انشا درباره زمستان به سه شیوه ساده، ادبی و داستانی برای مقطع ابتدایی
در فصل زمستان موضوعات مختلفی می تواند برای انشا نوشتن جداب باشد مثلا؛ طبیعت زمستانی، آدم برفی و یا بازی در یک روز برفی.
انشا درباره فصل زمستان می تواند قوه تخیل دانش آموز را تقویت کند، با انشاهایی درباره فصل زمستان به شیوه های مختلف برای مقطع ابتدایی آشنا خواهیم شد.
انشای اول
انشا با موضوع طبیعت زمستان
زمستان فصلی است که با ورود سرما و کاهش دما آغاز می شود و در اکثر نواحی جهان در ماه های دی، بهمن و اسفند به پایان می رسد. این فصل جذاب و زیبا با تغییراتی در طبیعت همراه است که برخی از آنها شامل بارش برف، منظره های زمستانی و تغییر رنگبندی در درختان می باشد.
یکی از ویژگی های جالب زمستان، همانطور که گفتیم باریدن برف است که ممکن است در برخی مناطق چندین متر برف ببارد. برف باعث پوشاندن زمین و درختان می شود و مناظری بسیار دیدنی و شگفت انگیز را به ارمغان می آورد. درختان و گیاهان که پوشیده از برف هستند، به صورت دلپذیری به چشم می خورند و پوشش برف به طبیعت صلابت و زیبایی می بخشد.
همچنین در طول زمستان، درختان برگ خود را از دست می دهند و شاخه هایشان خشک می شود. این تغییر طبیعت باعث ایجاد مناظری زیبا و هاله ای از سپیدی ایجاد می شود.
همچنین، در طول زمستان شب ها طولانی تر می شوند و روزها کوتاه تر. این تغییر در طول روز باعث می شود که ما بیشتر از زمان خود را در داخل منزل سپری کنیم، این فرصت عالی است تا با خانواده وقت بگذرانیم و فعالیت های مهیج و بازی های دورهمی انجام دهیم و یا به تماشای فیلم ها بنشینیم.
طبیعت زمستان را می توان به عنوان یکی از فصل های زیبا و ماندگار در طبیعت دنیا توصیف کرد. برف بازی یکی از فعالیت هایی است که در طول زمستان انجام می شود، زمانی که برف بر روی زمین می نشیند. برف بازی باعث شادی، هیجان و لذت بیشتری از فصل زمستان می شود.
بازی در برف می تواند به شکل های مختلفی صورت بگیرد. یکی از محبوب ترین بازی ها در برف، ساخت برج برفی است. با استفاده از برف مرطوب و سفت، می توانیم برج های بزرگ و قدرتمند بسازیم. این فعالیت خلاقانه اما سرگرم کننده به کودکان و بزرگسالان اجازه می دهد تا در طبیعت و با برف بازی کنند.
ساخت تونل برفی نیز بسیار هیجان انگیز است۰ با استفاده از دست و ابزارهای ساده، می توانیم تونل های زیبا و ماجراجویانه در برف بسازیم. این فعالیت، فضایی جذاب و مخفی را برای ما ایجاد می کند و اجازه می دهد تا در دل برف بازی کنیم و لحظاتی شگفت انگیز را تجربه کنیم.
و یا برف ها را مانند توپ برفی درست کنیم و با پرتاب آن به یکدیگر بازی کنیم، ساخت اسکله برفی و لغزیدن روی آن، یا حتی ساخت چهره های برفی و تزئین آنها با اجسام و اشیاء نیز لذت بخش خواهد بود.
برف بازی علاوه بر لحظات سرگرم کننده، به ما این امکان را می دهد که با طبیعت در ارتباط باشیم و از زیبایی های زمستان لذت ببریم و لحظاتی خاص و مهم را با هم سپری کنیم ما را به دنیای داستان ها و خیال پردازی می برد و فضایی متفاوت و خارق العاده را ایجاد می کند.
انشای دوم
موضوع انشا: درباره زمستان
زمستان روزهایی است که جاده ها و خیابان ها با لایه های لطیف برف پوشیده شده و سکوتی آرام و آرامش بخش بر فضا حاکم می شود. آن همه آشوب و هیاهوی فصول دیگر، در این فصل خبری نیست.
زمستان، فصلی است که با سرمای شدید، برف و یخ های گرفته، و طبیعتی سفید و سرد را به همراه دارد. در این فصل، زمین با لطافتی برفی می پوشد و درختان با شاخه های برهنه خود، به خواب زمستانی فرو می روند. هوای تند و سرد زمستان، در قلب انسان را شده و تا اعماق دل، به دنبال آرامش و دلداری است.
