تاسیسات فردو مربوط به چیست و کجاست؟ + توضیحات کامل
در این مطلب از صفحه اقتصاد میتوانید کاملا با تاسیسات فردو آشنا شوید.

کیلومتر ۲۵ مسیر قم به تهران به خاکی که بزنید با فاصلهای نه چندان زیاد از مسیر اصلی در دل بیابان به مجتمع غنیسازی شهید دکتر مسعود علیمحمدی میرسید. این مجتمع را به اختصار با نام «فردو» میشناسند؛ نامی که با عنوان تاسیسات هستهای زیرزمینی ایران گره خورده است. جستوجوی عنوان تاسیسات هستهای فردو در اینترنت شما را به کلیگوییهایی کم و بیش مشابه درباره آن میرساند: «ایران این تاسیسات را در عمق ۹۰ متری زمین برای غنیسازی ساخت. از فردو زمانی رونمایی شد که سرویسهای اطلاعاتی غرب از وجود آن سخن گفتند. ایران میگوید به منظور محافظت از تاسیسات هستهای خود در قبال بمبارانهای احتمالی دست به ساخت این تاسیسات زده است.» بهمنماه ۱۳۹۰ بود که عنوان این تاسیسات هستهای رسما به پاسداشت تلاشهای دانشمند ترور شده شهید مسعود علیمحمدی به نام وی تغییر کرد.
در جریان بحرانسازی غرب از پرونده هستهای ایران، فردو همواره یک مساله پررنگ در انتقادهای طرف مقابل بود. دی ماه ۱۳۹۰ بود که آژانس بینالمللی انرژی اتمی در اطلاعیهای اعلام کرد که ایران تولید اورانیوم با غلظت ۲۰درصد را در تاسیسات غنیسازی فردو آغاز کرده و البته در برخی رسانهها گفته شد که درصد این غنیسازی در برخی بزنگاههای زمانی به ۲۷ درصد هم رسیده و بازرسان آژانس در نمونههای جمعآوریشده این غلظت غنیسازی را مشاهده کردهاند. با این دادهها میتوان گفت که فردو به چند دلیل قرار گرفتن در عمق زمین، مخفی ماندن آن در یک بازه زمانی طولانی، تبدیل شدن آن به مرکز غنیسازی و انجام گرفتن غنیسازی ۲۰درصد در آن همواره خط قرمز مذاکرهکنندگانی بوده که مقابل ایران نشسته بودند.
بازگشت به گذشته در چند ساعت
دروازههای فردو برای نخستینبار در روزهای پرهیاهو پیرامون اقدامهای برجامی ایران به روی خبرنگاران رسانههای داخلی باز شد. ایران در مسیر کاهش تعهدات برجامی در پاسخ به تعللهای ۱+۴ برای بهرهمندی اقتصادی ایران از برجام قرار گرفته و تاکنون چهار گام معکوس برجامی برداشته که آخرین آن در اقدامی غیرقابل پیشبینی فعالیتهای هستهای کشورمان در فردو را نشانه گرفت. ایران در این گام گازرسانی به سانتریفیوژها در فردو را آغاز کرد و خبر از سرگیری غنیسازی ولو تا ۵ درصد ایران در این تاسیسات به بمب خبری در فضای رسانهای تبدیل شد. در چنین فضایی خبرنگاران ایرانی که چند روز قبل با حضور در تاسیسات هستهای نطنز شاهد گامهای برداشتهشده ایران در سه مرحله پیشین بودند راهی اتوبان تهران – قم شدند تا از تاسیساتی گزارش بدهند که بازرسان آژانس براساس برجام میتوانند به شکل روزانه و سرزده از فعالیتهای جاری در آن بازدید داشته باشند.
در مسیر رسیدن به تاسیسات هستهای از جاده اصلی به جاده خاکی که وارد بشوید، تدابیر امنیتی مختص تاسیسات ملموس میشود. اتوبوس حامل خبرنگاران پشت دروازه آهنی ورود به تاسیسات متوقف میشود و اصحاب رسانههای داخلی برای تحویل هر وسیلهای که قابلیت عکسبرداری یا ضبط صدا و ذخیرهسازی اطلاعات را داشته باشد در صفی طولانی قرار میگیرند. قدم به قدم در فاصله بسیار نزدیک خبرنگاران نیروهای امنیتی ویژه ایستادهاند. برای خبرنگارانی که از تاسیسات هستهای نطنز یا راکتور آب سنگین اراک (خنداب) و دیگر مکانهای مختص فعالیتهای هستهای ایران بازدید کردهاند، شدیدتر بودن تدابیر امنیتی به راحتی قابل ملاحظه است. خبرنگاران پس از بازرسی کامل در حالی که خودکار و کاغذی برای یادداشتبرداری در اختیار دارند راهی سالنهای بازدید میشوند و البته در میانه این مسیر کوتاه هم دو تا سه بار اتوبوس حامل خبرنگاران تغییر میکند.
