دلار و طلا؛ در آستانه جدایی | چرا استاندارد طلا پس از دهه‌ها دوباره بر سر زبان‌ها افتاد؟

بررسی تغییرات مهم استاندارد طلا و تأثیر آن بر نظام‌های پولی جهانی و شکل‌گیری نهادهایی مانند صندوق بین‌المللی پول را در ادامه خبر بخوانید.

دلار و طلا؛ در آستانه جدایی | چرا استاندارد طلا پس از دهه‌ها دوباره بر سر زبان‌ها افتاد؟
صفحه اقتصاد -

استاندارد طلا به عنوان یک سیستم اندازه‌گیری ارز، از دیرباز در تعیین ارزش پول مورد استفاده قرار گرفته است. این سیستم با تاریخچه‌ای پیچیده و پر از تحولات، در دوره‌های مختلف با چالش‌ها و موفقیت‌های متعددی روبرو شده است. از استفاده اولیه از فلزات قیمتی برای تسهیل تجارت تا ظهور پول کاغذی و در نهایت شکل‌گیری سیستم‌های مالی مدرن، هر مرحله نمایانگر تلاش بشر برای ایجاد یک چارچوب پایدار در معاملات اقتصادی بوده است. در این راستا، مهم است که به بررسی تاریخچه، تغییرات و تبعات اقتصادی استاندارد طلا پرداخته و دلایل عدم موفقیت آن در عصر حاضر را تحلیل کنیم.

استاندارد طلا (Gold Standard) که این روزها مورد استفاده قرار می‌گیرد، یک سیستم اندازه‌گیری ارز است که از طلا برای تعیین ارزش پول استفاده می‌شود. این سیستم بدین معناست که ارز تحت سیستم استاندارد طلا، می‌تواند با طلا مبادله شود. استاندارد طلا توافقی است بین جامعه و مؤسسات پولی، مبنی بر اینکه پولی که خرج می‌کنند و به دست می‌آورند، بر پایه طلا باشد.

تاریخچه استاندارد طلا

استاندارد طلا چیست؟

مس، نقره، طلا و آلیاژهایی مانند الکتروم، پایه تجارت و ارز برای هزاران سال بوده‌اند. اگرچه این فلزات در میان سرمایه‌گذاران و کلکسیونرها ارزشمندند، اما وزن آنها مشکلی عمده به‌حساب می‌آید. برای حل این مشکل، پول کاغذی به شکل حواله‌ها و سفته‌ها ایجاد شد که در ابتدا چیزی جز یادداشت‌های تعهدآور نبود. تا اینکه در قرن هفتم میلادی، اصناف تجاری در چین شروع به صدور رسیدهای واریزی کردند که نیاز به حمل مقادیر زیادی سکه برای معاملات عمده را از بین برد.

این برگه‌های کاغذی برای استفاده گسترده در نظر گرفته نشده بودند، اما توسعه آنها در نهایت منجر به ایجاد یک سیستم رسمی‌تر توسط گروهی از بازرگانان در سیچوان در قرن دهم شد. هر کاغذ با استفاده از تکنیک‌های ضد جعل چاپ می‌شد و با مهر بانک صادرکننده همراه بود. هر کسی که این اسکناس را در اختیار داشت می‌توانست در هر زمانی آن را به فلز تبدیل کند.

به دلیل سبکی این اسکناس‌ها نسبت به فلزات، این اسکناس‌ها در میان تجار جاده ابریشم بین چین و خاورمیانه محبوب شدند. در نهایت، ایده پول چاپی توسط مسافرانی مانند مارکو پولو و ویلیام روبروک که در قرن سیزدهم به اروپا راه یافتند، معرفی شد.

با این حال، مفهوم پول کاغذی تا ۴۰۰ سال بعد در اروپا رواج پیدا نکرد. سوئد اولین اسکناس‌ها را در سال ۱۶۶۱ صادر کرد. این اسکناس‌ها به سکه‌هایی در بانک‌ها قابل تبدیل بودند، به این معنا که بازرگانان دیگر نیازی به حمل مقادیر زیادی مس و نقره که سنگین و مستعد سرقت بودند، نداشتند.

اما صادرکنندگان شروع به چاپ اسکناس‌هایی بیش از ارزش فلزی که در ذخیره داشتند کردند. اسکناس‌های کاغذی سوئد به سرعت ارزش خود را از دست دادند و دولت این کشور در نهایت در سال ۱۶۶۴ تصمیم گرفت که این اسکناس‌ها را بازپرداخت و از بازار جمع‌آوری کند. تا اینکه انگلستان در سال ۱۸۴۴ قانون منشور بانک را تصویب کرد و به این ترتیب یک بانک مرکزی به سبک مدرن با مقررات سخت‌گیرانه‌ای در مورد نهادهایی که مجاز به چاپ پول کاغذی بودند، شکل گرفت. این قانون توانایی بانک‌های تجاری برای صدور اسکناس را محدود و این قدرت را به بانک انگلستان واگذار کرد.

