یادداشتی از سیدحجت کاظمی
تحول نظام بازنشستگی در راستای تحقق عدالت اجتماعی
تامین اجتماعی، یک عنصر کلیدی از استراتژی های ملی برای ارتقای توسعه انسانی، ثبات سیاسی و رشد فراگیر در نظر گرفته می شود.
تامین اجتماعی از مهمترین مسائل جامعه امروزی می باشد که تحقق عدالت اجتماعی بدونه توجه به آن میسر نخواهد شد و هر دولتی نیک می داند که بدونه تحقق عدالت اجتماعی نظم اجتماعی واقعی و مطلوب نیز محقق نخواهد شد.
بنا بر گفته های سازمان بین المللی کار(ILO) و اتحادیه تامین اجتماعی(ISSA) صلح پایدار منوط به عدالت اجتماعی و عدالت اجتماعی منوط به تامین اجتماعی می باشد که امر فرابخشی و به عنوان یک حق بشری که مستند به اسناد و مقررات بین المللی می باشد.
تامین اجتماعی، یک عنصر کلیدی از استراتژی های ملی برای ارتقای توسعه انسانی، ثبات سیاسی و رشد فراگیر در نظر گرفته می شود.که در تحقق این عدالت اجتماعی اساسا سیستم های بازنشستگی باید متناسب با شرایط اقتصادی کلان، روندهای جمعیتی، ظرفیت های نهادی و توان بازارهای مال، نگاه تصمیم سازان و تصمیم گیران، نوسانات مکرر اقتصادی، نرخ بیکاری و تورم، تغییرات ترکیب جمعیتی و ... همسو و همگام شوند.
الزامات این مهم در ایجاد اجماع ملی در سطوح تصمیم سازی و تصمیم گیری، اجراء و نظارت، مباحث مالی، رعایت تعهدات بین النسلی، تحول فرهنگ بیمه ای، اجرای نظام لایه بندی شفاف و درست، تکمیل و بهبود بانک اطلاعات ایرانیان با نگاه به چهار اصل مهم؛ فراگیری. جامعیت، کفایت و پایدار سازی و سایر متغیرهای مداخله گر دانست.
یک نظام بازنشستگی با نگاه به عدالت بیمه ای و اجتماعی، ملتزم سطح بندی و اولویت بندی خدمات، استاندارد سازی، جانمایی درست، توجه به هرم سنی و امید به زندگی، بکارگیری نظام مالی صحیح و مطلوب با توجه به اقتضای زمانی و مکانی، تحولات اجتماعی و اقتصادی، عدالت بیمه ای و اجتماعی، اعمال نظارت راهبری و تکوینی و سایر عوامل و مباحث پیش گفت می تواند نقش مهم و تآثیر گذاری در جهت احقاق عدالت اجتماعی، از کارکردهای نظام تامین اجتماعی داشته باشد. البته در ایران غالبا سیستم های بازنشستگی را با صندوق های بازنشستگی می شناسند، که می طلبد نگاه تحویلی در راستای راهبردهای بلندمدت و کوتاه مدت را از این مجموعه ها شروع نمود.
*کارشناس حوزه کارگری و رفاه اجتماعی
نظر شما