ساخت و سازها در زمینهای داخل محوطه مجتمع ادامه دارد اما هیچ توضیحی در طول مسیر درباره این تاسیسات داده نمیشود و دریافت اطلاعات به اظهارات رسمی رییس مجتمع و سخنگوی سازمان انرژی اتمی در داخل سالنها محدود میشود. در طول مسیر چند دقیقهای، ماموران حفاظت امنیت تاسیسات در داخل اتوبوس نسبت به تدابیر امنیتی داخل سالنها و همچنین نکات ایمنی که خبرنگاران باید رعایت کنند، هشدارهای لازم را میدهند. با کم شدن فاصله اتوبوس حامل خبرنگاران با تاسیسات اصلی، از دور دالانی نمایان میشود که دل کوه را شکافته است. اتوبوس از دل دالانهای سیمانی با سرعت بسیار پایین عبور میکند و دروازههای آهنی غولپیکری یکی پس از دیگری طی میشوند. خبرنگاران بخشی از مسیر را پیاده طی میکنند تا به اتاقک کوچکی میرسند که در آن باید کفشهای خود را با کاورهای پارچهای پوشانده و یونیفرمهای سفید رنگی را به تن کنند. داخل تاسیسات تا محدودهای که برای عبور و مرور خبرنگاران مجاز شمرده میشد از وسعت چندانی در مقایسه با تاسیسات هستهای نطنز برخوردار نبود اما دیوارهای بتونی به اضافه ارتفاع بلند سقف نشان از نیت سازندگان برای طراحی محلی ایمن در برابر حملات احتمالی نظامی داشت. هرچند که در برجام هم طرف مقابل ایران نتوانست مذاکرهکنندگان ایرانی را به بستن درهای این تاسیسات متقاعد کند و در نهایت به محدودیت زمانی ۱۵ ساله برای فعالیت در این تاسیسات بسنده کرد اما گویا اقدامهایی که ایران در ۴ روز گذشته از اعلام گام چهارم برجامی در این تاسیسات انجام داده خون تازهای را به رگهای آن تزریق کرده است. جنب و جوش مختص فعالیت گازرسانی و غنیسازی در میان تکنیسینهای مجتمع که صورتهای خود را با ماسک پوشاندهاند، قابل مشاهده است.
اگر همهچیز طبق معمول مندرج در برجام پیش میرفت تاسیسات فردو همچنان باید به عنوان یک مرکز هستهای، فیزیک و فناوری به کار خود ادامه میداد. براساس تفاهم ایران و ۱+۵ وقت، تعداد ۱۰۴۴ ماشین IR۱ در قالب شش آبشار ۱۷۴ تایی در یک بال در تاسیسات فردو باقی ماند. از زمان اجرای برجام تا پیش از گام چهارم ایران، دو زنجیره ۱۷۴ تایی شامل ۳۴۸ ماشین IR۱ اقدام به تولید ایزوتوپ پایدار کردند. یکی از این ماشینها در بدو ورود خبرنگاران به داخل مجتمع در زیرزمین، قابل مشاهده بود. با دستور رییسجمهور مبنی بر گازدهی به ماشینها در فردو، روز چهارشنبه ۱۵ آبان عملا به چهار زنجیره ۱۷۴ تایی دیگر مشتمل بر ۶۹۶ سانتریفیوژ IR۱ گازدهی شد. ورود به سالن قرارگرفتن سانتریفیوژها مساوی است با تسلیم شدن به صدای بوق ممتدی که در نتیجه فعالیت سانتریفیوژها به گوش میرسد. ماشینها مرتبا در ردیفهای مشخص و با شمارهبندی دقیق دسته به دسته در کنار هم قرار گرفتهاند و براساس توضیحات بهروز کمالوندی ایران در فردو هم میتواند غنیسازی ۵ درصد و هم ۲۰ درصد تا حتی بالاتر را انجام بدهد.
