روانشناس تحلیلی نسبت به نبود نوع دوستی و دگرخواهی هشدار داد
فردگرایی افراطی دلیل ولع خرید در دوران جنگ
جنگ اسرائیل علیه ایران، بار دیگر ماجرای تلخ هجوم مردم برای خرید را رقم زد، ولع خریدی که تقاضای کاذب را باعث شد. مردم به نانوایی ها رفتند و بیش از اندازه نان خریدند، نانهایی که امروز به ضایعات تبدیل شده و سر از زباله دان ها درآورده، داستان غم انگیزی که در مورد بسیاری کالاهای اساسی از گوشت و مرغ و تخم مرغ، تا حبوبات و کالاهای دیگر رقم خورد. حتی شاهد هجوم مردم به پمپ بنزین ها بودیم، هجومی که هیچ دلیل منطقی نداشت.

کورش شرفشاهی - در جنگ 12 روزه این مردم تحت تاثیر فضای مجازی و شایعات دامن زدن به چالش کمبود قرار گرفتند و به جای آنکه اندیشمندانه وارد این عرصه شوند، در زمین دشمن بازی کردند و البته بازی خوردند، بد هم بازی خوردند. این مردم از یک سو با خرید غیر منطقی بحران کمبود را دامن زدند، از سوی دیگر پول زیادی را صرف خریدهای بی مورد کردند، همچنین با بیرون ریختن خریدهایی که تبدیل به ضایعات شد، پولشان را از دست دادند و از همه بدتر اقتصاد کشور را به چالش کشیدند و مقدار زیادی از ذخایر کشور را که می توانست به مدیریت بحران تبدیل شود، به بحران تبدیل کردند.
از آنجا که این ولع وحشتناک مردم برای خریدهای بی مورد، به غیر از ریشه های روانشناختی، دلیل دیگری ندارد، با دکتر علی بادبری روانشناس تحلیلی گفت و گوی اختصاصی کردیم. وی در پاسخ به اینکه چرا در شرایط بحرانی همچون جنگ اسرائیل، مردم بدون دلیل برای خرید هجوم می آورند گفت: مهمترین دلیل فاصله داشتن مردم ایران از واقعیت هاست و سال هاست ایران دچار شعار زدگی شده است.
وی با ابراز تاسف از اینکه بین واقعیت و آرمانهایمان فاصله بسیاری وجود دارد گفت: سالهاست بصورت آرمان گرایانه و در ادبیات شفاهی، خواسته های خویش را نشان می دهیم، در حالی که هرگز به سوی آنها حرکت نکرده ایم.
این روانشناس تحلیلی گرانی با تاکید بر اینکه اقدامات ضروری در زمان بحران، با روح شعار، ادبیات و معنویات جامعه منافات دارد گفت: برای آنکه این بحران را مدیریت کنیم، باید در وهله اول به واکاوی ماجرا بپردازیم و به این سوال پاسخ دهیم که چرا این گونه است.
وی با اعلام اینکه تضاد بین رفتار و آرمانگرایی را از چند جنبه می شود بررسی و نتیجه گیری کرد گفت: این تضاد و دوگانگی از منظر فرهنگی، از نظر تاریخی و اجتماعی و در نهایت از نگاه روانشناسی می توان بررسی کرد.
دکتر بادبری به تشریح گزینه فرهنگی پرداخت و گفت: هر فرهنگی تابع عواملی است که یکی از آنها و شاید مهمترین آنها آموزش است که از این نظر بسیار ضعیف هستیم.
وی با اشاره به اینکه آموزش از سنین پایین صورت می گیرد گفت: مقایسه مختصر محتوای آموزش در ایران و ژاپن، نشان می دهد که ژاپن با آموزش به کودکان، نظم و نوعدوستی، احترام به بزرگتر ها، تعاون و همکاری توام با مسئولیت پذیری و احترام به قوانین را آموزش می دهد. اما در ایران این آموزش ها ابتر و ناکارآمد است. بنابر این در شرایط بحرانی، بیشتر به فکر خود و در نهایت به نفع خانواده خویش بوده و نه تنها دیگران را فراموش می کنیم، بلکه بسیاری حاضر می شوند، دیگران را حذف کنند.
این روانشناس تحلیلی با اشاره به اینکه چالش جدی که باعث می شود مردم در شرایط بحرانی برای خرید هجوم بیاورند، سوابق تاریخی اجتماعی است گفت: از نظر تاریخی اجتماعی، در برهه های گذشته بحران هایی که به هر دلیل به ویژه جنگ ها بروز کرده، باعث کمبودها و در نهایت قحطی هایی شده که در دوران مختلف برای جامعه اتفاق افتاده است. شوربختانه تر اینکه ولع بیش از اندازه برای خرید و نگاه خودخواهانه حتی به قیمت نابودی هموطنان، دلیل بسیاری از وقایع اسفبار تاریخی اجتماعی بوده است.
وی به بررسی ابعاد روانشناسی هجوم برای خرید در شرایط حساس پرداخت و گفت: آسیب پذیری عزت نفس از زمان کودکی و نبود آموزش کافی، سبب از دست رفتن اعتماد به نفس کافی برای فرد شده که در نتیجه، فرد احساس ناکارآمدی و در مقایسه با دیگران، احساس شکست می کند. این قبیل افراد برای جبران خسارت ناشی از احساس شکست، سعی در جبران افراطی ماجرا می کنند که در نهایت دچار حسادت، رقابت مخرب و طمع ورزی می شود.
دکتر بادبری تاکید کرد: بررسی مجموع سه گزینه فرهنگی، تاریخی اجتماعی و روانشناسی نشان می دهد که تقریبا با توجه به دلایل فوق، در زمان بحران اکثر مردم فقط به منافع شخصی و کوتاه مدت خود می اندیشند و به فروشگاه ها برای خرید هجوم می آورند.
وی با تاکید بر بررسی ولع خرید در شرایط بحرانی از منظر روانشناسی فردی گفت: با توجه به نبود آموزش کافی و پایه ای در کار گروهی و نبود درک معنای نوعدوستی و دگرخواهی، مردم بیشتر به تعلیمات رشدی و توسعه فردطلبی می کوشند تا فرد بتواند به رشد خودش بیندیشد. البته با توجه به اینکه رشد فرد تابع سرمایه و سرمایه داری شده، بیشتر به درآمد و سرمایه مادی سوق داده می شود.
این روانشناس تحلیلی با تاکید بر اینکه از منظر روانشناسی اجتماعی، اصلا پژوهش کافی در ایران نشده، مگر به صورت مختصر گفت: در بحث سیاست در اقتصاد، دخالت عناصر سرمایه داری، انشقاق طبقاتی، ارزش گذاری به ظاهر و مصرف گرایی، سبب می شود در هر بحرانی خیلی آدم ها از آب گل آلود ماهی بگیرند که در نتیجه گرانی کاذب رخ می دهد، احتکار واقع می شود و منافع بین تعدادی از افراد نزدیک توزیع می شود.
وی با تاکید بر اینکه نبود توسعه یافتگی جامعه، تابع توسعه یافتگی فردی است گفت: فرد باید در خدمت جامعه رشد کند تا جامعه همگن، همگرا و ملی گرا تشکیل شود و نتیجه مطلوب دگرخواهی و نوعدوستی را رقم بزند. در غیر این صورت جامعه دچار خودخواهی های واهی شده و همبستگی ها کمرنگ تر خواهد شد.
نظر شما