایی در فنون مختلف را در دوره های مجازی و حضوری طی برنامه های مشخص و معین دولتی و خیریه، ببینند آنگاه ؛ دیگر در مقابل انتخاب بین بهره برداری از [ فرصت ها یا هدر دادن فرصت های شغلی و زمان ، همچون آدمک های سر جالیز بدون واکنش باقی نمیمانند !] قطعا با فراخوان دولت و یا حتی سازمانهای بخش خصوصی و عمومی برای پیمانکاری پروژه های اشتغال آفرین و یا حتی راسا و بصورت موجهای خودجوش سرمایه گذاری تعاون محور همچون طول تاریخ درخشان کسب و کار ایران زمین به فعالیت های کارآفرینی تولید محور خواهند پرداخت .
به دولت چهاردهم پیشنهاد می گردد برای تحقق چشم انداز ، ماموریت ، اهداف قانون برنامه پنجساله هفتم توسعه ، امکان برگزاری دوره های آموزش و پژوهش، مهارت آفرینی بصورت رایگان و سراسری در کشور را فراهم نماید.
نظر شما