در سالن اصلی قرارگرفتن سانتریفیوژها، نوشتهای از مقام معظم رهبری به چشم میخورد مبنی بر اینکه برنامه هستهای ایران تعطیلبردار نیست و نگاهی به جنب و جوش تکنیسینهای فعال در مجتمع، اعضای سازمان انرژی اتمی و حتی کادر نیروهای ویژه که مسوولیت تامین امنیت و ایمنی مجتمع را برعهده دارند بر اجرایی شدن این تاکید رهبری صحه میگذارد.
ایران میگوید تمام گامهایی که تاکنون برداشته از قابلیت بازگشتپذیری برخوردار هستند و به محض آنکه اروپا راهی برای تامین منافع اقتصادی ایران در برجام پیدا کند یا بتواند تحریمهای امریکا علیه ایران را که با کنارهگیری واشنگتن از برجام بازگشتند، متوقف کند، تهران مسیر طیشده را معکوس خواهد کرد. گام چهارم ایران عملا غنیسازی را ۱۱ سال زودتر به فردو بازگرداند، چرا که براساس بندهای ۴۴ تا ۵۱ برجام ایران به مدت ۱۵ سال، نباید دست به فعالیتهای غنیسازی اورانیوم و تحقیق و توسعه مربوط به غنیسازی اورانیوم در این مجتمع میزد.
کنارهگیری امریکا از برجام به اضافه تعلل ۱+۴ در جبران اقتصادی نبود امریکا در این توافق، دوباره پرونده هستهای ایران را که در نتیجه مذاکرات هستهای منتهی به برجام، در روندی مشخص قرار گرفته بود در صدر اخبار بینالمللی قرار داده است. گامهای ایران در مسیر کاهش تعهدات برجامی در مقابل تعللهای اروپا در انجام تعهداتشان طبق برجام، مسائلی چون افزایش ذخایر مواد در ایران، افزایش درصد غنیسازی بالاتر از ۳.۶۷، فرجام بازطراحی راکتور اراک و همچنین جدال میان ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره مسائلی چون سطح دسترسیها و نظارتها را دوباره به صدر اخبار بازگردانده است.
ایران بر سرعت برخی فعالیتهای هستهای خود که هم به دلایل فنی و هم مصلحتهای سیاسی در برجام پذیرفته بود، افزوده و در حالی که تاکید میکند به دنبال سلاح هستهای نیست، فعلا دست به توافقهایی چون پروتکل الحاقی در قبض و بسط نظارتها و بازرسیها نزده است. با اینهمه آنچه خبرنگاران در نطنز و فردو به عنوان قلب تاسیسات هستهای ایران دیدند گویای آن است که ایران در مسیر معکوسسازی برخی تعهدات برجامی قرار گرفته اما گویای آن است که دیوار بیاعتمادی که قرار بود با برجام از میان ایران و غرب فرو بریزد باز هم در حال قد برافراشتن است.
(این مطلب یک دهه پیش نوشته شده است): روستای « فردو » ، روستایی است پیرامون قم که با تقدیم ۱۵۱ شهید در طول هشت سال دفاع مقدس ملت ایران ، نام پر افتخارترین روستا را از این حیث یدک میکشد و بنا بر اخبار رسیده ، نامگذاری این سایت جدید هستهای به نام فردو ، به پاس افتخارآفرینی مردم دلاور این خطه و پاسداشت شهدای بزرگوار آنان بوده است.
نام روستای «فردو» بر سایت جدیدی که در بین راه تهران ـ قم واقع است، موجب شده است که برخی رسانهها به اشتباه، سایت جدید را در قم اعلام کنند.
بر پایه اطلاعاتی که سازمان انرژی اتمی ایران به آژانس انرژی هستهای سازمان ملل داده است، سایت جدید در بین تهران ـ قم در منطقهای واقع شده است که هیچ موشک و بمبی بر آن کارگر نیست.
عملیات احداث تأسیسات جدید غنی سازی اورانیوم ایران در سال ۲۰۰۶ آغاز شده است. این تأسیسات در تونلهای عمیق داخل یک کوه واقع در یکی از پایگاههای سابق موشکی سپاه پاسداران قرار دارد. براساس تصاویر ماهواره ای که در اینترنت منتشر شده است، این تأسیسات حدود ۱۶۰ کیلومتری جنوب تهران در منطقه فردو نزدیک شهر قم واقع شده است.