در ایالات متحده، این نسبت طبق قانون سکه‌زنی سال ۱۷۹۲ به ۱۵ به ۱ نقره به طلا تعیین شد و در سال ۱۸۳۴ با اصلاح این قانون به ۱۶ به ۱ به‌روزرسانی شد.

نقطه عطف در سال ۱۸۷۱ رخ داد، زمانی که آلمان پس از پیروزی بر فرانسه در جنگ فرانسه-پروس، از سیستم ارز نقره‌ای به ارزی با پشتوانه صرفاً طلا تغییر کرد. این اقدام به عنوان حرکتی پیشگیرانه برای جلوگیری از حذف از سیستم‌های نرخ ثابت شکل‌گرفته بین کشورهای صنعتی تلقی می‌شد.

تا سال ۱۹۰۰، ارزهای با پشتوانه طلا به استاندارد جهانی تبدیل شد.

تغییرات استاندارد طلا

در جریان جنگ جهانی دوم، نمایندگان ۴۴ کشور در ژوئیه ۱۹۴۴ در برتون وودز، نیوهمپشایر، آمریکا گرد هم آمدند. مذاکرات بر ایجاد سیستمی متمرکز بود که بتواند نرخ ارز مؤثر را فراهم و یک سیستم اقتصادی جهانی باثبات‌تر از شرایط بین دو جنگ جهانی ایجاد کند که در نهایت منجر به فروپاشی اقتصاد جهانی شده بود.

طراحی یک سیستم اقتصادی جدید جهانی سال‌ها به طول انجامید و شامل رقابت بین ایده‌های اقتصاددانان معروف، جان مینارد کینز و هری دکستر وایت، اقتصاددان ارشد بین‌المللی وزارت خزانه‌داری آمریکا بود. کینز پیشنهاد ایجاد یک بانک مرکزی بین‌المللی با ارز ذخیره خود را مطرح کرد، در حالی که وایت پیشنهاد ایجاد یک صندوق قرض‌دهی با دلار آمریکا به عنوان ارز ذخیره را داد.

توافق به تلفیقی از هر دو پیشنهاد منجر شد، اما به سمت پیشنهاد وایت تمایل بیشتری داشت. در این توافق، دلار آمریکا به طلا به ارزش ۳۵ دلار در هر اونس متصل شد. علاوه بر این، ۴۴ کشور امضاکننده توافق نیز ارزهای خود را به ارزش دلار آمریکا متصل کردند و تنها ۱ درصد نوسان مجاز بود.

این سیستم به کاهش نوسانات نرخ ارز و تسهیل تجارت بین‌المللی کمک کرد.

برای کمک به اجرای توافق، دو نهاد مهم نیز تأسیس شد: صندوق بین‌المللی پول (IMF) که نظارت بر نرخ ارز و ارائه حمایت مالی را در صورت نیاز بر عهده داشت و بانک جهانی که در ابتدا برای مدیریت سرمایه‌ها و ارائه وام و کمک به کشورهای در حال بازسازی پس از جنگ جهانی دوم تأسیس شد.

سیاست‌های برتون وودز در سال ۱۹۵۸ به‌طور کامل به اجرا درآمد، با نتایجی مختلط و دلار آمریکا در بیشتر دهه ۱۹۶۰ با مشکلاتی در حفظ برابری با طلا روبرو بود، که بخشی از آن به دلیل افزایش هزینه‌های داخلی و نظامی بود.

در سال ۱۹۷۱، به دستور رئیس‌جمهور ریچارد نیکسون، تبدیل‌پذیری دلار به طلا متوقف شد، زیرا دلار بیش از حد ارزشمند شده بود و میزان طلای ذخیره برای پوشش عرضه پول کافی نبود. تلاش‌هایی برای احیای سیستم انجام شد، اما در سال ۱۹۷۳ برتون وودز فروپاشید و ارزهای ملی بار دیگر شناور شدند.

پس از پایان این توافق، صندوق بین‌المللی پول به اعضا اجازه داد که هر نوع ساز و کار ارزی را انتخاب کنند و ارزها می‌توانند در برابر هم یا در برابر یک سبد ارزی شناور باشند. با این حال، اعضا از اتصال ارزهای خود به طلا منع شدند.

پیشنهاد سردبیر

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار ویژه