صفحه اقتصاد بررسی کرد؛
بورس میتازد اما اقتصاد در حال احتضار | وقتی سود بازار سرمایه به جیب ۷۰۰ نفر میرود
در این گزارش از صفحه اقتصاد به دماسنج وارونه اقتصاد ایران و پیامهای غلط بازار سرمایه در رشد بورس پرداخته شده است.
در حالی که بورس این روزها روندی صعودی را طی میکند و به دلیل سیاستهای ارزی و تورم انتظاری با جهش مواجه شده، حال اقتصاد کشور چندان مساعد نیست. این تضاد، ناشی از تغییرات ناگهانی در سیاستهای تثبیتی دولت و تأثیر مستقیم نرخ ارز بر بازار سرمایه و شاخص کل بورس است.
چرا بورس حال خوبی دارد ولی اقتصاد نه؟
این روزها بورس به دلیل پیشبینی موج تورمی جدید و همچنین تغییرات در سیاستهای ارزی کشور، رشدی قابل توجه را تجربه میکند.
بررسیهای صورت گرفته نشان میدهد که بازار سرمایه در ماههای اخیر بهطور چشمگیری تحت تأثیر افزایش نرخ ارز قرار گرفته و شاخص کل بازار سرمایه از آبانماه تاکنون رشدی در حدود ۴۰ درصد را ثبت کرده است. در همین حال، سهام شاخصساز بازار، که نقش عمدهای در این رشد داشتهاند، بهطور متوسط ۷۵ درصد افزایش یافتهاند.
در حالی که رشد بورس بهعنوان یکی از ابزارهای نشاندهنده وضعیت اقتصادی در جهان مطرح میشود، اقتصاد ایران در یک پارادوکس گرفتار شده است؛ از یک سو شاخص کل بورس رو به رشد است و از سوی دیگر، اقتصاد کشور همچنان با مشکلات تورم، رکود و نابرابری دست و پنجه نرم میکند. برای درک بهتر این وضعیت، باید به دلایل این تناقض نگاهی عمیقتر داشت.
بورس دماسنج واقعی اقتصاد است؟
یکی از دیدگاههای متداول در تحلیل بازارهای مالی این است که بورس میتواند بهعنوان دماسنجی برای وضعیت اقتصادی عمل کند. بهطور معمول، بورس نشاندهنده موارد زیر است:
-رشد اقتصادی: افزایش شاخص بورس نشاندهنده افزایش تولید و سودآوری شرکتهاست.
-تورم و نرخ بهره: بورس به تغییرات این شاخصها حساس است و سریع واکنش نشان میدهد.
-اعتماد سرمایهگذاران: رشد بازار سهام بهمعنای افزایش خوشبینی به آینده اقتصاد است.
با این حال، در ایران وضعیت متفاوت است. بورس تهران بیشتر از آنکه بازتابی از رشد واقعی اقتصاد باشد، نشاندهنده تورم و پیشبینی انتظارات تورمی در آینده است. به بیان دیگر، هرگاه موج جدیدی از تورم در راه باشد، بورس رشد میکند و هرگاه ثبات نسبی در اقتصاد حاکم باشد، شاخص کل با افت مواجه میشود. در واقع میتوان گفت که بورس ایران بهجای اینکه دماسنج اقتصاد باشد، دماسنجی "وارونه" محسوب میشود.
سیاستهای ارزی و رشد بازار سرمایه
یکی از دلایل اصلی رشد بازار سرمایه در ماههای اخیر، تغییر در سیاستهای ارزی دولت بوده است. عقبنشینی دولت از سیاست تثبیت نرخ ارز و انتقال معاملات ارزی به سامانه توافقی، تأثیر قابلتوجهی بر بورس داشته است. این اقدامات بهمنظور تکنرخی کردن ارز صورت گرفته و در نتیجه باعث افزایش جذابیت صنایع صادراتمحور و شرکتهای خامفروش بورسی شده است.
کارشناسان معتقدند که حذف ارز نیمایی باعث شده است نرخ تسعیر ارز برای شرکتهای صادراتی افزایش یابد و در نتیجه درآمد آنها رشد کند. این موضوع سهام این شرکتها را جذابتر کرده و در نهایت به رشد شاخص کل بورس منجر شده است.
