از کوچه های بن بست تا بزرگ راه های توسعه

یکی از وظایف اصلی مدیریت ریسک در حوزه مخاطرات نامشهود تامین خدمات مشاوره ریسک مورد نیاز کارآفرینان در اکوسیستم محیط کسب و کار کشورهاست.طبیعتا در فرآیند مطالعات ریسک هر بنگاه پس از ارزیابی و اندازه گیری ریسک ها،نوبت تصمیم گیری سهم نگهداری یا انتقال به صندوق های حمایتی و شرکت بیمه بازرگانی می رسد.نقش مشاوران در انتخاب الگوریتم های (خوارزمی) مدیریت ریسک از اهمیت وافری برخوردار است.امروزه در دنیای کسب و کار و در دانه ها و خوشه های شغلی و در هلدینگ های کشورهای صنعتی و تازه صنعتی شده ، بدون حضور مشاوران مطالعات ریسک ،مدیران ارشد اقدام به تصمیم گیری نمی کنند و قطعا #ریسک شناسان از جمله کارشناسان تصمیم ساز در سیستم های دولتی و خصوصی هستند که پیشنهادات آنها مورد توجه تصمیم گیران است .مطالعه گران ریسک هرگز بر اساس حدس و گمان سخنی نمی گویند. ابزار کار آنان ، محاسبات ریاضی ،آمار ،مطالعات میدانی و مشاهدات عینی ،جمع آوری اطلاعات و پردازش آنها و مالا بررسی جامع تاثیرات منفی مخاطرات در اقتصاد خرد و کلان است .

جهان بینی علمی کارشناسان مطالعه گر ریسک به طور مدام به بررسی مسائل در ابعاد زمان - مکان به حل مسائل امروز و آینده نزدیک و دور کمک می کند .یک مطالعه گر ریسک همواره تاثیرات تصمیم گیریها و اقدامات اجرایی ( فعل و ترک فعل ) در توسعه و عدم توسعه فرد - بنگاه - سطوح ملی را مورد ارزیابی و اندازه گیری قرار می دهد . بررسی جزئیات هر پروژه و سپس گذاردن قطعات پازل ها کنار هم و آنگاه تحلیل داده ها از جمله وظایف مدیران ریسک در سیستم هاست .مطالعه گران ریسک به نکات و جوانبی دقت می کنند که هرگز یک انسان عادی و حتی مدیران ستادی و صف سازمانها بدان توجه ندارند . بقول وحشی بافقی : تو مو می بینی و من پیچش مو - تو ابرو ،من اشارتهای ابرو ! آری ،مطالعه گران ریسک همواره با گذر از اشکال و موضوعات سطحی به ماهیت و عمق مسائل نگاه می کنند. توجه خاص به حل مسائل در زمان حال بطوریکه ماموریت ها و اهداف متعالی آینده از مسیر خود منحرف نشود همواره مورد توجه آنهاست .

تیتر امروز یادداشت بدین دلیل انتخاب گردید که توجه مطالعه کنندگان به این نکته جلب گردد که توسعه اجتماعی از توسعه فردی شروع میشود ، توسعه ملی از توسعه مناطق محلی شکل می گیرد .در مسیر توسعه همانطوریکه دولت ها ، مسائل کلان را طرحریزی می کنند، نقش شهروندان در حل مسائل ریز شروع میشود تا پازل بهم ریخته محیط کسب و کار تبدیل به پوستری کامل گردد .

توسعه پایدار و متوازن جوامع محلی و ملی با وجود انسانهای توسعه یافته محقق می شود . بدون وجود انسانهای اهل مطالعه و خردمند و اهل تفکر که نگاهی استراتژیک به اجزا و کل سیستم داشته باشند ،هیچ جامعه ای به پیشرفت و تعالی نمی رسد .

انقلاب چهارم صنعتی از 2008 کلید خورد و برنامه ریزان جهانی با هدف گذاری رفتن بسوی اتوماسیون کامل با کمک هوش مصنوعی بدنبال پیاده سازی این انقلاب بودند ، اما ملاحظات زیست محیطی و خسارتهای عظیم ناشی از تغییرات شدید آب و هوایی موجب شد که آنها در شتابدهی به نقش ماشین و جایگزینی آن بجای انسان تجدید نظر کنند.انقلاب پنجم‌ صنعتی با نگرش بازگشت به انسان محوری و اهمیت دادن به نقش انسان در جامعه برنامه ریزی شده . امروزه نقش تک تک انسانها در گوشه گوشه جهان برای حفظ محیط زیست و حفظ تعادل منابع - مصارف از اهمیت وافر برخوردار شده ! اگر در همین دو سه دهه پیش ،تفکر حاکم بر مدیران عصر صنعتی کشورهای توسعه یافته بر نادیده گرفتن دولت ها و مردمان جهان سوم پایه گذاری شده بود ! در دهه دوم از قرن اول هزاره سوم میلادی ، برای حفظ مام زمین و حیات بر روی آن ، همان مدیران تصمیم به دعوت از کلیه کشورهای جهان برای کمک‌ به حفاظت از محیط زیست گرفته اند . شتاب صنعتی باید کاهش یابد . حرکت ماشین ها و کارخانه های وابسته به انرژی فسیلی و پایه کربن به انرژی پاک تبدیل شود .منافع ملی کشورها اکنون به شدت به حفظ منافع فردی تک تک آدمها در کره زمین گره خورده و برای پیاده سازی انقلاب زیست محیطی مدیران طراز اول جهانی به کمک تک تک کشورها و آدمهای این کره خاکی جهت کنترل ،حذف ،کاهش حداکثری ریسک های زیست محیطی نیاز دارند. آری ،اگر روزی نگاه رنگین پوستی و موثر ندانستن انسانهای جهان سوم در چرخش روزگار را مغرورانه تبلیغ می کردند ! آنها را آدمهای ساکن کوچه های بن بست ناکجا آباد می پنداشتند و خود را پیشتازان بزرگراههای توسعه می نامیدند !پاندومی کرونا،این درس را به همه بشریت داد که تک تک ساکنین این کره در حفظ بهداشت ، سلامتی ، پاکیزگی جهان نقش دارند.همه انسانها این جهانبینی علمی را مدیون دانش مدیریت ریسک هستند.