این سایت فضای کافی برای استقرار حدود ۳ هزار سانتریفوژ غنی سازی اورانیوم را دارد که می تواند هم برای تولید اورانیوم غنی شده مورد نیاز برای تهیه سوخت نیروگاههای هستهای مورد استفاده قرار گیرد. غلظت اورانیوم غنی شده به نحوه تنظیم سانتریفوژها بستگی دارد.
این تعداد سانتریفوژ بسیار کمتر از دهها هزار سانتریفوژ لازم برای تولید مقادیر صنعتی اورانیوم غنی
شده در سطوح پایین است، که مورد نیاز برای نیروگاههای هستهای به شمار می رود. ولی این 3 هزار سانتریفوژ می تواند در صورتی که یک سال با ظرفیت بهینه به طور مداوم کار کند، مواد مورد نیاز برای بمب هستهای را تولید کند.
بیشتر بخشهای زیر ساختی این تأسیسات جدید غنی سازی تکمیل شده است. با این حال، هیچ سانتریفوژی در این مرکز نصب یا راه اندازی نشده و هیچ مواد هستهای نیز داخل آن نشده است.
درباره کد 3.1
اما نکته مهم این که بنا بر اعلام رسمی جمهوری اسلامی ایران، ایران انجام مفاد نسخه اصلاح شده کد موسوم به 3.1 را به حالت تعلیق درآورده و خود را تنها متعهد به انجام نسخه قدیمی کد 3.1 میداند و بر این پایه، اطلاعات این سایت جدید هم زودتر از موعد قانونی به آژانس داده شده و آقای البرادعی هم در این باره در گزارش خود از ایران تشکر کرده است.
گفتنی است، کد موسوم به 3.1 تا فوریه سال 2003 به این شکل بود که ما موظف بودیم فقط 180 روز پیش از تزریق مواد به چرخه سایت جدید، آژانس را در جریان امور قرار دهیم که از این تاریخ به بعد به دلایلی، ایران داوطلبانه خود را نسبت به انجام مفاد نسخه اصلاح شده این کد متعهد کرده بود؛ بنابراین، موظف بود تا از همان زمانی که تصمیم به ساخت یک سایت جدید میگرفت، آژانس را در جریان جزییات امور قرار دهد، اما از سال 1386 به این طرف، جمهوری اسلامی ایران از این کار داوطلبانه خود صرفنظر کرد، ولی با این حال، در جریان سایت جدید فردو، با هدف اعلام حسن نیتش، هجده ماه مانده به تزریق مواد به چرخه این سایت، موجودیت آن را اعلام نموده و پذیرای بازرسان آژانس شده است.
ذکر این مهم لازم است، این رفتار ایران به لحاظ قانونی و حقوقی منعی ندارد و چنین حقی برای ما از جنبه حقوقی متصور است، لکن آژانس، همواره ایراداتی را به این مسأله وارد کرده که از نگاه کارشناسان حقوقی، تنها نتیجه یک سوءبرداشت و اختلاف در تفسیر ماده قانونی است.
چرا تاسیسات جدید ساخته شد؟
چگونه می توان یک «پدافند مطمئن» برای نطنز ایجاد کرد؟ به عبارت دیگر چطور می توان مطمئن شد که نطنز تحت هیچ شرایطی مورد حمله قرار نخواهد گرفت؟ ساده ترین راهی که احتمالا در همان لحظه اول به ذهن هر کسی می رسد این است که برای حفاظت از تاسیسات از مدرن ترین فناوری های موشکی و ضدهوایی استفاده شود.