بانک مرکزی نیز با تأکید بر این سیاست، حذف نیما را گامی اساسی در جهت تکنرخی شدن ارز و شفافیت بیشتر بازار عنوان کرده است. به همین دلیل، سرمایهگذاران به آینده بازار سرمایه امیدوار شده و شاهد افزایش ورود نقدینگی به بازار سهام بودهایم.
چه کسانی از رشد بورس نفع میبرند؟
آمارها نشان میدهد که علیرغم رشد شاخص بورس و افزایش ارزش بازار سرمایه، تنها درصد کمی از مردم از این رشد نفع میبرند. طبق گزارشهای غیررسمی:
-حدود ۷ هزار نفر در بازار سهام سرمایهای بین ۱۰ تا ۱۰۰ میلیارد تومان دارند.
-تنها ۷۰۰ نفر پرتفوی بالای ۱۰۰ میلیارد تومان در اختیار دارند.
-بقیه کدهای سهامداری عمدتاً سرمایهای زیر ۱۰ میلیارد تومان دارند.
این آمار در حالی مطرح میشود که تعداد کل کدهای سهامداری صادرشده در بازار سرمایه تا پایان سال ۱۴۰۲ به حدود ۶۰ میلیون کد رسیده است. اما نکته قابل توجه اینجاست که از این تعداد، کدهای معاملاتی فعال تنها ۳۹.۵ میلیون نفر بوده و تعداد کدهای غیرفعال به ۲۰.۳ میلیون نفر میرسد.
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که رشد و افت بازار سهام تنها بخش کوچکی از جامعه را تحت تأثیر قرار میدهد و عموم مردم از این رشد نفع چندانی نمیبرند.
چرا حال اقتصاد خوب نیست؟
یکی از مهمترین دلایل وضعیت نامساعد اقتصاد کشور، افزایش نرخ ارز و آثار تورمی ناشی از آن است. در حالی که دولت هدف از حذف ارز نیمایی و تغییر سیاستهای ارزی را تکنرخی کردن ارز و حذف رانت عنوان میکند، این اقدام منجر به افزایش نرخ ارز در بازار غیررسمی شده و آن را به بیش از ۷۶ هزار تومان رسانده است.
کارشناسان اقتصادی این سیاست را در شرایط فعلی که کشور با تورم بالا مواجه است، شتابزده و بدون برنامهریزی میدانند. حذف ارز نیمایی بدون در نظر گرفتن برنامهای دقیق میتواند منجر به افزایش هزینههای واردات و فشار بر قیمت کالاها و خدمات شود. در شرایطی که کشور با تورم مزمن روبهروست، این تصمیم فشار اقتصادی بیشتری را بر جامعه تحمیل میکند.
نقد سیاستهای تثبیتی دولت
روند تغییر سیاستهای دولت یکی دیگر از عواملی است که باعث تشدید نگرانیها در مورد اقتصاد کشور شده است. برخی کارشناسان معتقدند که دولت قبل از مهار کامل تورم، از سیاستهای تثبیتی خود عقبنشینی کرده و این موضوع باعث بازگشت موجهای تورمی شده است. بهعنوان مثال، محمدباقر نوبخت، رئیس سابق سازمان برنامه و بودجه، در یادداشتی خطاب به رئیسجمهور نسبت به این وضعیت هشدار داده است.
بورس میتازد اما اقتصاد در حال احتضار
رشد بازار سرمایه و افزایش شاخص کل بورس در ماههای اخیر، بیش از هر چیز به دلیل تغییرات سیاستهای ارزی و انتظارات تورمی رخ داده است. در حالی که بورس بهعنوان دماسنج اقتصاد در جهان شناخته میشود، در ایران بیشتر نشاندهنده افزایش تورم و پیشبینی شرایط نامساعد اقتصادی در آینده است.
در این میان، رشد بازار سرمایه تنها بخش کوچکی از جامعه را منتفع کرده و اکثریت مردم همچنان تحت فشار تورم و افزایش هزینههای زندگی قرار دارند. از سوی دیگر، تصمیمات دولت در حوزه سیاستهای ارزی و اقتصادی، بدون برنامهریزی دقیق، میتواند تبعات جدی برای اقتصاد کشور به همراه داشته باشد.
در نهایت، برای بهبود وضعیت اقتصادی کشور لازم است علاوه بر حمایت از بازار سرمایه، سیاستهای جامعی برای مهار تورم و بهبود معیشت مردم اتخاذ شود. این امر میتواند تعادل مناسبی میان رشد بازار سرمایه و بهبود وضعیت اقتصادی کشور ایجاد کند.
نظر شما