ادغام صندوق های بازنشستگی؛ کلید نجات نظام بیمهای ایران از بحران مالی
بحران مالی صندوقهای بازنشستگی در ایران به نقطهای حساس رسیده است. ترکیبی از چالشهای ساختاری، جمعیتی و مدیریتی، سازمانهایی مانند تأمین اجتماعی و صندوق بازنشستگی کشوری را با کسریهای بلندمدت و ناپایداری مالی مواجه کرده است.
بر اساس بررسیهای کارشناسی، راه نجات این نظام، تکیه بر یک راهحل منفرد نیست، بلکه اجرای یک استراتژی ترکیبی و مرحلهای است که در آن، ادغام هدفمند صندوقها به عنوان اولین گام عملی و کمریسک در اولویت قرار دارد.
ریشه اصلی مشکلات، فراتر از مسئله سالخوردگی جمعیت است. بازار کار غیررسمی با پوشش بیمهای ناکافی، باعث محدود شدن پایه درآمدی صندوقها شده است. همچنین، ضعف حکمرانی، شفافیت پایین در سرمایهگذاریها و تخصیص منابع به پروژههای غیرمولد، بحران موجود را تشدید کرده است. تجربه جهانی نشان میدهد کشورها برای مواجهه با چنین بحرانهایی، از مجموعای از ابزارها مانند اصلاحات پارامتریک (افزایش سن بازنشستگی)، تغییر نظام از پرداخت جاری به حسابهای انفرادی، تشکیل صندوقهای ذخیره و ادغام استفاده کردهاند.
برای ایران اما، با توجه به شرایط خاص اقتصادی و ساختار بازار کار، یک راهبرد چندبعدی پیشنهاد میشود. در گام اول، تقویت فوری حکمرانی و شفافیتسازی در مدیریت صندوقها است که با کمترین هزینه مالی، اعتماد عمومی و کیفیت تصمیمگیری را افزایش میدهد. گام دوم و عملیاتی، ادغام فنی و هدفمند صندوقهای کوچک و مشابه است. این اقدام میتواند با کاهش چشمگیر هزینههای اداری، ایجاد صرفهجویی مقیاس، تنوعبخشی به سبد سرمایهگذاری و تقویت توان حرفهای مدیریت، ثبات مالی را بهبود بخشد.
تصویب انتقال صندوق بازنشستگی کارکنان فولاد به صندوق بازنشستگی کشوری در مرداد ۱۴۰۴، نمونهای عینی از آغاز این مسیر است. این ادغام، اگرچه ممکن است با چالشهای سیاسی و توزیعی همراه باشد، اما گامی ضروری برای ایجاد ساختار متمرکزتر و کارآمدتر محسوب میشود. البته موفقیت این سیاست، مشروط به طراحی دقیق سازوکارهای جبران منافع برای گروههای تحت تاثیر و انجام ارزیابیهای توزیعی است تا به ایجاد نابرابری جدید منجر نشود.
گامهای بعدی این راهبرد ترکیبی، شامل اجرای اصلاحات پارامتریک تدریجی (مانند افزایش تدریجی سن بازنشستگی با ملاحظات شغلی) و مهمتر از همه، گسترش اجباری پوشش بیمهای به نیروی کار غیررسمی و خوداشتغال است. بدون گسترش پایه درآمدی از طریق شمول بیشتر بیمهشدگان، سایر اصلاحات نیز اثرگذاری لازم را نخواهند داشت.
در نتیجه، ادغام صندوقها نه یک راهحل کامل، بلکه سنگ بنای یک تحول بزرگتر است. این اقدام میتواند فضای لازم را برای پیادهسازی اصلاحات حکمرانی، پارامتریک و گسترش پوشش فراهم کند. نجات نظام بازنشستگی ایران نیازمند اراده سیاسی، طراحی دقیق و اجرای پیوسته یک نقشه راه ترکیبی است که در آن، ادغام هوشمندانه صندوقها، اولین و ضروریترین حرکت به سوی ثبات مالی و امنیت آتی بازنشستگان تلقی میشود.
نظر شما