اعلام خبر ساخت یک تاسیسات جدید غنی سازی در ایران شوک بزرگی به غرب وارد کرد. بسیاری از تحلیلگران در خارج و داخل ایران هنوز درنیافته اند که «راز فردو» چه بوده است، هدف ایران از ساخت این تاسیسات چیست و چرا زمان فعلی برای اعلام آن انتخاب شده است؟
داستان کمی قدیمی است. هر کسی که فقط اخبار روزنامه ها درباره برنامه هسته ای ایران را خوانده باشد می داند که این تاسیسات هسته ای ایران همواره در معرض حمله نظامی طرف های مختلف بوده و تقریبا روز نیست که این تهدید ها علیه آن، تکرار نشود. ایران از روز نخست ساخت تاسیسات هسته ای، یکی از فرض های محوری خود را این قرار داد که هر لحظه ممکن است تهاجمی نظامی علیه آنها آغاز شود و در نتیجه باید حداکثر اقدامات پدافندی را برای دفاع از آنها انجام داد. در میان تاسیسات هسته ای ایران، نطنز مرکزیتی بی بدیل دارد تا آنجا که کارخانه غنی سازی ایران در نطنز را می توان قلب چرخه سوخت ایران نامید. هر برنامه ای برای تولید سوخت بدون در اختیار داشتن توان غنی سازی کاملا بی معنا است. درعین حال، نطنز کاندیدای اول تهاجم نظامی هم هست، چرا که غربی ها تصور می کنند این تاسیسات محور هرگونه تلاش ایران برای ساخت سلاح هسته ای خواهد بود. بنابراین ایران باید قدرتمندترین تدابیر پدافندی خود را برای دفاع از نطنز در نظر می گرفت.
چگونه می توان یک «پدافند مطمئن» برای نطنز ایجاد کرد؟ به عبارت دیگر چطور می توان مطمئن شد که نطنز تحت هیچ شرایطی مورد حمله قرار نخواهد گرفت؟ ساده ترین راهی که احتمالا در همان لحظه اول به ذهن هر کسی می رسد این است که برای حفاظت از تاسیسات از مدرن ترین فناوری های موشکی و ضدهوایی استفاده شود. مدت هاست که سامانه های روسی تور ام 1 -که در نوع خود یکی از پیشرفته ترین سامانه های دفاع موشکی است- برای حفاظت از آسمان نطنز مورد استفاده قرار می گیرد و این احتمال وجود دارد که به زودی سامانه های پیشرفته تری هم به این کار اختصاص پیدا کند. اما از آنجا که قدرت دفاعی این سامانه ها نسبی است و بیش از هر چیز به نوعی تخمین از توان تهاجمی دشمن بستگی دارد، نمی توان مطمئن بود که دفاع موشکی یک پدافند صد در صدی محسوب می شود.
یافتن مکملی برای دفاع موشکی به گونه ای که یک پدافند کامل برای نطنز ایجاد کند دغدغه همیشگی متخصصان امور راهبردی مرتبط با برنامه هسته ای ایران بوده و نهایتا به ابتکاری بسیار ویژه انجامیده است. داستان از این قرار است که استراتژیست های ایرانی پس از بررسی های فراوان به این نتیجه رسیدند که کارآمدترین روش برای مصون نگهداشتن نطنز از هرگونه تهاجم نظامی ایجاد یک تاسیسات موازی کاملا ایمن است. تاسیسات فردو با این فرض ساخته شد که اگر یک تاسیسات موازی کوچک و کاملا ایمن در جایی دور از نطنز به گونه ای ساخته شود که به هیچ وجه قابل تخریب با هیچ حمله نظامی نباشد آن وقت دشمن به نطنز هم حمله نخواهد کرد. به عبارت دیگر، اگر دشمن بداند جایی هست که در صورت تخریب نطنز ایران با فراغت کامل کار خود را در آنجا ادامه خواهد داد، آن وقت «فایده» حمله به نطنز به صفر میل خواهد کرد چرا که با این حمله نه فقط غنی سازی در ایران متوقف نمی شود بلکه با «اهدافی دیگر» در جایی که صد در صد ایمن است ادامه خواهد یافت.
مشخصات تاسیسات فردو هم به گونه ای است که پیام های کاملا خاصی به غرب می رساند، پیام هایی که واکنش های غربی ها به اعلام خبر احداث این تاسیسات نشان داد کاملا آن را درک کرده اند. غرب اکنون به خوبی می داند حمله به نطنز غنی سازی درایران را به تاسیساتی منتقل می کند که نه توان تخریب آن را دارد و نه دیگر می تواند مطمئن باشد که ایران طی فعالیت خود در آن تاسیسات احترامی برای نگرانی های امنیتی غرب قائل است. دقیقا به این دلیل است که گفته می شود احداث تاسیسات فردو یک اقدام پدافندی است؛ فردو به خودی خود موضوعیت اندکی دارد و همه ارزش آن به دفاع کاملی است که برای نطنز ایجاد می کند.
نکته جالب این است که غربی ها خیلی زود پیام را گرفتند. معاریو درست فردای اعلام خبر فردو نوشت: «حمله به نطنز غیر ممکن شد».
نظر شما