دانلود مستقیم قسمت ۴ سریال فراری۲ + خلاصه داستان سریال فراری۲ قسمت چهارم
پخش سریال فراری۲ فرا رسیده و در روز شنبه می توانید این سریال را از شبکه یک سیما ببینید همچنین در این مطلب می توانید دانلود قسمت ۴ و خلاصه داستان این قسمت از سریال فراری۲ را در این مطلب مشاهده کنید.
![دانلود مستقیم قسمت ۴ سریال فراری۲ + خلاصه داستان سریال فراری۲ قسمت چهارم](https://cdn.safheeghtesad.ir/thumbnail/bfv706f63jAA/xFhi-ORYyrY4J8wuaJy0GBySxWKkPo7DPsxA4PYFGTYaNU4-iYx7_RnflFx1mrY4VJkBoxm0GgoVFwRfVu18ANn6cZr8orwru0pn2wnkc35x94m7L7tbXoBbthq0_jJyWmNjzKNlN_mxjPII_K_CshXpQyLI24TX/%D9%82%D8%B3%D9%85%D8%AA+%DB%B4+%D8%B3%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%84+%D9%81%D8%B1%D8%A7%D8%B1%DB%8C%DB%B2.jpg)
سریال «فراری» در ژانر درام و زندگینامهای ساخته شده است. داستان این سریال از دهه ۷۰ آغاز میشود و در قالب دو فصل به دوران جوانی هادی میرسد. هادی در بزرگسالی مشغول فعالیت های فرهنگی جهادی می شود و گروهی از نوجوانان را با خود همراه می کند. چالش های آنها در این مسیر به نمایش در می آید.
در قسمتهای فصل دوم زمان سریال تغییر میکند و کاراکتر اصلی داستان دیگر نوجوان ۱۳، ۱۴ ساله نیست و به یک جوان تقریباً ۲۱ سالهای تبدیل شده است.
هدایت هاشمی، نسرین بابایی، حسین رفیعی، شهرام قائدی، علی زرمهری، شهین تسلیمی، جواد خواجوی، شهروز آقایی پور، مجید پتکی، افشین آقایی، حسین اجاقلو (بازیگر نوجوان)، زین العابدین تقیپور از جمله بازیگرانی هستند که در این سریال حضور دارند.
خلاصه داستان سریال فراری۲ قسمت ۴
شهرام به حاجی میگه واسه چی منو گرفتین؟ مگه این مملکت صاحب نداره؟ اصلا کی هستین؟ منو ول کنین تا اینجارو بهم نریختم! حاجی موادی تو دستشه و بهش نگاه میکنه که شهرام بهش میگه من اینارو گردن نمیگیرم گردن گیرم خرابه! حاجی میگه همه اینارو میزاریم کنار جلوی دبیرستان دخترونه کشیک دادن چی؟ او میگه زمین خداست مگه مشکلی داره؟ حاجی میگه تو سرویس مدرسه چی؟ اونم زمین خداست؟ او میخنده و میگه خودتون میگین ازدواج کنین بعد میریم تا زنمونو انتخاب کنیم میگین چرا رفتی اونجا؟ حاجی میگه مگه ازدواج ماهیگیریه که تور میندازی یکی بهش گیر کنه؟ سپس باهاش دعوا میکنه و در آخر سیلی محکمی بهش میزنه که از رو صندلی میوفته و از اونجا میره.
هادی میره پیشش و بهش میگه تو کلوب بهت گفتم کار میخوای بیا پیشم جور کنم گفتی کار دارم کارت مواد بود؟ شهرام پوزخند میزنه. تو کلوب بچه ها در حال بازی کردنن که سر یه پرس چلو کباب شرط میبندن در آخر برادر فرشته میبازه و قرار میشه به وحید چلو کباب بده. فرشاد تو کلوب میاد و میگه آقا هادی داره میاد! برادر فرشته به بهونه اینکه نباید آقا هادی اونو ببینه میره تو اتاق پشتی که ویدئوها اونجاست مخفی میشه و تو قاب ویدئوها میگرده که مواد پیدا میکنه و میزاره تو جیبش. آنها میرن به چلوکبابی پدر فرشته که پدرش با دیدنش میگه به بازم دیر اومدی انگاری دست پر با دوستاتم اومدی! سپس باهاش بحث میکنه و میگه من باید برم اینجارو میسپارم بهت دوستتم مهموناتون به فرشته میگم یه پرس غذا بیاره واسش.
سر میز وقتی وحید در حال غذا خوردنه او بهش میگه شما هم کار و کاسبیتون خوبه چرا ادای نخورده هارو درمیاری؟ او میگه کجا خوبه؟ ما که اونجا زیاد پول نمیگیریم تازه از بعضیا اصلا پول نمیگیریم! او میگه واقعا؟ و موادو بهش نشون میده وحید جا میخوره و میگه اون چیه؟ نمکه؟ او میگه تو بهتر میدونی چیه وحید میگه میدونی واسش آدم میکشن؟ او تأیید میکنه و با اون مواد تهدیدش میکنه که خط و نشون نکشه واسشون و میرن. وحید وقتی به کلوب بر میگرده حسابی تو فکر رفته و بعد از رفتن برادرش از اونجا میره تو اتاق ویدئوها و تو تمام ویدئوهارو میگرده تا ببینه چقدر مواد پیدا میکنه. فردای آن روز هدی به هادی میگه که سریع باشه چون کلی کار داره و باید روزشو کامل در اختیار اون باشه وقتی آنها میرن حسن پدرش به سمانه میگه نمیدونه چه نقشه ای واسش کشیده! و میخنده سپس با سمانه به طرف مدرسه میرن.
تو مدرسه سمانه و دوستاش میرن تست بازیگری پیش صدیقه خانم معلمشون که تازه اومده اونجا. هادی هدی را برده به مرکز ناباروری رویان او آنها با دوستش که لبنانی هست روبرو میشه و باهمدیگه حسابی گل میگن و گل میشنون سپس بعد از معاینه باهم قهوه میخورن اونجا هدی باهاش درباره هادی حرف میزنه که او قبول میکنه یه جلسه باهم حرف بزنن ببینن به چه نتیجه ای میرسن. های موقع برگشت با هادی حرف میزنه و بهش میگه قضیه رو اما هادی قبول نمیکنه. بعد از مدرسه صدیقه خانم میبینه ماشینش خراب شده که سمانه میگه پدر من مکانیکی بلده بریم درستش کنه و با بچه ماشینو هل میدن تا روشن بشه.
سپس با سمانه میره دم مکانیکی پدرش اونجا حسن آقا میگه اینج نمیشه درست کرد من وسایلشو ندارم سمانه اصرار میکنه که تلاششو میکنه که در آخر میرن به سمت خونه تا اونجا بقیه کارهاشو بکنن. صدیقه میره داخل و با مادر و خواهر سمانه گرم صحبت میشه سمانه میاد و میگه انگاری کار زیاد میبره امشب مهمون ما هستین او میخواد بره اما مادر سمانه و هدی اصرار میکنن تا بمونه....
دانلود سریال فراری۲ قسمت ۴ از شبکه یک
https://telewebion.com/episode/۰x۱۱۶۳e۶۷۴
نظر شما