زمستان، زمانی است که طبیعت به یک خواب عمیق فرو می رود، اما همچنان زیبایی های خاصی دارد. برف ها که سفید و براق به زمین فراگرفته شده اند، فضا را به رنگ و رویی جدید تبدیل می کنند.
زمستان، فصلی است که با شروع بارش برف و سرمای بیرحم خود، آرامش و سکوتی معنوی را به همراه می آورد. در زمستان، طبیعت با لباسی سفید و شاداب پوشیده می شود و درختان و باغچه ها مثل یک نقاشی خیره کننده طلایی به همراه روح انتظار برف می افتند.
در این فصل، تمام رنگ ها به طور موقت محو شده و جای خود را به عمق سفیدی برف میدهند. هر قدمی که بر روی زمین سرد و برفی می گذاریم، آن را با صدای خشخش خشک برف همراه می کنیم. این صدا، آوایی است که در دل آرامش طبیعت می شنویم.
زمستان، فصلی است که با سرمای شدید خود، جان و جوانی را از طبیعت میگیرد و همه چیز را به یک خواب عمیق میفرستد. در این فصل سرد، زمین با لباسی سفید و پاک پوشیده می شود و درختان به شاخههای برهنه خود در میآیند. آسمان نیز با رنگ آبی شفافش، همه را شگفتزده میکند و آفتاب با اشعههای نیمهخیره خود، به ما گرمایی کوچکی هدیه میدهد.
زمستان، فصلی است که باعث خلق یک احساس عمیق از آرامش و آرامش میشود. در این فصل، نمی توانیم از زیباییهایی که به ما عرضه میشود، غافل شویم. برفهای سفید و براق، همه را به سوی خود جذب میکنند و هر قدمی که بر روی آنها میگذاریم، با صدای خشخش خاصی همراه است. این صدا، آوازی است که به گوش ما میرسد و در دل آرامش و سکوت طبیعت، باعث حسی عمیق از خوشحالی و شگفتی میشود.
انشای سوم
موضوع انشا: زمستان در روستا
در یک روز سرد زمستانی، در روستایی دورافتاده، یک دختربچه به نام سارا زندگی میکرد. سارا با مادر و پدرش در یک خانه کوچک و دلنشین ساکن بود. او همیشه عاشق زمستان بود و به خاطر فصلی که همراه با برف و سکوت بود، همیشه شاد و خوشحال بود.
یک روز، هنگامی که سارا از پنجره خانه نگاهی به بیرون میانداخت، یک موجود عجیب و غریب را در فراز و نشیبهای برفی دید. او از شکل برفی این موجود جذاب و دلنشین بسیار خوشش آمد. این موجود، یک آدم برفی بود که با شکلی شبیه به انسان، روی زمین ایستاده بود. سارا به شدت تحت تأثیر قدرت جذابیت این موجود قرار گرفت و تصمیم گرفت با آن دوست شود.
سارا با شجاعت به سمت آدم برفی حرکت کرد. آدم برفی، با صدایی خندهدار و دلنشین، سلامی به سارا گفت. سارا پاسخ داد و از آدم برفی پرسید که اسمش چیست و از کجا آمده است. آدم برفی خندید و گفت: "مرا آدم برفی مینامند و من از جبال قدرت برف ساخته شدهام.
به دنبال سکوت و آرامش زمستان میگردم. آنقدر سرد است که همه چیز به خواب میرود، اما من در این سکوت زندگی میکنم.
هر روز، با قدم های خود روی برف، به دنبال جاده های درهمتنیده از زمستان میگردم. با دستانم، اشکال هندسی را بر روی درختان و خانه ها میسازم. همه جا پر است از رنگ سفید و براق. برف، طبیعت را به یک نقاشی زمستانی تبدیل کرده است.
در این فصل، من با برف بازی میکنم. توپ های کوچک برف را میسازم و به هوا پرتاب میکنم. آنها در یک رقص جادویی به زمین میافتند و همه جا را به رنگ و روشنایی میبخشند. "
توصیف آدم برفی از فصلی که در آن زندگی می کرد رویایی بود. سارا تصمیم گرفت دوستی خود را با آدم برفی به شکل داستانی زیبا بنویسد تا بعدها دوستانش از خواندن آن لذت ببرند.
نظر شما